سر تیتر خبرهاسیاستنخستین خبرهایادداشت ها

در خدمت و خیانت به جمهوریت!

۱۱ جدی (دی) ۱۴۰۰ – ۱/ ۱/ ۲۰۲۲

از تظاهر به نجات تا معامله و قربانی سازی افغانستان؛ تراژدی سقوط جمهوریت در میانۀ روایت های متضاد

رویدادِ دور از تصور، شوکه کننده و تاسف برانگیزِ سقوط جمهوریت و بازگشت طالبان در تاریخ ۱۵ اوت ۲۰۲۱ واکنش های بسیاری را برانگیخت. برخی ناظران سیاسی و تحلیلگران بین المللی به نقد و بررسی عواملِ محرک در تسریع شرایط سقوط پرداخته، و یا درصددِ واکاوی پس زمینه ای از تحولات جاری و درک علل ساختاری برای ریشه یابی سقوطِ ناگهانیِ دولت سابق در چشم بر هم زدنی برآمدند. با همۀ این اوصاف، مقامات ارشد و سران دولت سابق طی این مدت درپیِ علنی سازیِ رسمی از آن دست حقایقی که مسبب شرایط حاضر گردید، برنیامدند.

گرچه در مقاطعی شاهد طرح ادعاهایِ یک سویۀ مبهم و بی پایه از جانب برخی مقامات چون رئیس جمهور سابق، اشرف غنی، مبنی بر مبرا ساختن خود از دخیل بودن در تحولات اخیر بودیم؛ لیکن اظهاراتی از این دست تنها رویکردهایی سطحی و ناامید کننده از استیصال، عجز و بی تدبیری آنها را فریاد می کرد. اما با گذشت مدتی از قدرت گیری طالبان در افغانستان و اطمینان از حضور نسبتا مانایِ این گروه در آیندۀ کشور بحران زدۀ افغانستان، به نظر می رسد روایت های متعدد از دولتمردان سابق در حال ظهور است. چنانچه در تاریخ ۳۰ دسامبر ۲۰۲۱ اخباری از مصاحبۀ اشرف غنی و ژنرال نیک کارتر، رئیس سابق ستاد مشترک ارتش بریتانیا منتشر شد که با واکنش های مختلفی چه از سوی دیگر مقامات دولتی پیشین و چه عامه ی مردم روبه رو شد.

به باور برخی ناقدان، این مصاحبه تنها گفتگویی از دو مرد شکست خورده در جستجوی میراثی از توهم و خودفریبیِ متقابل بود. میراثی که خلیلزاد نیز در آن، نسخه ی خود از تاریخ را رو کرد. بدین ترتیب به نظر می رسد مصاحبۀ ترتیب داده شده، برنامه ریزی برای قربانی نشان دادن مشارکت کنندگانِ اصلی از هُل دادن کشتی افغانستان به سمت غرق شدن بود. عاملانی مقرر که سقوط افغانستان نتیجه ای از بده بستان های متقابل و روابطِ مخرب متقابلِ آنها بود.

چنانچه مجیب مشعل نیز در این رابطه چنین اذعان کرده است : «نمی‌ دانم آیا کسی در بی ‌بی ‌سی رابطه طولانی بین این دو مرد را درک می ‌کند و هنوز هم به این فکر می ‌کند که کارتر یک مصاحبه‌ کننده بی ‌طرف است؟ اگر این کار را می کردند، خوب بود که شنونده بداند.» غنی نه توسط یک خبرنگار بی ‌بی ‌سی، بلکه با یک ژنرال مصاحبه شد. ژنرال کارتر در طول دوران فعالیت نظامی خود، از جمله معاونت فرماندهی نیروهای ائتلاف به رهبری ایالات متحده در افغانستان، به طور گسترده با غنی تعامل داشت.

اما تشعشعات مصاحبۀ مذکور در صدای اعتراض و انتقاد شخصیت هایی چون امرالله صالح، معاون اول سابق ریاست جمهوری و یا زلمی خلیلزاد، نماینده سابق آمریکا در مذاکرات صلح افغانستان نیز انعکاس یافت. صالح در واکنشی تلویحی به سخنان غنی بیان کرد که بزرگنمایی دشمن و مصاحبه های نوستالژیک راه حل نیست. و یا به گفتۀ خلیلزاد هیچ کس تصور نمی کرد غنی فرار کند و اگر غنی از شرایط موجود ترسیده بود باید از آمریکا کمک می خواست.

با آشکار شدنِ عاملیتِ صرفِ خلیلزاد به عنوان صحنه گردان قهار معامله صلح افغانستان، وی بر خلاف ظاهر سازی های غنی، همچنان قویا زیر سایۀ ایالات متحده دفاعیه می دهد. به هرروی، گرچه از یک سو خلیلزاد سعی در نشان دادن تصویری خیرخواهانه از ایالات متحده و دلسوزیِ این قدرت جهانی در امور افغانستان داشته و اشرف غنی نیز از سوی دیگر عامل سقوط جمهوریت را اعتماد به شرکای بین المللی می داند؛ اما شاید بتوان گفت، از کلیتِ امر چنین بر می آید که چنین برنامه ریزی هایِ صوری و ظاهرسازی های تصنعی برای انحراف اذهان عمومی، تنها دست های پنهان بیشتری از روابط زنجیره ای مسببین سقوط کشور را رو می کند.

چراکه به نظر نمی رسد فرار اشرف غنی بدون برنامه ریزی های از پیش مشخص و بدون اطلاع آمریکایی ها از این جریان صورت گرفته باشد. در نتیجه آنچه دیگر برای همگان مشخص گردیده است، نیت جایگزینی طالبان با دولت غنی به واسطه سیاست های مقطعی و منفعت طلبانه ی ایالات متحده می باشد. اما در ادامه به تشریح روایت های ارائه شده از سقوط جمهوریت در این راستا می پردازیم:

روایت متناقض و ساده لوحانه اشرف غنی از سقوط

رئیس جمهور پیشین افغانستان، اشرف غنی، با اولین مصاحبه اش از زمان فرارش از کابل، سکوت خود را شکست و در واقع جامعه جهانی و به ویژه آمریکایی ها را مسئول سقوط جمهوری افغانستان دانست. غنی در مصاحبه ای با ژنرال نیک کارتر در برنامه “تودی” رادیو ۴ بی بی سی گفت که با یک هلیکوپتر توسط مشاور امنیت ملیِ «وحشت زدۀ» خود، حمدالله محب، و فرمانده بخش امنیتی ریاست ‌جمهوری در حال فروپاشی سریعا از کابل فرار کرد.

به گزارش گاردین، غنی اظهار کرد: «آنها گفتند که گارد ویژه ریاست جمهوری سقوط کرده است، [و] اگر من مقاومت کنم، همه کشته خواهند شد. او [محب] دو دقیقه بیشتر به من مهلت نداد.» همچنین به گفتۀ غنی، دو جناح کاملا متفاوت از طالبان به کابل نزدیک شدند و وی بیم آن را داشت که یک “نبرد بزرگ” بین آنها شهر را ویران کند – نبردی که ممکن بود تکرار درگیری داخلی بین جناح های مجاهدی باشد که در اوایل دهه نود بر سر پایتخت افغانستان می جنگیدند.

در ادامه، غنی در پاسخ به این سوال کارتر که او به مردم افغانستان که بسیاری از آنها “شما (به عنوان رهبر خود) را برای فاجعه کنونی مقصر می دانند” چه خواهد گفت، بیان کرد که «بزرگترین اشتباه او تکیه بر متحدان افغانستان بوده است. همه ما با فرض اینکه صبر جامعه بین المللی پایدار است، اشتباه بزرگی مرتکب شدیم.»

همچنین غنی از واشنگتن برای کنار گذاشتن دولتش از مذاکرات صلح با طالبان انتقاد کرد و مدعی شد که قراردادهای امضا شده در زمان زلمی خلیلزاد، در واقع افغان‌ ها را قربانی خروج نیروهای آمریکایی کرد. او گفت: «از لحاظ فرآیند و برحسب نتیجه، مسئولیت به وضوح بر عهده تیم [آمریکایی] است. هرگز به ما این فرصت داده نشد که با آنها [طالبان به گفتگو] بنشینیم. خلیل زاد با آنها به گفتگو نشست. این یک مسئله آمریکا شد، نه یک مسئله افغانستان. ما را حذف کردند.»

اما از دیگر سو، خلیلزاد در مصاحبه خود گفت که فروپاشی جمهوریت به دلیل “شکست رهبری افغانستان” و نیروهای افغان بود که “مقاومت سرسختی” را در برابر طالبان ارائه نکردند. همچنین خلیلزاد همچنان گفت که این به خودی خود یک دستاورد است که جنگ در افغانستانی که هر روز صدها کشته برجای می گذاشت، اکنون پایان یافته است. او گفت: “خوشحالم که دیگر مناطق کشتار افغانستان وجود ندارد.”

شش ماه پیش، این دو مرد از تأثیرگذارترین چهره ‌هایی بودند که آینده افغانستان را شکل دادند؛ لیکن اکنون هیچ کدام حاضر به پذیرش هیچ گونه مسئولیتی در قبال فاجعه ای که کشور را فراگرفته است، نیستند. غنی به بحران بشردوستانه اشاره نکرد، اما از لطمه زدن به شهرت و میراث خود ابراز تاسف کرد. (Graham-Harrison, 2021)

حمدالله محب، بازوی اصلی روایت فرار در افغانستان

بسیاری سقوط افغانستان را به دلیل عملکرد حلقه تنگ نظام جمهوریت و یا همان «جمهوری سه نفره» می دانند. افرادی چون محب و فضلی در کنار محمد اشرف غنی که به دلیل محدود کردن حلقه مدیریت کشور در دست خود و فساد عمیق باعث فروپاشی ساختار جمهوریت در افغانستان شدند. چنانکه خبرنگار نیویورک تایمز در گزارش سقوط خود از کابل آورده است که «تمرکز قدرت در چند شخصیت محدود در اطراف اشرف غنی، قدرت مانوردهی نیروهای امنیتی را در افغانستان کاهش داده بود. پس از اینکه حمدالله محب به سمت مشاور شورای امنیت افغانستان تعیین شد، او در تلاش برای تمرکز قدرت در ارگ، تغییراتی اساسی در رده ‌های بالایی ارتش و پلیس اعمال کرد و وزرای دفاع و داخله (کشور) تنها چهره‌ هایی نمادین بودند».

در نتیجه، با فروپاشی کابل، حمدالله محب به عنوان مشاور جوان و بی تجربۀ امنیت ملی از افرادی بود که متهم ردیف اصلی فروپاشی افغانستان شناخته شد. چراکه به اعتقاد کارشناسان، بی تجربگی و عدم مدیریت صحیح او در بخش نظامی، افغانستان در برابر طالبان تضعیف کرد. و از طرف دیگر، او را بازوی اصلی فرار در افغانستان می دانند. اما پس از فرار تیم اشرف غنی از افغانستان و پس از سه ماه از سقوط او در برابر رسانه ها ظاهر شد و در مصاحبه با صدای آمریکا دلایل فرار و فروپاشی را توضیح داد که موج شدیدی از انتقادها را برانگیخت.

حمدالله محب در مصاحبه با صدای آمریکا چنین گفت که با محمد اشرف غنی، رییس جمهور پیشین افغانستان، به این تصمیم نهایی رسیده بود که در صورت رسیدن جنگ به کابل، غنی و حکومت وی باخت خود در جنگ را بپذیرند و زمانیکه طالبان به دروازه‌ های کابل رسیدند، تصمیم گرفته شد که غنی کابل را ترک کند. او گفت که در مورد خروج غنی از افغانستان هیچ مشورت و هماهنگی با آمریکا صورت نگرفته بود و تصمیم خروج غنی از کابل زادۀ رویدادها و جریانات سه سال گذشته بود، نه اینکه تنها در چند روز یا در آخرین مقطع اتخاذ شده باشد و این تصمیم خروج از افغانستان “صد در صد” به سود افغانستان بوده است.

اما درکل آنچه از روایت سقوط توسط محب بیرون آمد نتوانست افکار شهروندان و تحلیلگران افغانستان را قانع سازد و گفته های او موجی از واکنش های تند را برانگیخت. اما در این میان وزارت امور خارجه ایالات متحده از پاسخ به ادعاهای محب و ارائه اطلاعاتی در این باره خودداری کرد. عده ای دیگر اما معتقدند که اظهارات محب خلاف واقعیت است. چراکه عملکرد منفعت محور و قوم گرای تیم اشرف غنی منجر به بسترسازی فروپاشی نظام از پیش شده بود.

همچنین پیشتر حمدالله محب در مصاحبه اختصاصی با برنامه رادیو آزادی که در ۱۵ دسامبر ضبط شده بود، گفت که علیرغم وعده های طالبان مبنی بر عدم ورود به کابل، ستیزه جویان این گروه در بسیاری از نقاط شهر دیده شدند. محب گفت که برای جلوگیری از جنگ در کابل، “در آخرین لحظه” برای خروج از کشور تصمیم گرفته شد. او اذعان کرد که با در نظر گرفتن تاریخ پر فراز و نشیب افغانستان – که در آن اکثر رهبران آن در تهاجمات خشونت‌آمیز، جنگ قدرت، کودتا و شورش کشته یا تبعید شده‌اند –تصمیم گرفتند که ترک تنها گزینه آنها باشد.

محب افزود: «وضعیت هر ساعت [در ۱۵ اوت] تغییر می کرد. ما کنترل ارتش، پلیس و نیروهای اطلاعاتی خود را از دست داده بودیم.» با این حال، طبق یک تحقیق در ۱۰ دسامبر توسط مجله نیویورکر و بر اساس مجموعه ای از اسناد منتشر نشده ایالات متحده، محب و غنی ابتدا در ماه ژوئیه تصمیم به خروج از کابل داشتند، درست زمانی که طالبان یک حمله نظامی بزرگ را برای به دست گرفتن قدرت آغاز کرده بود.

همچنین به گزارش رادیو آزادی، در ۱۴ اوت، یعنی یک روز پیش از سقوط کابل، محب از یک تماس با وزارت خارجه ایالات متحده برای تخلیه و خروج از افغانستان کمک خواست و حتی درخواست کتبی ارائه کرد. چنانچه این مجله به نقل از یک پیام متنی ادعایی محب به یکی از رابطین دولت ایالات متحده می‌گوید: «می ‌خواهم درخواست کنم چنانچه توافقات سیاسی کارساز نیفتاد، من و پی‌جی (PG) در طرح تخلیه شما لحاظ شویم». لازم به ذکر است بسیاری از معتمدین رهبر افغانستان در ارتباطات خود از اشرف غنی با عنوان “پی جی” یاد می کردند.

امرالله صالح و روایت تازه ای از سقوط کابل

پس از اشرف غنی، معاون نخست او روایت تازه ای از روایت سقوط از افغانستان را ارائه داد. روایتی که مانند سایر روایت ها گویا نتوانست روایت غالب و موفقیت آمیز و قابل قبولی در نزد شهروندان افغان باشد. طبق روایت امرالله صالح، او یک روز پیش از سقوط کابل از برنامه خروج محمداشرف غنی از کشور با خبر شده بود. به گزارش هشت صبح و بر اساس گفته های صالح، حمدالله محب، مشاور امنیت ملی و فضل فضلی، رییس اداره امور و از نزدیکان محمداشرف غنی به دیدار او آمده بودند. صالح گفته است که در این هنگام او از عدم اعلام مقاومت ملی خشمگین و ناراضی بوده است؛ زیرا باید مقاومت ملی از روز پنج ‌شنبه اعلام می ‌شد.

به گفته صالح، این دو تن از نزدیکان محمداشرف غنی مشورت داده بودند که با «خون‌سردی به درازمدت» فکر شود و طالبان باید از مشروعیت محروم شود؛ زیرا چیزی به نام پروسه صلح وجود ندارد. معاون اول سابق محمد اشرف غنی می‌گوید که در این نقطه با آنها موافق بود، اما وقتی تفصیل خواست، در جریان صحبت فهمیده است که آنها می ‌خواهند غنی به خارج برود. اما او در ادامه نوشته است که به فضلی و محب گفته است: «من به هیچ صورت کشورم را ترک نمی‌کنم. تا هر مقداری که بتوانم مقاومت می‌کنم.»

به هرروی او در پایان تأکید کرده است که هیچ علاقه ‌ای به نوشتن «قیل و قال» شکست ندارد؛ «زیرا وطن از ما است و روزی از دست این گروه نیابتی، ستمگر بیگانه با فرهنگ و تاریخ ما، آزادش می کنیم». به گفته او، روایت مقاومت، تضعیف و شکست طالبان اهمیت بیشتری از نوستالژی ‌نویسی دارد». (هشت صبح، ۱۴۰۰)

ادامه واکنش های مختلف به مصاحبه اشرف غنی با ژنرال کارتر

مصاحبه غنی و قربانی دانستن خود، موجی از خشم و نفرت افغان ها را در شبکه های اجتماعی برانگیخت. هارون رحیمی، استاد حقوق در دانشگاه آمریکایی که اکنون در افغانستان بسته شده، اشرف غنی و دستیاران نزدیکش را “بزدل های خائن” نامید. همچنین رحمت‌الله نبیل؛ رئیس پیشین امنیت ملی افغانستان، اشرف غنی را عوام فریب خواند و گفت که او نمی ‌تواند یک روز را بدون دروغ ‌گویی سپری کند.

یا عبدالکریم خرم، رئیس دفتر ریاست جمهوری سابق افغانستان در واکنش به این اظهارات تاکید کرد که مصاحبه اشرف غنی با بی بی سی مملو از تناقض و دروغگویی است. «مثلا در مورد فرارش در جایی می ‌گوید که برای جلوگیری از خونریزی، مشروعیت نبخشیدن به کودتا…رفتم. گویی همه را سنجیده است اما بعد تصمیم به فرار گرفته. اما درجای دیگری می‌ گوید که حمدالله محب مرا مجبور کرد حتی به من دو دقیقه وقت نداد».

همچنین انیسه شهید که با کسب لقب “چهره آزادی بیان”، به عنوان قهرمان اطلاع رسانی افغانستان شناخته شد؛ در توییتر خود چنین نوشت : «هم محب هم غنی راست نمی گویند، یک مقام شورای امنیت گفت: شب پیش از فرار محب با دوستان و همکارانش در دفتر محفل خوشگذرانی برپا کرده بود، غنی وقتی ازبکستان رسید در خانه والی سمرقند مهمانی ترتیب شده بود و غنی چنان می خندید گویا به تفریح رفته است.»

در کل می توان گفت تا کنون روایت های مختلفی از فروپاشی ساختار جمهوریت توسط چهره های کلیدی و اصلی حکومت پیشین تصویرسازی شده و نقدو انتقاداتی نیز بر آنها وارد شده است. داستان هایی که تناقض، تبرئه، دروغ و فریب در آن ها غالب بود. اما جای خالی عذرخواهی از مردم و قبول مسئولیت در اتفاقات پیش آمده در تمامی روایت ها حس می شود.

جمع بندی

در نهایت می توان گفت دست و پازدن های اشرف غنی برای بی اطلاع نشان دادنِ خود از تصمیم گیری های دقیقه نودی، سپردنِ خود به دستِ سیاست هایی ابن الوقتی و انداختن تقصیرات بر گردن سایرین، از هر بُعدی که در نظر گرفته شود، همچون تیری معکوس به سمت شخصیت خود بوده و بی خردی، عدم اقتدار، فقدان کارآمدی، و بازیچه بودنِ وی برای بازیگران بین المللی را فریاد می زند. گرچه به باور برخی، غنی به عنوان شخصیتی آکادمیک و برای نجات افغانستان از درماندگی و خدمت به تقویت پایه های جمهوریت برخاست، لیکن درنهایتِ امر آنچه شاهد آن هستیم، قرار گرفتن نام وی در لیست فاسدترین شخصیت های سیاسی و فردی خائن برای کشور خود می باشد.

از سوی دیگر مراوداتِ مشاور امنیت ملیِ وی با رابطان آمریکایی برای خروج، آنهم پیش از حوادث سقوط افغانستان؛ با ادعاهایِ ساده لوحانه ی غنی مبنی بر عدم آگاهی وی از مسیر خروج او در هواپیمایی که در حال ترک افغانستان بود، تناقض دارد. توجیه وی برای فرار خود آنهم با دلایلی از تلاش جهت جلوگیری از جنگ میان گروه های رقیب طالبان، هیچ امتیاز مثبتی مبنی بر قهرمان، فداکار و یا قربانی بودن را به وی اعطا نمی کند، تنها وجهی که مصاحبۀ اخیر غنی داشت، انفعال، عدم پایمردی و عدم تعهد دولتمردان به دفاع از سرزمین خود در مواجهه با دشمنان، چه داخلی و چه خارجی است.

در هر صورت؛ همان گونه که گاردین نیز اشاره کرد، آشکار بود که طالبان پیش از فرار اشرف غنی در مسیر کنترل افغانستان بودند؛ اما خروج عجولانه غنی به امیدها برای انتقال آرام قدرت را پایان داده و برنامه ‌ها برای یک دولت فراگیر را خنثی کرد. به هر حال به نظر می رسد نه تنها غنی آنچنان که باید و شاید از شرایط حال حاضر در افغانستان متاثر و متاسف نیست بلکه با بی اعتنایی درصدد نرمالیزه کردن شرایط در چشم مردم برآمده و راهکار پیشنهادی برای تخفیف سنگینی بار مصیبت ارائه می دهد. چنانچه پیشر از طالبان خواست برای مشروع ساختن حکومت خود لویه جرگه برگزار کنند. این ها در حالیست که اقتصادی کشور با بحران مواجه است، میلیون ها شهروند گرسنه هستند و یک میلیون کودک ممکن است در زمستان امسال از گرسنگی بمیرند.

منابع:

– هشت صبح، (۱۴۰۰)، “روایت صالح از سقوط کابل؛ یک روز پیش از طریق محب و فضلی از برنامه فرار غنی آگاه شده بودم”، https://8am.af/salehs-account-of-the-fall-of-kabul-the-day-before-i-was-informed-of-ghanis-escape-plan-through-moheb-and-fazli/

– Graham-Harrison, Emma, (2021), “Ashraf Ghani blames international allies over Afghanistan’s fall to Taliban”, https://www.theguardian.com/world/2021/dec/30/ashraf-ghani-blames-international-allies-afghanistan-fall-taliban

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا