تداومِ نبرد در جبهه مقاومت افغانستان
۳۱ ثور (اردیبهشت) ۱۴۰۱ – ۲۱/ ۵/ ۲۰۲۲
لین اودانل
مطلب حاضر، نوشته شده توسط لین اودانل، روزنامه نگار و نویسندۀ استرالیایی و همچنین ستون نویس فارن پالیسی، در رابطه با تداوم نبرد در جبهه مقاومت افغانستان و همچنین فراز و فرودهای جریان مقاومت می باشد که در تاریخ ۱۲ می ۲۰۲۲ در وب سایت فارن پالیسی انتشار یافته و توسط نازنین نظیفی برای سایت تحلیلی کلکین ترجمه شده است.
آتش خفته زیر خاکسترهای گرم و آتشفشانیِ جبهۀ مقاومت افغانستان در برابر سبعیت و بیدادِ طالبان در حالِ شعله کشیدن است. طی هفتۀ های گذشته شاهد انتشار گزارش هایی مرتبط با درگیری هایی در سراسر شمال و غرب افغانستان بودیم، چنانکه گروه های مسلحِ مقاومت افغانستان در حال مقابله و نبرد با اسلام گرایان بوده اند.
جنگ در شماری از ولایات افغانستان از جمله پنجشیر، غزنی، هرات و غیره گزارش شده است؛ چراکه گروه های ضد طالبان به تعهداتِ خود برای “حملات بهاری” عمل کرده و در مقابل اسلام گرایان نیز هزاران نیروی جنگجو را برای سرکوب و فرونشاندنِ این خیزش ها گسیل داشته اند. به گفتۀ یکی از منابع جبهه مقاومت، ملا محمد فاضل، معاون سرپرست وزارت دفاع طالبان، برای نظارت بر جنگ وارد دره پنجشیر، در شمال کابل شده بود، که این خود حاکی از آن است که افراط گرایان تا چه حد به جبهه مقاومتِ و فعالیت های رو به رشد و قوتِ آنها، نگاهی جدی داشته اند.
بعید به نظر می رسد که گروه های مقاومت در کوتاه مدت قادر به درهم کوبیدن و شکستِ قدرت آتشِ قوی و مسلطِ طالبان -که قدری از این توانایی به واسطۀ غنایم جنگی آمریکا می باشد که پس از عقب نشینی عجولانه در سال گذشته گرفته شده است- باشند. اما آنها با جای گیری و قرار گرفتن در میان جمعیت های محلی و همچنین استفاده از دانشِ مرتبط با شناختِ قلمرو و آشنایی سرزمینی جهتِ پیاده سازیِ شورشی به سبک چریکیِ ضربه و گریز، می توانستند برای مدت طولانی تری سنگر گیرند. اما به نظر می رسد که این بزرگترین ترس طالبان باشد، و پاسخِ بی رحمانه و خشنِ این گروه به قیام ها، از جمله اعدام های خودسرانه غیرنظامیان در برخی از نواحیِ کانونی و ناآرام، تقلایی آشکار برای از بین بردن هرگونه نشانه هایی در حمایت از تلاش جبهۀ مقاومت است.
طالبان -پس از ۲۰ سال بمب گذاری های کنار جاده ای، کمین کردن و قتل های تلافی جویانه- اکنون خود را برای مقابله با خیزشی آماده می کنند که توسط افراد و نیروهایست که به خوبی از منطقه شناخت داشته و ضمنِ آن، از حمایت مردم محلی نیز برخوردارند.
اما مشکلات اصلیِ و عمده ای که جبهۀ مقاومت با آنها مواجه می باشد فقدان وحدت، رهبری و پناهگاهی فرامرزی است. هیچ پشتیبانی بین المللی یا خطوط تامین کننده ای وجود ندارد، چراکه کشورهای همسایه آسیای مرکزی با حمایت روسیه و یا پاکستان و ایران قصد ندارند مقاومتِ ضد طالبان را که می تواند افغانستان را به جنگ داخلی تمام عیاری وارد سازد، تقویت کنند. از دیگر سو امکانِ این احتمال بیشتر وجود دارد که جمعیتی خسته و آسیب دیده از ۴۰ سال جنگ و درگیری، بیشتر از خشونت گریزان باشد، حتی در مواجهه با پایان دادن به وحشی گری هایِ بی امانِ طالبان.
سخنگویان طالبان به درخواست های متعدد برای اظهارنظر در این رابطه پاسخی ندادند، اما اظهاراتی بر این مبنا بیان کرده اند که گزارش های مربوط به حملات ضد طالبان «نادرست» بوده و «هزاران نیروی تجهیز شده» به مناطق مورد مناقشه اعزام گردیده اند.
از دیگر سو باید گفت، گرچه جبهه مقاومت ضدطالبان ناهمگون و نامتجانس است، اما برخی گروه ها تمایل خود برای به دست گرفتن سلاح علیه اسلام گرایانی که در ماه اوت سال گذشته و پس از خروج ایالات متحده قدرت را به دست گرفته و موجب سقوط دولت افغنستان پس از ۲۰ سال حمایت بین المللی شدند را، اعلام کرده اند. از آن زمان، طالبان اثبات کرده اند که قادر به حکومت داری نبوده و تنها با بی رحمی و خشونت قادر به حکومتداری هستند. همچنین لازم به ذکر است این کشور در بحبوحۀ سرکوبِ شدید اجتماعی از سوی طالبان، در گرسنگی و فقر بیشتری نیز فرو رفته است. هیچ امنیت و حاکمیتِ قانونی وجود ندارد. افراد از قومیت ها و با اعتقادات مذهبی خاص، مورد تبعیض قرار گرفته، بازداشت شده، و یا اغلب به طور خودسرانه و دلبخواهانه کشته می شوند. همچنین حقوق زنان در عقب رفتی بی مهابا و بی درنگ قرار گرفته است.
برخی ناظران براین باورند که طالبان بر اثر جناح گرایی دچار گسست و اختلاف شده اند، اما به نظر می رسد در مورد مسائلی مانند سرکوب زنان و یا ممنوعیت دختران برای رفتن به مدرسه وحدت در بین آنها وجود دارد. گرچه این گروه تروریستی تا کنون به عنوان حکومت قانونی افغانستان به رسمیت شناخته نشده است، اما برخی کشورها -از جمله روسیه، چین، پاکستان و ترکمنستان- دیپلمات های طالبان را مورد تایید و پذیرش قرار داده اند.
به هرروی اگر بپذیریم که طالبان اختلافات و گسست هایی دارد، باید پذیرفت که جبهه مقاومت نیز شکاف هایی دارد. جبهه مقاومت ملی (NRF) -که پس از پیروزی طالبان در سال گذشته و به رهبری احمد مسعود، در کنار امرالله صالح، معاون پیشین این جمهوریِ فروپاشیده تشکیل شد- اعلام کرده است که در دره پنجشیر و ولسوالی اندراب در ولایت بغلان می جنگند. جبهۀ مقاومت مدعی موفقیت هایی در “آزادسازی” برخی ولسوالی ها و همچنین وارد آوردن تلفات بسیاری بر طالبان بوده است؛ با این حال، شواهدی قطعی در این باره در دست نیست. در همین راستا رهبران و سران این جبهه نیز برای اظهار نظر در همین رابطه حاضر نبودند.
سایر گروه های غیروابسته چون جبهه آزادی افغانستان و گروهی به رهبری عطا نور محمد، سیاستمدار و جنگ سالارِ سابق نیز در شمال می جنگند. همچنین حزب جمعیت اسلامی به رهبری صلاح الدین ربانی، وزیر سابق امور خارجه، در بیانیه ای نادر از شورای امنیت سازمان ملل متحد و جامعه بین المللی خواست تا «جنایت های فزاینده طالبان را نادیده نگیرند». جبهه آزادی افغانستان نیز طالبان را به جنایات جنگی و نسل کشی متهم و اعلام کرد که آنها همچنان به ربودن و کشتار غیرنظامیان ادامه می دهند.
اما منبع امنیتیِ دیگری که انتظار دارد خشونت طالبان تشدید شود، براین باور است که چنین درخواست هایی از این گروه بی ثمر و بیهوده است؛ چراکه گروه طالبان با “رجعت به ماهیت و ذاتِ خود” از تروریست هایی تشکیل یافته است که در اکثر مناصب و پست های اصلی و ارشد جای دارند.
به گفتۀ این فرد، «خط مشی و طرز العمل طالبان حکومت از طریق خشونت است. آنها به انسانیت و حقوق اولیه بهایی نمی دهند. آنها به دختران اجازه رفتن به مدرسه نداده و یا اجازه نمی دهند به زنان آنچه می خواهند را بپوشند.» بنابراین «درخواست از طالبان برای پایبندی به قوانین بین المللی امری بی معنی است.» به گفتۀ این شخصیت، وی ملزم به مصاحبه به طور ناشناس می باشد، چراکه مجاز به صحبت با رسانه ها و مطبوعات نیست.
طالبان که غالبا سنی های جنوب و پشتو زبان هستند، با هدف قرار دادن تاجیک ها و هزاره های شیعه به پاکسازی قومی متهم شده اند. اما رسانه های اجتماعی در روزهای اخیر با اتهاماتی مبنی بر اینکه طالبان با قساوت در حال ارتکاب جنایاتی علیه پنجشیری ها -که از لحاظ قومیتی تاجیک فارسی زبان می باشند- هستند، به جوش آمده اند. گرچه عکس ها و ویدئوهای منتشر شده در شبکه های اجتماعی فورا قابل تایید و تصدیق نیستند؛ اما بسیاری از افغان ها در داخل و خارج از کشور گزارش های دلخراشی از کشتار افراد غیرمسلح در هر سنی ارائه کرده اند.
ننگیالی امین، سرهنگِ سابق ارتش ملی افغانستان که فرماندهی گردانی را در کابل را پیش از سقوط جمهوری برعهده داشت، اهل یکی از ولسوالی های پنجشیر، جایی که جنگ شدت داشت، می باشد. او در سپتامبر گذشته به اولین نبرد و جنگ های ضد طالبان در پنجشیر پیوست. اما جریان مقاومت، در برابر قدرت آتشِ سرکوب طالبان فرو ریخت و او نیز به ناچار از کشور گریخت. به گفتۀ او، پنجشیری ها با همان تسلیحاتِ باقی مانده از جنگ ضد شوروی در دهه ۱۹۸۰ در حال مقاومت و نبرد هستند و می توان گفت تنها مزیتی که دست برتر را به نیروهای مقاومت در دره پنجشیر داد، عدم آشنایی و اطلاع طالبان از این منطقه بود؛ چنانکه آنها به واسطۀ نیروهایی به رهبری پدر مسعود، رهبر اتحاد شمال، احمد شاه مسعود؛ از این منطقه رانده شدند. به گفتۀ این سرهنگ سابق ارتش افغانستان، تسخیرِ کشور در آگوست ۲۰۲۱ حرکتی غافلگیرکننده بود، درنتیجه ساکنان دره نتوانستند به طور مؤثر سازماندهی، تجهیز یا مسلح شوند.
در عین حال، طالبان تلاش می کنند تا این ناحیه -و مردم- را در پنجشیر مورد حمله و آسیب قرار دهند. به گفتۀ امین و دیگر منابع، ساکنان برخی از مناطق پنجشیر اجازه خرید مواد غذایی یا جمع آوری مردگان خود برای دفن را ندارند. امین همچنین افزود که طالبان مردان محلی را به خاطرِ کمکشان به نیروهای مقاومت دستگیر و سپس آنها را کشته اند. بستگان و دوستان در ولسوالی محل سکونت او، عکس ها و فیلم هایی از آنچه به گفتۀ وی جنایات طالبان است را به اشتراک گذاشته که نشان می دهند برخی از مردم خانه های خود را ترک کرده، برخی به ضرب گلوله کشته شده و همچنین خانه هایشان سوزانده شده است.
همچنین زلمی نشاط، مشاور پیشین سیاسی دولت افغانستان اذعان کرد هدف تاکتیک های طالبان محو و معدوم ساختن هرگونه مخالفت است. به گفتۀ او، «تاکتیک طالبان ترساندن و آسیب رساندن به آنهاست(نیروهای مقاومت)، حتی با ضرب و شتم، قتل و تجاوز دسته جمعی به زنان؛ تا این گونه پنجشیر، اندراب و مناطق دیگر به مرکز مقاومت تبدیل نشود.» به گفتۀ امین، جبهۀ مقاومت، حداقل بدون کمک های خارجی، با نبردی سخت مواجه است.
وی افزود؛ «اگر فرصت و تسلیحات داشته باشیم، باور داریم که می توانیم در مقابل طالبان بایستیم. اما به نظر می توان گفت تا پیش از اینکه کشورهای دیگر طالبان را برای منافع ملی خود مفید و خوب نیابند -به خطر وجودی آنها پی نبرند-، دو سه سالی افغانستان منطقه مورد مناقشه و نزاع خواهد بود. اما در حال حاضر، کشورهای دیگر تنها تماشاگر ماجرا هستند.»
منبع: فارن پالیسی