زابل: ولایتی فقیر در میانه فراموشی دولت سابق و محاصره طالبان(۱۵)
۲ خرداد(جوزا)۱۴۰۱-۲۰۲۲/۵/۲۳
استان زابل در بخش جنوبی افغانستان قرار دارد و با پاکستان دارای مرز بین المللی است. مرکز این ولایت قلات که سابقاً به قلات- غلزایی معروف بود، است. این ولایت همچنین با نام زابلستان نیز شناخته می شود. زابل به واحدهای اداری زیر تقسیم شده: قلات، ترنک و جلدک، شینکی، میزان، ارغنداب، شاه جوی، دای چوپان، اتغر، نوبهار، شلمزائی و کاکر(که به خاک افغان) نیز معروف است. بر اساس گزارش اداره ملی احصائیه و معلومات افغانستان برای سال ۲۰۲۰/۲۰۲۱ جمعیت زابل حدود ۳۸۴٫۳۴۹ نفر بود. همچنین، جمعیت شهری که در مرکز استان قلات زندگی می کنند حدود ۳٫۵ درصد کل جمعیت را تشکیل می دهند. ولایت زابل تا سال ۱۹۶۴ بخشی از ولایت لویی قندهار(قندهار بزرگ) بود که به طور رسمی به یک ولایت جداگانه تبدیل شد. زابل، غزنی و وردک و کابل را از شمال و قندهار را از جنوب از طریق شاهراه یک وصل می کند. همچنین از طریق ولسوالی های شمالی دای چوپان و کاکران با ولایت های غزنی و ارزگان هم مرز و از طریق ولسوالی های شینکی با قندهار دارای مرز مشترک است. زابل همچنین از طریق منطقه لورگی(Lwargi) به ولایت پکتیکا متصل می شود. ساکنان این ولایت فقیر و همگی پشتون هستند و قبایل بلوچ، هوتک و توخی برجسته ترین آنها هستند به طوری که از هر سه نفر دو نفر توخی هستند.
همچنین زابل در مسیر یکی از کلیدی ترین شاهراه ها و یا هم بزرگراه های افغانستان قرار دارد. چنانچه که شاهراه/بزرگراه کابل-قندهار که به نام شاهراه یک نیز شناخته می شود، از ولسوالی های ترنک و جلدک، قلات، شاه جوی عبور می کنند. این جاده یک مسیر استراتژیک مهمی است که پایتخت را به قندهار وصل می کند. همچنین این جاده از بسیاری از مناطق دور افتاده این ولایت می گذرد که تحت کنترل دولت(تا پیش از سقوط) نبودند. این جاده ها یک مسیر کلیدی تدارک دیده شده برای جنوب افغانستان است. در همین رابطه گزارش ها حاکی از این است که حوادث امنیتی مرتبط با درگیری ها مانند حمله گروه های مسلح غیرقانونی به پست های بازرسی پلیس و انفجار مواد منفجره دست ساز در بخش های زیادی از این بزرگراه اتفاق افتاده است. همچنین، طالبان در این مسیر موانع جاده ای خود را ایجاد کرده و به بازرسی ماشین ها می پرداختند.
زابل همچنین، ۶۵ کیلومتر مرز مشترک با پاکستان دارد. در این میان سه راه آسفالت شده که منتهی می شود به گذرگاه مرزی وجود دارد که شبه نظامیان طالبانی که از مرزی بین افغانستان و پاکستان عبور می کنند با استفاده از این جاده ها از کالاهایی که در این مسیرها وجود دارد، مالیات می گیرند. همچنین طالبان از تجارت غیرقانونی الوار از ولایت های پکتیکا که به طور غیرقانونی از طریق مرز پاکستان و زابل به پاکستان صادر می شود(مالیات می گیرند) درآمد کسب می کنند. با این حال (در چنین وضعیتی) دولت مرکزی (هیچ گاه) موفق به ایجاد هیچ گونه تسهیلات گمرکی نشد. اگرچه چنین طرح هایی وجود داشت.(EASO,2020: 317).
نگاهی به وضعیت آموزشی و معیشتی در زابل
۱)بخش معارف: وزارت معارف افغانستان در دو دهه گذشته و زیر سایه نظام جمهوریت همواره مدعی بوده که در راستای تلاش رسیدن به دیدگاه این اداره که عبارت از انکشاف سرمایه بشری مطابق با اصول و اساسات دین مقدس اسلام، احترام به ارزش های ملی و حقوق بشر از طریق فراهم آوری زمینه دسترسی مساویانه همه اتباع کشور به تعلیم و تربیت کار کرده است. بر همین اساس ولایات مختلف از طریق این برنامه در بهبود وضعیت معارف خود قدم برداشته اند. به طوری که بر اساس گزارش پروفایل ولایتی زابل در سال ۱۳۹۸، به تعداد ۲۲۳ مکتب تعلیمات عمومی، ۳ دارالمعلمین، ۶ مکتب فنی و ۱۷ مدرسه دینی در این ولایت فعالیت دارند. همچنین مجموعاً به تعداد ۴۴٫۵۵۷ شاگرد از جمله ۳۴٫۸۱۰ پسر و ۹٫۷۴۷ دختر در این مکاتب مشغول فراگیری دانش هستند. جدول ذیل معلومات مختصر را در مورد وضعیت معارف این ولایت بیان می کند.
در همین راستا، در دو دهه گذشته و تا قبل از سقوط جمهوریت بودجه بخش معارف که در دو بخش عادی و انکشافی تقسیم می شد، بخش زیادی از آن صرف مصارف عادی میشد که دلیل عمده آن عبارت بود از موجودیت تشکیل بزرگ در وزارت معارف و مصارف عادی برای تعداد زیاد مکاتب که در سرتاسر کشور وجود داشت. در این میان در ولایت زابل نیز پروژه هایی برای بهبود وضعیت آموزشی از طریق وزارت معارف در دستور کارقرار گرفته بود. همچنین، در مورد بخش تحصیلات عالی ولایت زابل نیز باید گفت که دارای یک دانشگاه و یک دانشکده است که در مورد شاگردان و استادان آن در پروفایل ولایتی این استان اطلاعاتی داده نشده است. در مورد بودجه این بخش باید گفت که تا سال ۱۳۹۸ بالغ بر ۱۰ میلیون افغانی بود که تمام این مبلغ روی بودجه عادی به مصرف می رسید و در بخش بودجه انکشافی اختصاص داده نشده بود(پروفایل ولایتی زابل، ۱۳۹۸: ۴۵)
۲)بخش زراعت: بیشتر ساکنان این ولایت مشغول به زراعت و دامداری هستند. ازجمله محصولات این ولایت عبارت از گندم، جو، ماش است و میوه های تازه چون خربوزه، هندوانه، انار ،انگور، انجیر، توت و بادام می باشد. در مورد بودجه این ولایت در این بخش در دولت قبلی باید گفت بودجه انکشافی این ولایت به مراتب بیشتر از بودجه عادی بوده که نشان دهنده سرمایه گذاری بیشتر روی زراعت این ولایت است. در همین راستا پروژه های انکشافی متعددی نیز در این ولایت در دستور کار بوده است که در جدول زیر به طور دقیق آمده است:(پروفایل ولایتی زابل: ۱۳۹۸: ۴۶ ).
امنیت مهره گم شده در زابل
زابل به دلیل خاستگاه طالبانی و موقعیت جغرافیایی یکی از ناامن ترین ولایات افغانستان در دو دهه جنگ این کشور بوده است که بی توجهی دولت در آن و نقش ضعیف در کنترل امنیت باعث شده که این منطقه همواره محل درگیری طرف های جنگ باشد. در همین رابطه باید گفت که شرایط امنیتی در ولایت زابل از سال ۲۰۱۹نسبت به سال های قبل بدتر شده بود. به طوری که تنها یک ولسوالی/شهرستان(شهرصفا) عمدتاً تحت کنترل دولت بود و ۹ ولسوالی/شهرستان دیگر بیشتر تحت کنترل طالبان قرار داشتند. در هفت مورد آنها دولت فقط حضور نظامی داشت و در دو مورد دیگر کاملاً تحت کنترل طالبان بود. به طوری که در انتخابات مجلس/ولسی جرگه ۲۰۱۸ و در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۹ دولت اعتراف کرد که نتوانست مراکز رای دهی را در دو ولسوالی اخیر باز کند. به طور کلی مشارکت در زابل کم بوده است. به طوری که ۲۱٫۳ درصد رای دهندگان ثبت نام کرده بودند که هفت درصد کمتر از سایر ولایات جنوبی بود. در همین رابطه بسیاری از ساکنان این ولایت گفته بود که امنیت در تمام ولسوالی های این ولایت و همچنین در شهر قندهار روز به روز بدتر می شود(Sabawoon,2019).
از طرف دیگر، ولایت زابل از نظر حضور نیروهای امنیتی دولتی تحت مسئولیت قل اردوی ۲۰۳ اردوی ملی بود که تحت هدایت نیروهای ویژه جنوب شرقی به رهبری ایالات متحده قرار داشت. با این وجود، همانطور که گفته شدکنترل دولت تنها به قلات و برخی از پاسگاه های نظامی در برخی از مناطق جنوبی محدود بود. این در حالی است که ارتباطات و زدوبندهای سیاسی نیز عاملی دیگر بر تحرک ناامنی در این ولایت بود. به طوری که روسای پلیس و ولسوال ها در این سال ها اغلب با نمایندگان مجلس و سناتورها در ارتباط بودند و در این پست ها برای آنها خدمت می کردند که به نوعی بر ناامنی تأثیر گذار بود. در همین راستا، در جولای ۲۰۱۹ رئیس جمهور غنی دستور جا به جایی یا پایان دادن به برخی از آنها را صادر کرد. اما این امر وضعیت امنیتی را بهبود نبخشید. چراکه برخی از افراد با نفوذ به دلیل اخراج شروع به همکاری با طالبان کردند. به طوری که تعداد حملات به سربازان و کارمندان دولت افزایش یافت.
با این حال، به دلیل ضعف کنترل دولت در این ولایت، وضعیت امنیتی ضعیف و حضور طالبان پررنگ بوده است. چنانچه که در پایان سال ۲۰۱۹ طالبان اکثر ولسوالی های شمالی را تحت کنترل داشتند در حالی که حکومت فقط حضور نظامی در هفت منطقه جنوب زابل را برعهده داشت که آن هم امکان ارائه خدمات ملکی به ساکنانش وجود نداشت. در همین راستا همچنین بخشی از قلات و تنها ولسوالی شهرصفا عمدتاً تحت کنترل دولت بود که در جولای ۲۰۱۹ طالبان به پاسگاه های نظامی در ولسوالی شاه جوی جایی که شاهراه یک از آن می گذرد، حمله کردند.در جولای ۲۰۱۹ نیز حداقل در ۳ ولسوالی نوبهار، ارغنداب و کاکر، دولت در خارج از ساختمان های دولتی فعالیت می کردند و مقر خود را به پایگاه های نظامی انتقال دادند. در همین رابطه به طور مثال، در اواخر تابستان مرکز ولسوالی میزان نیز در نزدیکی شهر قلات جا به جا شد. اما علاوه بر حضور طالبان در این ولایت گزارش هایی از دیگر گروه های تندرو نیز وجود داشت. به طور مثال، سال ۲۰۲۰ گزارش شده بود که علاوه بر طالبان ظاهراً داعش شاخه خراسان در چندین ولسوالی این ولایت حضور داشتند(که احتمالاً فعالیت نظامی نداشتند). همچنین سازمان ملل گزارش داده بود زابل یکی از سه استانی است که( با بیشترین تعداد) عوامل القاعده در آن جا حضور دارند(EASO,2020: 318).
عوامل تاثیرگذار بر شکل گیری ساخت سیاسی و امنیتی زابل
اما اگر بخواهیم به طور کلی وضعیت سیاسی و امنیتی زابل و اینکه چه مولفه هایی در ساخت سیاسی و امنیتی این شهر در سال های گذشته موثر بوده اند را مورد بررسی قرار دهیم باید گفت که دلایل متعددی ازجمله فقر ناشی از بی توجهی دولت، گرایش های طالبان محور و اهمیت تاریخی این ولایت برای طالبان و زد و بندهای سیاسی بر وضعیت تداوم چرخه ای از ناامنی و فقر که چهره اصلی زابل را ساختند، تاثیرگذار بوده است. که در زیر به جزییات هریک پرداخته شده است:
۱)زابل ولایتی فقیر و محروم از توجه دولت
طبیعتاً فضای امنیتی دو دهه اخیر در افغانستان بر سطح رفاه و وضعیت معیشتی و فقر شهروندان تاثیرات منفی بر جای گذاشته است. چنان که شاهدیم پس از سقوط افغانستان در ماه اوت، بحران اقتصادی گسترده ای سراسر افغانستان را دربرگرفت. در همین رابطه باید گفت که ولایت زابل یکی از فقیرترین ولایت های افغانستان است که به گفته ساکنان این ولایت در این سال ها از برنامه های انکشافی دولت دور مانده است. امری که منجر به ناامنی و پیوستن ساکنان این ولایت به گروه های شورشی همچون طالبان شده است. علی رغم ادعاهای دولت در سال های قبل مبنی بر حمایت ضعیف از طالبان یا تحت فشار قرار دادن مردم از سوی این گروه، حداقل طالبان در بسیاری از روستاهای زابل حامیان زیادی دارد که نشات گرفته از این مسئله است که مردم مناطق روستایی زابل به دلیل فقر و بیکاری، انتخابی دیگر به جز طالبان ندارند. بنابراین، به این گروه می پیوندند.
درواقع، به ادعای ساکنان این ولایت، زابل در این سال ها توسط دولت فراموش شده بود. چراکه ادعا می کنند دولت تلاش های انکشافی و نظامی خود را در ولایت های بزرگتر و همجوار مانند: قندهار، ارزگان، هلمند متمرکزکرده است. به گفته یکی از فعالان اجتماعی این ولایت که در سال ۲۰۱۸ با رادیو آزادی مصاحبه کرده بود، «این امر سبب شده است که زابل در مقایسه با آن ولایت ها، پیشرفت بسیار کمی داشته باشد.دولت به زابل توجه چندانی نکرده است، بنابراین، مردم به طالبان روی آورده اند». در همین رابطه بر اساس یک بررسی توسط بنیاد آسیا در سال ۲۰۱۸ در ولایت زابل ۵۹ درصد پاسخ دهندگان احساس هم دردی یا هم ذات پنداری با طالبان دارند. رقمی که بیش از دو برابر در دیگر استان های افغانستان را نشان می دهد. این پژوهش/سروی که از حدود ۱۵۰۰۰ نفر گرفته شده است و در نوع خود بزرگترین مطالعه بود، نشان می داد که بیشترین پاسخ دهندگان نسبت به جهت گیری دولت ابراز بدبینی کرده اند که حدود ۵ درصد بیشتر از میانگین ملی است. در این بین تنها ۳۳ درصد از پاسخ دهندگان از وجود دموکراسی ابراز امیدواری کرده اند و تنها ۳۳ درصد از حکومت محلی/اداره محلی ابراز رضایت کرده اند که کمترین میزان در کشور است(Sharafat and Bezhan, 2018).
همچنین، بر اساس شاخص چندبعدی فقر افغانستان ۲۰۱۶-۲۰۱۷ که توسط اداره ملی آمار و اطلاعات منتشر شد، این ولایت از نظر شدت فقر در تبه چهارم قرار دارد. از طرف دیگر، زابل یکی از ولایاتی بود که مقادیر قابل توجهی از سرمایه گذاری اقتصادی مرتبط با تلاش های نظامی بین المللی دریافت کرد که پس از ختم دوره انتقال در سال ۲۰۱۴ زمانی که ماموریت آیساف پایان یافت به منابع کمتر به شدت کاهش یافت که براساس آمار به روزرسانی توسعه افغانستان در بانک جهانی در سال ۲۰۱۷، زابل و منطقه جنوب غربی(بامرکز قندهار) شاهد افزایش سطح فقر از ۲۸ به ۵۶ درصد از ۱۲/۲۰۱۱ تا ۱۴/۲۰۱۴ بوده اند.
بنابراین، برای جست و جوی فرصت های اقتصادی بهتر و بیشتر برخی از زابلی ها به جاهای دیگر از جمله شهر کوویته یا منطقه لورالَی(Loralai) و کیله سیف الله و دوکی(Duki)) به استان بلوچستان پاکستان نقل مکان کردند. اما این مهاجرت ها تنها پیامدهای اقتصادی به بار نداشت بلکه بسیاری از این مهاجرین تحت تاثیر گروه های افراطی ضد دولت قرار گرفتند. این جوامع مهاجر اغلب به دلیل تأثیرپذیری از طالبان و احزاب مذهبی بلوچستان دارای خصلت محافظه کاری مذهبی شدند. به طوری که تبلیغ علیه حکومت افغانستان در مجامع اجتماعی و جلسات در میان جمعیت مهاجر زابل در کویته تبدیل به یک اتفاق رایج شده است. چنانچه که نمونه های زیادی در فضای مجازی وجود دارد که ملاهای افغان و پاکستانی از این مناطق جوانان را علیه دولت افغانستان تحریک می کنند و به بدتر شدن امنیت در زابل و به طور کلی افغانستان دامن می زنند(Sabawoon,2019). بنابراین، جوانان افغان که اصالتاً اهل زابل هستند اما در دیاسپورای پاکستان زندگی می کنند، بسیار تحت تاثیر شدید گروه های افراطی قرار دارند که این امر تاثیر بسیار منفی روی وضعیت امنیتی و سیاسی در این ولایت گذاشته است.
۲) زابل مکان امن طالبان: از گرایش های طالبان محور تا اهمیت تاریخی
یکی دیگر از دلایل ناامنی در ولایت زابل را می توان به اهمیت تاریخی این ولایت برای طالبان عنوان کرد. درواقع، ولایت زابل برای طالبان که نبرد خود را برای کنترل در دهه ۱۹۹۰ از آنجا آغاز کرده بودند، اهمیت تاریخی دارد. ملامحمدعمر بنیانگذار جنبش طالبان، از قبیله هوتک که از قبایل اصلی زابل است،(که قبل از تولد خانواده او به ولایت ارزگان رفتند) بود و همچنین زابلی های زیادی در رده های بالای رهبری طالبان وجود دارد. مانند امیر خان حقانی که مسئولیت ۲۲ منطقه نظامی در جنوب افغانستان را برعهده داشت. او همچنین عضو کمیسیون نظامی طالبان بود. مولوی نورالله نوری از دیگر اعضای طالبان نیز از شاه جوی زابل است. او در زمان رژیم طالبان والی ولایت بلخ و زندانی سابق گونتاناما و یکی از مذاکره کنندگان اصلی طالبان با ایالات متحده نیز بود. قاری یوسف احمدی، یکی از سخنگویان طالبان، ملا قیوم والی غزنی این گروه، معاوین(Ma’awin) جبار، وزیر آنان در امور قبایل و مرزها و محمد یونس آخوندزاده رئیس کمیسیون سازمان های غیردولتی(این مقام ها تا قبل از پیروزی کامل طالبان بر افغانستان است) نیز افرادی هستند که از ولایت زابل در سطح رهبری طالبان فعالیت دارند. همچنین، بسیاری از جنگجویان طالبان در صفوف این گروه نیز از ولایت زابل هستند. هرچند در این میان مناطقی نیز احساسات صرفدار دولتی دارند. به طور مثال، ولسوالی شاه جوی از جمله ولایتی بود که عمدتاً تحت کنترل دولت قرار داشت و تنها منطقه ای بود که به طور گسترده ای از نظر احساسات طرفدار دولت تصور می شود. زیرا اکثر مردم پوپلزی، از قبیله رئیس جمهور سابق حامدکرزی بودند
در همین رابطه، علی محمد سباوون محقق در شبکه تحلیلگران افغانستان معتقد است که دلایل متعددی وجود دارد که باعث می شود زابل نسبت به سایر ولایات همدردی یا احساس نزدیکی بیشتری با طالبان داشته باشد. به طور مثال، این ولایت در اعماق کمربند محافظه کار پشتون قرار دارد که طالبان برای اولین بار از آن بیرون آمدند تا کنترل کشور را در دهه ۱۹۹۰ به دست آورند.از طرف دیگر، در حالی که زابلی های زیادی در بدنه طالبان هستند، بومیان زابل به عنوان وزیر دولت در کابل یا به عنوان والی یا رئیس امنیت این ولایت حضور پررنگی در دولت نداشتند. آقای سباوون همچنین معتقد است که زابل به عنوان پایگاه طالبان نیز شاهد جنگ های شدید بوده و این ولایت صحنه حملات شبانه بحث برانگیز ایالات متحده و افغانستان بوده است و در حملات هوایی ناتو متحمل تلفات غیرنظامیان شده است که باعث ایجاد خشم علیه دولت و نیروهای بین المللی شده بود(Sabawoon,2019).
بنابراین، جذب طالبان نیز در میان زابلی ها بسیار محبوب است. که بنابر گزارش ها وجود احساسات فراموش شده توسط دولت یکی از دلایل قابل توجه حضور طالبان در این منطقه است. به همین جهت طالبان بیشتر مناطق زابل را که تحت حملات دائمی دولت قرار داشتند یا کنترل کرده و یا هم در حال رقابت با دولت بر سر این مناطق بودند. پیامد این امر را می توان در کنترل ضعیف دولت در سال های گذشته در این منطقه دید. چنانچه که در حالی که نیروهای امنیتی دولت سابق در جنوب ناآرام افغانستان و در مراکز شهرهای کلیدی متمرکز شده بودند و هدف آنها حفاظت از راه های کلیدی و سرکوب تجارت تریاک که منبع اصلی درآمد برای شورشیان است، بود اما در این میان تنها حضور امنیتی دولت در ولایت زابل با ۳۰۰۰۰۰ نفر جمعیت که عمدتاً هم در روستاها پراکنده هستند، محدود بود. زابل همچنین، به دلیل داشتن حدود ۶۰ کیلومتر مرز مشترک با پاکستان جایی که بارها متهم به همکاری با طالبان از سوی مقامات افغانستان و ایالات متحده شده است و اینکه اعتقاد بر این است که رهبری طالبان در ایالت بلوچستان پاکستان که هم مرز با زابل است، مستقر است، برای این گروه دارای اهمیت است. (Sharafat and Bezhan,2018).
۳)اختلافات درون حکومتی
یکی دیگر از دلایل شکل گیری ناامنی چهره سیاسی در این سال ها در ولایت زابل را می توان به اختلافات درون حکومتی عنوان کرد. به طوری که اختلافات داخلی میان نمایندگان مجلس و اداره ولایتی باعث شده بود تا امنیت در ولایت زابل که از قبل ناامن بود در سال ۲۰۱۹ بدتر هم شود. در همین رابطه به عنوان نشانه ای از ضعیف تر شدن دولت در یک آگوست ۲۰۱۹ یک مقام امنیتی به شبکه تحلیلگران افغانستان گفته بود که یک هیئت وزرات دفاع با هلیکوپتر از کابل آمد و ولسوالی های شلمزائی، میزان، دای چوپان را ارزیابی هوایی کردند. همچنین، رئیس جمهور غنی در ۵ جولای برای ارزیابی وضعیت از ولایت زابل بازدید کرد. رئیس جمهور در نشستی که در یکی از پایگاه های اردوی ملی برگزار شد، ارزیابی های امنیتی را از والی این ولایت و مقام های امنیتی شنید و به مقامات امنیتی دستور داد که به شش ولسوالی از یازده ولسوالی زابل (شلمزائی، نوبهار، ارغنداب، دای چوپان و میزان) برای جلوگیری از بدترشدن بیشتر وضعیت جلوگیری کنند. در همین راستا او دستور داد تا فرماندهان امنیتی شهرها و فرماندارها که سال ها در سمت هایشان بوده اند، جا به جا شوند یا از کار برکنار شوند. رئیس جمهور گفته بود که: «پست های دولتی ارث بعضی از افراد خاص نیست. فرماندهان پلیس باید با ساکنان ولسوالی ها در تماس باشند و افرادی که در این پست ها منصوب می شوند باید به مردم و این کشور خدمت کنند». اما در این زمان یک روزنامه نگار به شبکه تحلیلگران افغانستان گفته بود که ولسوالانی/فرماندارانی که برکنار شدند، با سیاستمدارانی مرتبط بودند که همچنان تاثیرگذار بودند(بر این ولایت نفوذ داشتند). به عنوان مثال، ولسوال میزان و شاه جوی با با حامدالله توخی از چهره های پرنفوذ این ولایت مرتبط بودند و ولسوال شلمزائی برادر زهره توخی نماینده زابل که از اردوگاه رئیس جمهور غنی است. همچنین، ولسوال شینکی با اسدالله کاکر عضو شورای ولایتی پیشین ولایت زابل، و ولسوال اتغر متعلق به خانواده سناتور حسن خان هوتک از اعضای مجلس سنا است، مرتبط بود. در نتیجه این جا به جایی ها نه تنها وضعیت امنیتی را بهبود نبخشید بلکه منجر به تشدید ناامنی در این ولایت شد.
به طوری که ساکنان شهر قلات در همین رابطه به شبکه تحلیلگران افغانستان گفته بودند که از زمانی که آصف توخی، پسر حمیدالله توخی از سمت معاون فرمانده پلیس توسط وزارت داخله/دفاع در ماه جولای برکنار شد، محیط امنیتی با سرعت بیشتری رو به وخامت گذاشت. فعالان جامعه مدنی نیز معتقد بودند که آصف افراد خاص خود را در داخل طالبان دارد تا امنیت را بدتر کند، اتهامی که علیه مقامات بلندپایه دولتی در سایر نقاط کشور نیز مطرح شده است. این فعالان جامعه مدنی معتقد بودند که او به طالبان می گوید که حملات خود را بر کارمندان دولتی افزایش دهند تا نشان دهد که او تنها کسی است که می تواند امنیت را در این ولایت حفظ کند. آنها همچنین بیان کردند که آصف گاهی با رهایی زندانیان یا کمک مالی به طالبان به آنها کمک می کرد.
از طرف دیگر، یکی دیگر از دلایل ناامنی و وضعیت سیاسی در این ولایت اختلافات میان نمایندگان ولسی جرگه و اداره این ولایت بود. به گونه ای که هریک از طرفین دیگری را به فساد و دخالت در امور خود متهم می کند. به گفته یکی از روزنامه نگاران زابل، یکی از اختلافات عمیق در این ولایت بین نمایندگان پارلمان و والی این ولایت بود. چنانچه که حکومت عبدالقادر قتلوال، نماینده مجلس را به خاطر دخالت در امور اداری ولایت و انتصاب یا برکناری کارمندان دولت محلی مقصر می دانست. در مقابل، آقای قتلوال، رحمت الله یارمل، والی این ولایت را « دلیل ناامنی ها» عنوان می کرد. او معقتد بود که انتصاب او یک اشتباه بود. چراکه او جوان و بی تجربه بوده است. او همچنین والی/استاندار را به فساد و سوء مدیریت متهم کرده بود. چرا که معتقد بود که بودجه عملیاتی این ولایت را به نفع کارزارهای انتخاباتی ریاست جمهوری استفاده می کند. با این حال بسیاری از اتهامات او را شخصی و سیاسی عنوان کرده بودند. چراکه والی برادر او را از کار برکنار کرده بود. قتلوال یکی از فرماندهان سابق حزب اسلامی بود اما در طول مبارزات انتخابات ریاست جمهوری از حکمتیار حمایت نکرد. بلکه او وابسته به اردوگاه اشرف غنی بود.
بنابراین، مجموعه این عوامل باعث شده که ولایت زابل در سال های اخیر به منطقه ای فقیر و کمتر توسعه یافته به علت بی توجهی دولت به این ولایت در میان زودوبندهای بی پایان سیاسی تبدیل شود که منجر به آن شده که این ولایت به مکانی امن برای طالبان و رشد افراط گرایی تبدیل شود که طبیعتاً سال ها ناامنی را برای این ولایت رقم زد.
روندهای امنیتی اخیر و تاثیر آن بر جمعیت غیرنظامی
در آخر با توجه به وضعیت امنیتی این ولایت نگاهی به پیامدهای این امر بر جمعیت غیرنظامی داریم. در سال ۲۰۱۹ یوناما تلفات غیرنظامیان را ۴۹۶(۱۴۲ کشته و ۳۵۴ زخمی) نفر در ولایت زابل ثبت کرد که این نشان دهنده افزایش ۶۹ درصدی نسبت به سال ۲۰۱۸ است که دلیل اصلی این تلفات، درگیری ها، بمب های دست ساز انتحاری و حملات هوایی بوده است. همچنین، گزارش تلفات در زابل در سه ماهه اول سال ۲۰۲۰ از افزایش تلفات غیرنظامیان در سه ماهه دوم سال بین ۲۶ تا ۵۰ نفر(از ۱ آپریل تا ۳۰ جون ۲۰۲۰) حکایت می کند.
بر اساس داده های مکانی و رویدادهای مرتبط با درگیری های مسلحانه(ACLED) نیز در بازه زمانی ۱ مارس ۲۰۱۹ تا ۳۰ ژوئن ۲۰۲۰ در مجموع ۷۲۲ حادثه مربوط به امنیت رخ داده که ۴۷۹ مورد به عنوان خشونت از راه دور و ۲۲ مورد خشونت علیه غیرنظامیان ثبت شده است. اما از ماه های اول سال ۲۰۲۰ تعداد حوادث و تلفات به میزان قابل توجهی کاهش یافته بود. در طول این دوره طالبان غیرنظامیان را در شهر قلات مورد هدف قرار دادند. به طور مثال، طالبان یا جنگجویان ناشناس در ژوئن ۲۰۱۹ یک کارمند تلویزیون ملی همراه با چهارنفر از اعضای خانواده اش را در حمله به خانه آنها کشتند. همچنین، در ۲۹ ماه مه ۲۰۲۰ نیز یک فعال(مدافع) حقوق بشر توسط طالبان کشته شد. در همین راستا، در تابستان ۲۰۱۹ طالبان به مردم قلات هشدار دادند که از شهر خارج شوند چرا که آنها برنامه حمله به شهر قلات را داشتند. در ۱۹ سپتامبر ۲۰۱۹، طالبان بیمارستان قلات را مورد حمله قرار دادند که ۱۵ کشته و ۶۶ زخمی برجای گذاشت. این در حالی بود که طالبان مدعی شده بود که آنها دفتر اداره امنیت ملی را که درست رو به روی بیمارستان واقع شده بود، مورد هدف قرار داده اند. اما بخش زیادی از این بیمارستان تخریب و به متروکه تبدیل شد و تنها بخشی که هنوز(۲۰۲۰) پابرجاست بخش اطفال است به عنوان مرکز ایزوله برای بیماران مبتلا به کووید ۱۹ درنظر گرفته شد.
علاوه بر این موارد، پست های بازرسی پلیس و مراکز نظامی در امتداد شاهراه و عمدتاً در ولسوالی شاه جوی از اهداف اصلی طالبان در این ولایت بوده است. به طوری که در طول دوره گزارش این مکان ها تحت تسلط طالبان درآمده اند و بعداً دوباره توسط دولت پس گرفته شدند اما به طور کلی باید گفت شورشیان طالبان فعالیت های تروریستی مانند تیراندازی، حملات انتحاری و کارگذاشتن بمب های دست ساز که منجر به تلفات در بین غیرنظامیان، نیروهای امنیتی افغانستان و خود شورشیان را در این ولایت انجام داده اند. در ۱۹ ماه می۲۰۲۰ بمب های دست ساز(IED) در ولسوالی میزان منجر به کشته شدن چهار غیرنظامی و هشت تن دیگر به شمول کودکان شد.
در کنار این رویدادها، نیروهای افغان و امریکایی نیز حملات هوایی در این منطقه داشتند که منجر به تلفات غیرنظامیان شد. به گونه ای که حملات هوایی نیروهای افغان و آمریکایی در سال های ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ ادامه یافت. در ۴ آگوست ۲۰۱۹ یک گلوله خمپاره به خانه ای در ولسوالی شاه جوی اصابت کرد و یک مادر و سه کودک کشته برجای گذاشت. به گفته منابع دولتی این خمپاره توسط طالبان شلیک شده بود. همچنین در ۱۳ نوامبر۲۰۱۹ هنگامی که ارتش تلاش کرد تا عناصر ضد دولتی را هدف قرار دهد، خمپاره شلیک شده توسط اردوی ملی در خانه های غیرنظامیان در منطقه شینکی یک زن را کشت و یک کودک را زخمی کرد. ارتش افغانستان تلاش کرد طالبان را در این امر مقصر تلفات بداند. با این حال بیشتر قربانیان درگیری ها کارمندان امنیتی و جنگجویان بودند.
همچنین، مطابق گفته مقامات افغان در جریان عملیات جنرال عبدالرزاق از ۸ سپتامبر تا ۱۱ نوامبر بیش از ۱۰۰ جنگجوی طالبان کشته و ۵۰ تن دیگر زخمی شدند. همچنین، گفته می شود نیروهای امنیتی افغانستان توانسته اند جنگجویان طالبان را از بیش از ۴۰ روستا در ولسوالی های شاه جوی، شینکی، نوبهار در زابل بیرون کنند. علاوه بر این ها، در این ولایت یک حمله خودی در حجمی بزرگ صورت گرفت. به این صورت که در ۲۰ مارس ۲۰۲۰ گروهی از افراد پلیس همکار با طالبان بر روی سربازانی که خواب بودند، در یک ایستگاه پلیس در نزدیکی قلات حمله کردند که حداقل ۳۷ نیروی ارتش و پلیس را کشتند.
اما در نهایت باید گفت که وجود ناامنی های بسیار در ولایت زابل و فقر فزاینده ای که در این ولایت وجود داشت و دارد، منجر به آن شد که در جریان درگیری ها که ساکنان این ولایت مجبور به نقل مکان از خانه هایشان باشند. چنانچه که بر اساس داده های دفتر ملل متحد برای هماهنگی امور انسان دوستانه (UNOCHA) از بازه زمانی ۱ مارس تا ۳۰ ژوئن ۲۰۲۰ حدود ۴۴۱۷ نفر در داخل ولایت زابل آواره شده اند. آنها از ولسوالی های مختلف این ولایت مانند: ارغنداب، دای چوپان، کاکر، قلات، شاه جوی و ترنک و جلدک آواره شده اند که بیشتر آنها به مرکز استان یعنی قلات نقل مکان کرده اند. بزرگترین گروه این آوارگان ۱۲۷۰ نفر در نوامبر ۲۰۱۹ از ولسوالی ارغنداب بودند(EASO,2020: 319-320).
منابع
وزارت اقتصاد افغانستان(۱۳۹۸)،« زابل ولایتی پروفایل»، ریاست اقتصاد ولایت زابل.
Sabawoon,Ali Mohammad(2018), “Government Rule Confined to District and Provincial Centres: Zabul’s capital under threat”, https://www.afghanistan-analysts.org/en/reports/war-and-peace/government-rule-confined-to-district-and-provincial-centres-zabuls-capital-under-threat/
EASO, (2020), “Afghanistan Security situation”, Country of Origin Information Report, European Asylum Support Office, http://europa.eu
Sharafat, Shareefullah,Bezhan, Frud(2018), “The Forgotten Afghan Province That Is A Key Taliban Stronghold”, https://www.rferl.org/a/the-forgotten-afghan-province-that-became-taliban-country/29659327.html