سر تیتر خبرهانخستین خبرهایادداشت ها

افغانستان یک سال پس از سقوط: از پناهگاه امن تا گورستان رهبران تروریستی

۲۲ مرداد(اسد)۱۴۰۱-۲۰۲۲/۸/۱۳

افغانستان در آستانه یک سالگی سقوط قرار دارد. در ۱۵ آگوست سال گذشته این کشور باری دیگر و پس از بیست سال به دست طالبان افتاد. اما تسلط برق آسای این گروه بر جغرافیای افغانستان پیامدهای بزرگی را برجای گذاشت. از عدم حضور زنان در عرصه اجتماعی و محرومیت از حق تحصیل گرفته تا عمیق تر شدن بحران انسانی و اقتصادی در افغانستان و عدم شناسایی بین المللی امارت اسلامی توسط جامعه جهانی. اما در این میان به نظر می رسد که افغانستان به پناهگاه امن جهاد جهانی و مکانی مطمئن برای فعالیت آزادانه و بیشتر گروه های تروریستی تبدیل شده است. چنانکه چندی قبل شاهد کشته شدن رهبر القاعده، ایمن الظواهری در کابل بودیم که نشان از حضور پررنگ گروه های تروریستی ازجمله القاعده در افغانستان برخلاف آنچه طالبان در توافقنامه دوحه متعهد شده بودند، دارد اما از طرف دیگر، این فعالیت آزادانه گروه های تروریستی رقابت را در افغانستان تشدید کرده است. به طوری که شاهد فعالیت پررنگ داعش در این یک سال گذشته هستیم. به گفته تحلیلگران، این گروه در طول یک سال گذشته در افغانستان قوی تر شده اند و در حال افزایش اند که به نظر می رسد دامنه این رقابت نه تنها در حملات انتحاری و جنگ میدانی با طالبان است بلکه به نظر می رسد، این گروه ترور شخصیت های برجسته طالبان و نزدیک به امارت اسلامی را نیز در دستور کار خود دارند.

بازگشت تروریسم جهانی به افغانستان

همانطور که در مقدمه آمد،  افغانستان اکنون در آستانه یکمین سالگرد بازگشت مجدد طالبان در قدرت است.۱۵  اوت سال گذشته در نتیجه تصرفات دومینووار ولایات افغانستان توسط طالبان این کشور باری دیگر شاهد حضور بنیادگرایی بود.تسلطی که به نظر می رسد برای طالبان هزینه چندانی در پی نداشته و برخلاف برنامه ریزی رهبران این گروه بسیار زودتر از آنچه تصور می کردند این کشور به تصرف آنان در آمد. اما برخلاف این فتح آسان، ادامه مسیر و نحوه اداره کشورها در روزهای بعد چالش­های زیادی با ماهیت های متفاوت را برای این گروه به باور آورد. چنانچه که اکنون افغانستان در چرخه ای از مشکلات سیاسی و اقتصادی و امنیتی گیرمانده که گذر زمان آن را عمیق تر کرده است. از طرف دیگر، طالبان در حالی در این شرایط قرار گرفته که تاکنون هیچ یک از کشورهای جهان برخلاف دور اول حکومت­شان در دهه نود، امارت اسلامی را به رسمیت نشناخته است. با این وجود، افغانستان امروز که بی ثبات، ورشکسته و منزوی در سطح بین المللی است این نگرانی فزاینده را به وجود آورده است که این احتمال وجود دارد که باری دیگر به پناهگاهی امن برای گروه های افراطی و حتی به سکوی پرتاب تروریسم جهانی تبدیل شود. این در حالی است که طالبان در موافقت نامه ای که در سال ۲۰۲۰ با ایالات متحده امضا کرده بود متعهد شد که هیچ تهدیدی تروریستی از خاک این کشور متوجه غرب نباشد. اما اعتماد با طالبان که به نظر می رسد همچنان یک گروه افراطی در عقاید خود هستند و تغییر جدی در ماهیت آنها به وجود نیامده است کار آسانی نیست. از طرف دیگر از آن زمان تاکنون هیچ نشانه­ای قوی از محدودیت و یا هم کاهش فعالیت گروه­های بنیادگرا وجود نداشته است.

بلکه به نظر می­رسد طالبان اکنون در حلقه ای از حضور گروهای تندرو اسلامی در افغانستان گیرمانده است. به طور مثال، یک گزارش سازمان ملل می گوید که داعش بین ۱۵۰۰ تا ۴۰۰۰جنگجو دارد که در مناطق دورافتاده ولایت کنر، ننگرهار و احتمالاً نورستان متمرکز شده­اند که هسته­های کوچکتر آن در ولایات شمالی و شمال شرقی ازجمله بدخشان،تخار، جوزجان، کندز و فاریاب قرار دارند. بر اساس برآورد­های ایالات متحده از زمان تسلط طالبان به قدرت هم القاعده و هم داعش در حال تقویت خود در خاک افغانستان هستند. از طرف دیگر، بر اساس ارزیابی اخیر شورای امنیت سازمان ملل گروه­های تروریستی در افغانستان از آزادی بیشتری نسبت به هرزمان دیگری در تاریخ اخیر خود در افغانستان برخوردار هستند. درواقع، قبل از خروج کامل نیروهای ایالات متحده از افغانستان علاوه بر هشدارهایی مبنی بر سقوط دولت افغانستان، نگرانی­هایی نیز پیرامون ظهور مجدد گروه­های تروریستی در افغانستان وجود داشت. با این وجود دو عامل در افغانستان منجر به افزایش تهدیدهای تروریستی شده است. نخست آنکه، دولت طالبان با چندین گروه تروریستی ازجمله القاعده ارتباط نزدیک دارد و به آنها اجازه داده است که اردوگاه­های آموزشی را در کشور بازسازی و ایجاد کنند.  دوم افغانستان به دلیل اینکه دولتی ضعیف و ورشکسته است، شرایط برای پناهگاه تروریست بودن فراهم است.

بنابراین، افغانستان به مرکز حضور گروه های تروریستی مبدل شده است. در همین رابطه فارین پالیسی در گزارشی به عنوان «القاعده هنوز نمرده است» که قبل از کشته شدن ایمن الظواهری در کابل به نشر رسیده بود، آورده است که اکنون گروهی که برج های دو قلو را منفجر کردند، در سایه مهمان نوازی طالبان پناه گرفته و در عین زمان نفوذ ایدئولوژیک و عملیاتی خود را برجهادی ها از جنوب آسیا تا شمال آفریقا گسترش داده است. این در حالی است که هم دولت ترامپ و هم دولت بایدن به جای القاعده، دولت اسلامی را بزرگترین تهدید خود می دانستند و القاعده را نیرویی رو به زوال می دانستند اما واقعیت آن است که القاعده همچنان نیروی محرکه تروریسم بین المللی است. در همین رابطه اسفندیار میر از موسسه صلح ایالات متحده معتقد است که طالبان از القاعده جدا نشده است بلکه در عوض اعضای هسته اصلی القاعده در شبه قاره هند در افغانستان باقی می مانند و در انتظار موقعیت مناسب برای پیگیری عملیات های غیرقابل انکار خود هستند(O’Donnell,2022).

اما علاوه بر القاعده، داعش نیز از زمان سقوط افغانستان به یکی از نیروهای مهم در این کشور علی رغم ادعای طالبان مبنی بر ضعیف بودن این گروه در افغانستان تبدیل شده است. در همین رابطه سازمان ملل در گزارشی آورده بود که داعش شاخه خراسان به دنبال تقویت خود با عضوگیری از دیگر گروه های تروریستی است. درواقع، در پانزدهمین گزارش دبیرکل سازمان ملل متحد در مورد تهدید داعش علیه صلح و امنیت بین المللی و دامنه تلاش های سازمان ملل در حمایت از کشورهای عضو در مقابله با این تهدید اعلام کرد که این گروه شبه نظامی افغانستان را به عنوان پایگاهی برای گسترش در منطقه برای تحقق پروژه «خلافت بزرگ» آن می بیند. بهرروی افغانستان اکنون به محل حضور و رقابت گروه های مختلف اسلام گرا تبدیل شده است. اما این حضور منجر به دور تازه ای از ترورها و کشته شدن شخصیت های برجسته جهادی توسط بازیگران مختلف شده است که به نظر می رسد تداوم هم خواهد داشت. درواقع، به نظر می رسد اکنون فصل تازه ای از ترورها با هدف قرار دادن رهبران ارشد گروه های اسلامی رسیده است.

چرخش ترورهای هدفمند از روزنامه ­نگاران و فعالان مدنی به چهره ها برجسته اسلام گرا در خاک افغانستان

تا پیش از سقوط افغانستان، این کشور در بازه های زمانی مختلف به ویژه در سال های اخیر و ماه های منتهی به سقوط شاهد روندی از ترورها و قتل های هدفمند روزنامه نگاران، فعالان مدنی، سیاستمداران و چهره های برجسته توسط طالبان و دیگر گروه های همچون داعش بود. این گروه با اهدافی همچون ایجاد ارعاب و وحشت و زیرسوال بردن توانایی حکومت برای تامین امنیت شهروندان افغانستان بود. هدفی که تا حد زیادی موفق شد. اما پس از سقوط افغانستان و حاکمیت مجدد طالبان این روند نیز ادامه داشت  و افراد مختلف توسط طالبان و یا هم افراد ناشناس ترور و یا هم کشته می شوند اما این مسئله تنها به این موارد ختم نمی شود و به نظر می رسد دور تازه ای از ترورها توسط گروه های جهادی مختلف در افغانستان برای حذف دیگری و یا هم بازیگرانی همچون ایالات متحده برای رفع تهدیدات امنیتی رسیده است. درواقع، همانطور که آمد افغانستان به خانه امن گروه های مختلف جهادی تبدیل شده که این حضور آزاد محل رقابت را مهیا کرده است که یکی از پیامدهای آن حذف شخصیت های پرنفوذ و تاثیرگذار طالبان و یا هم نزدیک به این گروه از طریق رقبا است. به طوری که در تازه ترین مورد شاهد حمله به رحیم الله حقانی از اعضای برجسته طالبان که معروف به مغز متفکر این گروه بود توسط داعش بودیم. در همین رابطه ایندیپندنت فارسی در یادداشتی در مورد او نوشته است: «از او، به‌عنوان یکی از مغزهای متفکر طالبان نام برده می‌شود که در انگیزه‌ دادن به جنگجویان این گروه و همچنین طرح و تدوین برنامه‌های طالبان برای مدرسه‌سازی و جنگ با داعش خراسان، نقش مهمی داشته است. مدرسه دینی او با نام «جامعه محمدیه» سال‌ها در شهر پیشاور پاکستان، میزبان ده‌ها تن از فرماندهان، مبلغان و سران گروه طالبان بود. بسیاری از اعضای طالبان که اکنون در مسندهای مهم دولتی تکیه زده‌اند، از دانش‌آموزان مدرسه جامعه محمدیه‌اند که در ۲۰ سال گذشته در پیشاور فعال بوده است.

همچنین، چند ماه قبل، مدرسه محمدیه در ناحیه پل محمود خان در کابل و همچنین در شهر ننگرهار افتتاح شد و گفته می‌شود حدود ۴ هزار دانش‌آموز در آنجا تحصیل می‌کنند که بیشتر آن‌ها از اعضای طالبان یا از هواداران این گروه‌اند. حقانی در سخنرانی‌هایش که در این مدرسه ایراد می‌کرد، همواره از داعش خراسان به‌عنوان «خوارج» یاد و همچنین از سلفی‌ها انتقاد می‌کرد. او در اکتبر ۲۰۲۰ نیز در مدرسه دینی‌اش در پیشاور، هدف یک حمله انتحاری قرار گرفت، اما از آن حمله جان سالم به در برد». همچنین او ازجمله اعضای طالبان بود که طرفدار حق تحصیل دختران بود. به طوری که در مصاحبه ای که در ماه می با شبکه بی بی سی داشت گفت که « در شرع هیچ توجیهی وجود ندارد که بگوید تحصیل برای زنان مجاز نیست. هیچ توجیهی وجود ندارد. او گفته بود در تمام کتب دینی آمده است که تحصیل زنان جایز و واجب است. زیرا مثلاً اگر زنی در یک محیط اسلامی مانند افغانستان یا پاکستان مریض شود و نیاز به معالجه داشته باشد اگر تحت معالجه دکتر زن قرار بگیرد بسیار بهتر است. اما علی رغم نام حقانی او یا شبکه نظامی حقانی ارتباطی نداشته است. او یکی از برجسته ترین حامیان طالبان و از افرادی بود که به جنگ طالبان و داعش دامن زد. منابع طالبان در مورد او گفتند که اگرچه او هیچ سمت رسمی نداشت اما یک شخصیت با نفوذ بود که در طول سال ها به بسیاری از اعضای این گروه آموزش داده است. به طوری که بسیاری از مقامات طالبان در واکنش به مرگ او ابراز همدردی کرده اند(dawn,2022).

اما علاوه بر این، افغانستان در روزهای اخیر شاهد مرگ چهره های برجسته گروه های دیگر جهادی است. چنانچه که قبل از این نیز رهبر ارشد طالبان پاکستانی نیز در افغانستان کشته شد. به نقل از خبرگزاری الجزیره چندین مقام پاکستانی و همچنین اعضای این گروه گفتند که بر اثر یک بمب کنار جاده ای در شرق افغانستان رهبر ارشد و سه عضو دیگر این گروه کشته شدند.عبدالولی معروف به عمر خالد خراسانی یکی از فرماندهان ارشد طالبان پاکستانی بود که گفته می شود پشت برخی از مرگبارترین حملات سال های اخیر او حضور داشته است.  به گفته مقامات پاکستانی و اعضای تحریک طالبان پاکستان که خواستند نامشان فاش نشود، اتومبیل حامل او یکشنبه شب با یک بمب کنار جاده ای در پکتیکا که در امتداد مرز با پاکستان است مورد اصابت قرار گرفت. که کشته شدن او ضربه بزرگی به تحریک طالبان پاکستانی وارد کرد. ناگفته نماند که او در فهرست افراد تحت تعقیب وزارت خارجه آمریکا قرار داشت که برای اطلاع از مخفیگاه او ۳ میلیون دلار جایزه تعیین شده بود. در این میان گمان می رود که او به اسامه بن لادن رهبر و بنیانگذار القاعده و الظواهری نزدیک بوده باشد و همچنین هنوز مشخص نیست که آیا ارتباطی بین حمله هواپیمای بدون سرنشین اول اوت(که منجر به مرگ ایمن الظواهری شد) و بمب گذاری(که باعث کشته شدن او شد)وجود دارد یا خیر. او در سال ۲۰۱۴ از تحریک طالبان پاکستان جدا شد و گروه خود به نام جماعت الاحرار را تشکیل داد که برخی از مرگبارترین حملات را در پاکستان انجام داد. ازجمله بمب گذاری در شهر لاهور در سال ۲۰۱۶ که منجر به کشته شدن حداقل ۷۵ نفر از مردم پاکستان شد. اما او بعداً جماعت الاحرار را منحل کرد  و مجدداً به تحریک طالبان پیوست. با این حال مرگ او در افغانستان در افغانستان نشان دهنده فعالیت پررنگ گروه های مختلف تروریستی در افغانستان است. اما مهم تر از همه این موارد، کشته شدن رهبر القاعده در کابل پایتخت افغانستان بود.

چنانچه که در ۳۱ جولای آمریکا در حمله ای غیرمنتظره ایمن الظواهری رهبر القاعده را در خانه ای در کابل مورد حمله قرار داد که منجر به مرگ او شد که طالبان در ابتدا سکوت کردند و سپس ذبیح الله مجاهد سخنگوی این گروه از حضور او در کابل ابراز بی اطلاعی کرد. سپس بعداز علنی شدن مرگ او رهبران برجسته شبکه حقانی که به نظر می رسد این گروه زمینه حضور ظواهری را در افغانستان فراهم کرده بودند از انظار عمومی پنهان شده اند. اتفاقی که به نظر می رسد بیشتر ناشی از بی اعتمادی شدید میان رهبران طالبان باشد. اما حضور رهبر القاعده در افغانستان نشان می دهد که با تسلط طالبان بر افغانستان حضور القاعده در این کشور تقویت شده و باری دیگر به عنوان یک گروه تروریستی و تهدیدی برای جهان خواهد بود. به طوری که بر اساس یک گزارش تازه سازمان ملل، القاعده از آزادی بیشتری در افغانستان تحت حاکمیت طالبان برخوردار است که به رهبران آن این امکان را می دهد که نسبت به رقبای خود یعنی داعش گزینه بهتری باشد.

 بنابراین، کشته شدن رهبران ارشد و یا هم چهره های پرنفوذ گروه های مختلف اسلام گرا در افغانستان در روزهای اخیر نشان می دهد که افغانستان در یک سال گذشته و با تسلط دوباره طالبان به قدرت به پناهگاهی امن برای گروه های اسلام گرا و محل رقابت جدی این گروه ها تبدیل شده است که حذف آنها توسط یکدیگر و یا هم توسط بازیگران خارجی از مهم ترین پیامدهای این حضور خواهد بود. به عبارت دیگر، به همان میزان که افغانستان ظرفیت آن را پیدا کرده است که گروه های مختلف اسلام گرا در آن حضور پیدا کنند و به نوعی به «ام القرای» گروه های جهادی تبدیل شود به همان مقدار به واسطه رقابت ایجاد شده در میان این ها از یک سو و تهدید های امنیتی برای جامعه جهانی از سوی دیگر، به مکانی برای حذف شخصیت های برجسته رهبران ارشد گروه های اسلام گرای افراطی تبدیل شود. به طوری که این انتظار می رود که در آینده نیز شاهد حذف و ترور افرادی از سمت گروه های رقیب در خاک افغانستان با تداوم تسلط طالبان بر افغانستان باشیم. چراکه اکنون افغانستان به محلی برای رقابت آزاد گروه های مختلف در میانه اختلافات شدید و بی اعتمادی رهبران طالبان تبدیل شده که گروه هایی مانند داعش با ایجاد حملات انتحاری و ترور شخصیت های برجسته طالبان مانند استراتژی که طالبان قبل از تسلط در ماه اوت ۲۰۲۱ در برابر نظام جمهوریت اتخاذ کرده بود، درصدد است تا از یک سو توانایی طالبان را زیر سوال ببرد و از سمت دیگر حضور خود را در افغانستان قدرتمند نشان دهد که این استراتژی با جذب افرادی از سایر گروه های تروریستی و افراد ناراضی طالبان تقویت می شود.

 

منابع

Dawn(2022), “Senior Taliban cleric Rahimullah Haqqani, brother killed in Kabul suicide blast”, https://www.dawn.com/news/1704403/senior-taliban-cleric-rahimullah-haqqani-brother-killed-in-kabul-suicide-blast

O’Donnell, Lynne(2022), “Al Qaeda Isn’t Dead Yet”, Al Qaeda Is Still the Driver of International Terrorism (foreignpolicy.com)

 

 

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا