دولت اسلامیِ ولایت خراسان؛ ضعیف تر از آنچه به نظر می رسد!
۱۶ مهر (میزان) ۱۴۰۱ – ۸/ ۱۰/ ۲۰۲۲
آنتونیو جیوستوزی
دکتر آنتونیو جیوستوزی پژوهشگر ارشد موسسه خدمات رسانی متحد سلطنتی است. وی نویسنده چندین مطلب و مقاله در حوزۀ افغانستان، و همچنین سه کتابِ: “جنگ، سیاست و جامعه در افغانستان، ۱۳۵۷-۱۳۷۱″، “قرآن، کلاشینکف و لپ تاپ: شورش نئو طالبان، ۷-۲۰۰۲” و “امپراتوری های گِل: جنگ و جنگ سالاران در افغانستان” است. جیوستوزی در مطلب تحلیلی حاضر به بررسی توان و ضعف دولت اسلامی خراسان پرداخته، و نگاهی مقایسه ای نیز در میزان قدرتمندی و قدرت افزایی طالبان و داعش ولایت خراسان دارد. مطلب حاضر توسط نازنین نظیفی برای سایت تحلیلی کلکین ترجمه شده است.
از زمانِ وقوع انفجارهای انتحاریِ اوت ۲۰۲۱ در فرودگاه بین المللیِ کابل، که به کشته شدن بیش از ۱۷۰ افغان و ۱۶ نیروی نظامی آمریکایی منجر شد، شاخۀ خراسان از دولت اسلامی یا به عبارتی همان داعش خراسان، همچنان با اقدام به حملاتی هولناک علیه اقلیت های مذهبی -به ویژه جامعۀ شیعه در افغانستان- و همچنین صورت دادن حملات فزاینده علیه روحانیونِ همسو با طالبان، به سرخط اخبار تبدیل شده است.
دولت اسلامی ولایت خراسان به منظور جلب توجهات بین المللی به واسطۀ این دست حملات، در پی به تصویر کشیدنِ خود درقالبِ گروهی احیا شده و طغیانگر است. لیکن واقعیت پیچیده تر از این بوده و امکانِ آن می رود که داعش خراسان به واقع در حال افول و روبه زوال باشد.
برای آغاز این بررسی با اتکا به شاخصی کلیدی می توان گفت؛ تقریبا تمامیِ اهداف دولت اسلامی ولایت خراسان منحصرا اهدافی نرم چون مدارس، سمینارهای مذهبی، مساجد و معابد هستند. حتی زمانی که این گروه حملاتی را علیه طالبان صورت می دهد، به ندرت شاهد آن هستیم که دست رویِ اهدافی به واقع تحت حفاظت و قابل دفاع گذارند. تنهای استثنای اساسی در این جریان، حملۀ ماه ژوئیه ۲۰۲۲ به گردهمایی سازماندهی شدۀ علمای کابل توسط طالبان بود که در این جریان یک تیم ضربت از سوی دولت اسلامی سعی در ورود به نشست را داشت که نهایتا نیز در شکستن حلقه دفاعی بیرونی طالبان و ورود به این گردهمایی ناکام ماندند.
به هرروی با درنظر داشتنِ این دست حملات، حتی حملاتی نهایتا ناکام و ناموفق، باید گفت دولت ولایت خراسان به هدفی کلیدی در راستایِ تبلیغ و اعلامِ حضور خود برای طیف وسیعی از مخاطبان داخلی و بین المللی دست یافته است. چنانچه احتمالا این گروه در چشمِ ناظرانی ساده اندیش و غیرواقف به مسئله، بازیگری رو به رشد و قوت است؛ حتی اگر صدماتی که عملا بر طالبان وارد میکند نیز بسیار ناچیز باشد. بدین ترتیب شکافِ ادراکی و دریافتیِ مذکور می تواند برای به کارگرفتن چندین هدف دنبال شود:
نحست آنکه می تواند به واسطۀ تشویق افرادی که با ایدئولوژی این گروه همفکری و همسویی داشته، اما در رابطه با پایداری و دوامِ آن ملاحضات و تردید دارند، روندی از جذب و استخدام نیرو را تقویت و افزایش دهد.
هدف مهم دیگر، افزایش جذب سرمایه این گروه است. داعش خراسان برای تخصیص بودجه ای محدود از سوی رهبری مرکزی، ملزم به رقایت با دیگر شاخه های دولت اسلامی و همچنین رقابت با سایر گروه های جهادی در مسیرِ جلب و جذب توجه حامیانِ غنی و ثرتمند خود در مناطق دیگر است. به گفتۀ منابع داخلی داعش خراسان، این گروه طی ۱۲ ماه گذشته با مشکلاتی مالی مواجه بوده که این موارد تا حد زیادی ناشی از دشواری های فزاینده در انتقال وجوه از خارج به داخل افغانستان و پاکستان می باشد. چنانکه مرکز مالی داعش خراسان در ترکیه، تحت فشار مقامات این کشور قرار گرفته و این جریان خود ارسال وجوه مالی به مناطق عملیاتی داعش در افغانستان را برای رهبری مرکزی دشوارتر می سازد. همچنین گزارش ها حاکی از آن است که ناتوانی داعش در دریافت و هزینۀ بودجه خود، خلافت را بر آن داشته است تا بودجۀ تخصیص یافته به این گروه را در سال جاری کاهش دهد.
اما باید اشاره کرد که محدودیت های مالیِ مذکور خود تحت جریانی از رو به وخامت گذاشتنِ روابط داعش با تشکیلات نظامی پاکستان، بدتر نیز شده است؛ شرایطی که تجهیز و تامین تدارکات این گروه را پیچیده و بغرنج ساخته، آنها را به اتکای هر چه بیشتر بر بازار سیاه افغانستان وادار کرده است. پیش از سقوط کابل به دست طالبان، شاهد ارائه کمک هایی از سوی سرویس های امنیتی پاکستان برای صورت دادن حملات داعش علیه مقامات افغان و احتمالا برای افزایش فشار بر دولت اشرف غنی، رئیس جمهور پیشین این کشور بودیم.
از آنجایی که دولت اسلامی ولایت خراسان دیگر شانس کمی در جذب منابع مالی بیشتری در داخل افغانستان دارد؛ درنتیجه این گروه به منظور جذب سرمایه، توجه خود را بر خلیج فارس و حتی اروپا معطوف ساخته است. اما به احتمال زیاد داعش خراسان در خلیج فارس نیز با مشکلاتی مواجه خواهد شد. این گروه با به تصویر کشیدن خود به عنوان حامی و حافظِ جامعه سلفی در افغانستان؛ در پیِ جذب منابع مالی و همچنین جلب حامیان و همکیشان خود در این منطقه بوده و در همین راستا با به صحنه کشاندن حملاتی علیه مساجد، نشست ها و سمینارهای مرتبط با طالبان، جریانی از دعوت برای تلافیِ خشونت علیه سلفی ها را فراخوانده اند. گرچه طالبان در مقاطعی ملزم و مجبور (به خشونت علیه سلفی ها) بوده اند، لیکن آنها این کار را در مقیاس و میزانی صورت نداده که منجر به انباشت خصومت گسترده و فزاینده ای در عربستان سعودی شود. علاوه براین، منافع منطقه ای چندانی در پسِ تأمین مالی داعش جهت اقدام به جهاد علیه طالبان وجود ندارد.
از سوی دیگر، دولت اسلامی ولایت خراسان همواره در تلاش بوده تا خود را به عنوان بازیگری توانمند و مستعد در صدور جهاد جهانی به آسیای مرکزی نشان دهد. چراکه به واقع این گروه در سال جاری هدفش از انتقال عملیات خود به شمال افغانستان، دور از سنگر سنتی اش در شرق این کشور را نمایان ساخته است. چنانچه مدعی شده کمپ های آموزشی جدیدی را در شمال شرق افغانستان و به منظور آموزش نیروهای تازه نفس و جهت از سرگیری جذب نیروهایی جدید در کشورهای آسیای مرکزی افتتاح کرده است. این گروه به واقع سه حملۀ راکتی فرامرزی (دو حمله علیه ازبکستان و یک حمله علیه تاجیکستان) را از داخل خاک افغانستان انجام داد. گرچه حملات مذکور تقریبا اهمیت نظامی نداشتند، با این وجود سر تیتر خبرها و روزنامه ها شدند.
از دیگر سو باید گفت گرچه منابع داخلی داعش خراسان این موضوع را تایید کردند که برخی از نیروهای تازه نفس از ازبکستان، تاجیکستان و ترکمنستان به افغانستان گسیل شده اند، لیکن این تعداد که حدودا بین ۱۵ تا ۲۰ نفر در ماه می باشند، رقمی ناچیز بوده و حتی منابع داعش خراسان نیز خود اعتراف داشته که هرگونه امید به جهاد در آسیای مرکزی هنوز از پیش بینی های اولیه این گروه فاصلۀ زیادی دارد. اما آنچه همه جوانب را برای داعش خراسان پیچیده تر می کند، عدم تمایل چندان از سوی حامیانِ بالقوه از تامین منابع مالی در خلیج فارس برای چنین جهادی در آسیای مرکزی است؛ و این عدم اشتیاق تا حدی بدان دلیل است که داعش خراسان در گذشته و با این وعده که به سرعت چنین جهادی را آغاز خواهد کرد، از منابع تامین کننده در خلیج فارس پول جمع آوری کرد؛ در حالی که این وعده هرگز محقق و عملی نشد.
به هرروی، داعش ولایت خراسان در اروپا برای نخستین بار طی ماه های اخیر و به دلیلِ تنگناهای مالی، جریانی از جمع آوری کمک های مالی را به طور مستقیم آغاز کرده و انحصار متمرکز بر این گونه فعالیت ها در اروپا که پیشتر توسط خلافت اعمال می شد را شکست. اما آشکار و مشخص نیست که آیا این تلاش اروپایی از سمت داعش خراسان به منظور جذب سرمایه، مورد تایید و موافقتِ رهبریِ مرکزی دولت اسلامی بوده است یا خیر. به هر حال باید اشاره کرد که، این جریان احتمالی از هدف قرار دادن اروپا با افزایش گستردۀ فعالیت های تبلیغاتی داعش خراسان به صورت آنلاین و به زبان انگلیسی با برنامه ریزی چند ماهه، مسبوق به سابقه بوده است. به نظر می رسد که رویکرد و هدف گیری اروپایی این گروه بدین منظور پیش گرفته شده باشد که داعش خراسان با تکیه بر ارزهای دیجیتال جهت افزایش درآمد، تنگنای ایجاد شده توسط تشدید نظارت بر عملیات مالی خود در ترکیه را دور بزند.
در هر صورت هنوز مشخص نیست که تلاش های جدید دولت اسلامی ولایت خراسان برای جذب سرمایه و کمک های مالی در اروپا تا چه میزان موفق بوده باشد، اما باید توجه داشت که این گروه گزینه های اندکی برای تامین سرمایه پیش روی خود دارد.
عملیات چریکی این گروه علیه طالبان نیز به لحاظ وسعت، دامنه و اثربخشی محدود بوده و طی ۹ تا ۱۲ ماه گذشته نیز از تعداد و دفعات آن کاسته شده است. منابع داخلی بر تلفات سنگین در همان دوره در جلال آباد و اطراف آن -یکی از محورهای اصلی اولیه از عملیات این گروه- و همچنین در غرب افغانستان اذعان داشته اند، جایی که دولت اسلامی ولایت خراسان با موفقیت اندکی تلاش کرد عملیاتی را آغاز کند. حتی در شرق ولایت کنر، جایی که این گروه استیلای خود را همچنان حفظ کرده، به نظر می رسد یگان های رزمی آنها در حال حفظ تدارکات و مهمات خود می باشند؛ که این روند خود می تواند حاکی از ناکافی بودن بودجه و منابع مالی این گروه باشد.
اما هنگامی که از اعضای داعش خراسان دررابطه با قوت و قدرت این گروه سوال شد؛ آنها به ارقامی قابل مقایسه با ارقام مرتبط با اوت ۲۰۲۱ اشاره داشتند که این خود نشان می دهد هیچ رشد قابل توجهی در رنکینگ یا رتبه بندی آمار آنها طی بیش از یک سال وجود ندارد. به همین ترتیب می توان متقابلا اشاره کرد که طالبان نیز به طور کلی پیشرفت عمده ای در از بین بردن ساختارهای داعش خراسان نداشته است. در نتیجه این سوال مطرح می شود که کدام یک از این دو گروه برای پیش روی احتمالا قوی یا ضعیف تر هستند؟
در همین راستا می توان گفت چنانچه داعش خراسان قادر به افزایش قابل توجهی از سطح بودجه و منابع مالی خود باشد، زمان نیز به خوبی می تواند به نفع آنها پیش رود. گذشته از همه این موارد، این گروه همچنان در میان جوامع سلفی در شرق افغانستان محبوبیت دارد؛ لیکن نباید فراموش کرد همان جوامع نیز در حال حاضر براین باورند که داعش خراسان هیچ گونه شانسی واقعی برای پیروزی در برابر طالبان را ندارد. بدین ترتیب این جوامع نیز در پشتیبانی از این گروه که می تواند جریانی از انتقام گیری طالبان را نیز متعاقبا به همراه داشته باشند، تمایلی نخواهند داشت. اما حتی اگر داعش خراسان قادر به جذب بودجۀ بیشتری که در حال حاضر چندان محتمل به نظر نمی رسد نیز باشد، طالبان نیز ممکن است موفق شود همین اقدام را برای نیروهایی مسلح با تجهیزات ضعیف تر و دستمزد پایین تر در افغانستان و مناطق دیگر انجام دهد. به عنوان مثال، بنابر گزارش ها، توافق با مقامات قطری برای حمایت از نیروهای مسلح جدید افغانستان نزدیک است.
همچنین دولت اسلامی ولایت خراسان امیدوار است که دیگر گروه های مسلح مخالف روندی از ایجاد مشکلات بیشتری برای طالبان را آغاز کرده و آنها را وادار سازد تا به گونه ای محدود منابع خود را گسترش داده و بدین طریق فضا و امکانِ بیشتری برای احیای داعش فراهم آورد. به نظر می رسد احتمال وقوع این جریان بیشتر از افزایش قابل توجه بودجه و وجوه مالی برای داعش ولایت خراسان باشد؛ اما در غیاب افزایش کمک مالی نهایتا باید گفت که این رویکرد نیز نوشدارویی بیش نیست.
به هرروی دولت اسلامی ولایت خراسان علی رغم چالش های فراوان همچنان منسجم باقی مانده است. گرچه تعداد نسبتاً زیادی از اعضای آن بین نوامبر ۲۰۲۱ تا فوریه ۲۰۲۲ به نیروهای طالبان در ننگرهار تسلیم شدند؛ اما در مناطق دیگر یگان های این گروه ثابت مانده و پتانسیل عملیاتیِ قابل توجهی را حفظ می کنند. با این وجود، به نظر می رسد پس لرزه های طولانی ناشی از فروپاشی خلافت ارضی دولت اسلامی در سرتاسر منطقه، احتمالا بر سرنوشتِ گروه های وابسته به دولت اسلامی برای آینده ای قابل پیش بینی نیز تاثیر خواهد داشت. حتی چنانچه شرایط مالی دولت اسلامی ولایت خراسان بهبود یابد نیز این گروه هیچ شانسی برای به دست گرفتن قدرت در افغانستان را نخواهد داشت. با این حال می توان گفت دولت اسلامی ولایت خراسان می تواند سهم قابل توجهی در فروپاشی امارت اسلامی طالبان داشته باشد.
منبع: وب سایت www.worldpoliticsreview.com