قمارِ پاکستان و استفاده از پناهندگان افغان به عنوان ابزاری استراتژیک در برابر طالبان
۱۰ آبان (عقرب) ۱۴۰۲ – ۱/ ۱۱/ ۲۰۲۳
شانتی ماریت دسوزا
دکتر شانتی ماریت دسوزا، بنیانگذار و رئیس موسسه تحقیقات راهبردی مانترایای هند است. به گفتۀ نویسنده، اخیرا پاکستان با تعیین ضرب الاجلی برای اخراج صدها هزار پناهنده افغان که به ویژه پس از روی کار آمدن طالبان در اوت ۲۰۲۱ به این کشور همسایه گریختند، قویا موضعی سرسختانه را اتخاذ کرده و در این رابطه نیز با مقامات طالبان افغانستان گفتگوهایی انجام داده است. چراکه اسلام آباد با نشان دادن رویکردی مصمم از خود به عنوان ابزاری کارگشا، قصد دارد تا کابل را به اتخاذ اقداماتی عملی و جدی علیه تحریک طلبان پاکستان وادار ساخته و بدین ترتیب از جریان اخراج پناهندگان افغان به عنوان ابزاری راهبردی برای چانه زنی و تحمیل مطالبات خود به مقامات جدید افغانستان استفاده کند. به باور نویسنده، گرچه به دلیل وجود منافع ناشی از تمایلات دیرین پاکستان در اعمال نفوذ و تسلط بر کابل، و یا تحقق رویای طالبان در مورد گسترش دهلیز اقتصادی چین و پاکستان، روابط میان مقامات دو طرف به آسانی گسستنی نیست، اما با پافشاری پاکستان بر اخراج مهاجران افغان، رابطه مذکور نیز می تواند تحت تاثیر قرار گیرد. چنانکه این تاکتیک فشار پاکستان می تواند به قماری تبدیل شده، طالبان را از هرگونه اجبار در عمل به خواسته ها و مطالبات اسلام آباد، رها سازد. مطلب حاضر توسط نازنین نظیفی برای سایت تحلیلی کلکین ترجمه شده است.
طی دیدارِ اخیر جلیل عباس جیلانی، وزیر خارجه پاکستان با همتای افغانِ خود، امیرخان متقی در ۵ اکتبر ۲۰۲۳ و در شهر نینگچی واقع در منطقۀ تبت چین، احتمالِ آن می رفت که هستۀ اصلی گفتگوهای میان طرفین بر محوریت مسائلی از قبیل روابط دوجانبه و تجارت مابین افغانستان و پاکستان قرار گیرد. با این حال آنچه بر جریانِ مذاکرات و اقدامات مبتنی بر رسیدگیِ طرفین حولِ موضوعات مختلف غالب گردید، مسئله پناهندگان افغان در پاکستان بود،چنان که از آنها خواسته شد تا تاریخ ۱ نوامبر ۲۰۲۳ و به صورت داوطلبانه پاکستان را ترک کنند.
امیرخان متقی بدون تردید این موضوع را به جیلانی منتقل کرد که «خروجی های منفیِ رسانه ای، سنگ اندازی و ممانعت در ترانزیت و سفر، و همچنین برخورد نادرست با پناهجویان افغان، -همگی- می توانند روابط دوجانبه و سناریوهای اقتصادی هر دو کشور را تحت تأثیر قرار دهند.»
طبق تخمین کمیساریای عالی پناهندگان، در حال حاضر کشور پاکستان میزبان ۳٫۷ میلیون پناهجوی افغان است، که ۷۰۰۰۰۰ نفر از آنها پس از تسلط طالبان در اوت ۲۰۲۱ از افغانستان به سمت این کشور جلای وطن کردند. طبق این برآورد، حدود ۱٫۷۳ میلیون از این مهاجران آنهم بدون مدارک قانونی یا تمکنِ مالی اندکی برای اخذ پناهندگی، به عنوان مهاجرانی غیرقانونی در پاکستان تلقی می شوند. بدین ترتیب پاکستان تصمیم بر آن گرفته است تا در برابر مهاجران غیرقانونیِ افغان در سرزمین خود با شدت عمل رفتار کند و وزرا و مقامات طالبان نیز این تصمیم را محکوم و تقبیح کرده اند. به نظر می رسد مقامات طالبان با آگاهی و همچنین نگرانی از این مسئله که بازگشتِ ۱٫۷۳ میلیون پناهجو، دولتِ مستاصلِ کابل و سیستم حکومتی ناکام و درماندۀ طالبان را تحت فشار بیشتری قرار خواهد داد، از مقامات اسلام آباد خواسته اند تا در اتخاذ تصمیم در این باره عجولانه رفتار نکنند.
با این حالامکان آن وجود دارد که لجاجت و سرسختیِ پاکستان ارتباط چندانی با رها شدن از دست افغان های حاضر در سرزمین خود نداشته باشد، افغان هایی که به ادعای پاکستان مسئول ۱۴ مورد از ۲۴ بمب گذاری انتحاری در سال ۲۰۲۳ از طرف تحریک طالبان پاکستان (تی تی پی) بوده اند. بلکه می توان گفت این اقدامِ سرسختانۀ پاکستان، بیشتر تاکتیکی جهت اعمال فشار بر روی مقامات طالبان است تا این چنین کابل مطالباتِ پاکستان را برآورده و محقق سازد.
در واقع به نظر می رسد که در صدر این جدولِ طبقه بندی شدۀ پاکستان به لحاظ اهمیت، اتخاذ اقدامی جدی علیه تحریک طالبان پاکستان است، گروهی که حملات تروریستی آنها در خاک پاکستان به طور پیوسته و مداوم افزایش یافته است. چراکه پناهگاه امنی که گروه تحریک طالبان پاکستان در افغانستان از آن بهره مند می شوند، هر گونه عملیات نظامی گسترده از سوی ارتش پاکستان علیه این گروه را کم اثر می سازد. از دیگر سو می توان گفت التزامِ تحریک طالبان پاکستان در وفاداری به رهبر عالی طالبان، آنها را مهمانان افغانستان می سازد تا از این طریق از آنها محافظت کرده، از گزند و آسیب دور نگه داشته شود. جای تعجب ندارد که در همین راستا طالبان پیشنهاد مذاکراتی میان اسلام آباد و تحریک طالبان پاکستان داغده تا مسائل و مشکلات مابین آنها حل و فصل گردد. به هرروی، پاکستان هیچ اشتیاق و تمایلی به گفتگو ندارد؛ فرمولی همواره ناکام و بی اثر از سوی پاکستان.
به نظر می رسد طالبان ناچارا و با تنگ شدن عرصه برایشان، اقداماتی را علیه تحریک طالبان پاکستان آغاز کرده اند؛ اما برخورد واقعی و علنیِ آنها وجه عملی مورد سوال و تردید است. به طور مثال می توان گفت که در سپتامبر ۲۰۲۳ و در جریان دیدار آصف علی خان درانی نماینده ویژه پاکستان در امور افغانستان از کابل، به این هیأت پاکستانی چنین اطلاع داده شد که طالبان ۲۰۰ کادر از گروه تحریک طالبان پاکستان را دستگیر و در زندان ها نگه داشته اند. گزارش ها حاکی از آن است که مابقی نیز به مناطق دورتر از مرز با پاکستان در حال انتقال هستند.
در ۲۵ اکتبر نیز چنین گزارش شده است که طالبان حملات خشونت آمیز تحریک طالبان پاکستان را در داخل پاکستان بی اعتبار دانسته و سلب مشروعیت کردند. بر اساس فتوایی صادر شده از سوی طالبان، راه اندازی حملات در پاکستان دیگر به منزله جهاد، جنگ یا دفاع مقدس نیست. این رویکرد احتمالا بیشترین اقدامی است که طالبان می توانند علیه تحریک طالبان پاکستان در پیش گیرد. اما از سوی دیگر و از نظر پاکستان، -اقداماتی از این دست- ممکن است چندان به کاهش قابل توجه از توان بالقوۀ این گروه در اتجام اعمالی خشونت منتج و منجر نشود.
با این وجود به نظر می رسد که قطع رابطه و جداییِ میان این دو دوستِ سابق -یعنی پاکستان و افغانستان- محتمل ترین سناریوی ممکن در کوتاه مدت تا میان مدت نخواهد بود. چرا که هر دو کشور به نحوی خود را مقید و ملزم به حفظ یه رابطۀ کاری می دانند. به ویژه که اسلام آباد توان و جسارت رها ساختن خود و یا انصراف از نفوذی که تصور می کند پس از تسلط طالبان در اوت ۲۰۲۱ در کابل یافته است را ندارد. از دیگر سو رویای طالبان در مورد گسترش دهلیز اقتصادی چین و پاکستان (CPEC) به افغانستان، کاملا وابسته به اسلام آباد است.
چنانچه متقی در جریان سفر ماه مه ۲۰۲۳ خود به اسلام آباد بر این نکته تأکید کرد که روابط پاکستان و افغانستان فراتر از روابطی مبتنی بر همسایگی بوده است، چراکه دو کشور با پیوندهای تاریخی، مذهبی، اجتماعی، جغرافیایی و جمعی گره خورده اند. همچنین از دیگر سو انوار الحق کاکر، نخست وزیر موقت پاکستان نیز، در ماه سپتامبر به یک شبکه تلویزیونی ترکیه ای چنین گفت که او در مورد حمایت طالبان از تحریک طالبان پاکستان را از قبل پیش داوری نمی کند. وی افزود: «ما قصد نداریم این رابطه را پیچیده و بغرنج سازیم.»
آصف علی خان درانی نیز در اکتبر ۲۰۲۳ بار دیگر این موضوع را تکرار کرد که هم پاکستان و هم افغانستان “از یک رابطه همزیستی مسالمت آمیز برخوردارند” و به این ترتیب وی نیز درصدد برآمد تا تنش های فی مابین را ذیل عناوینی چون “رقابت بین پسرعموها” تحت سنت های محلی موضوعی کم رنگ و کم اهمیت جلوه دهد.
با تمامی این اوصاف باید گفت چنانچه پاکستان بر سر موضع سرسختانه و تصمیم خود مبنی بر اجرای ضرب الاجل اول نوامبر برای دیپورت و اخراج اجباری تمام پناهجویان افغان باقی بماند، دیگر باید گفت که این مسیر از تمایل و انگیزۀ قوی جهت دوستانه نگاه داشتن روابط فی مابین تحت تاثیر اتفاقات و فشارهای شدیدی قرار خواهد گرفت. چنانچه به واقع این تاکتیک فشار از سوی پاکستان می تواند به قماری تبدیل شده، طالبان را از هرگونه اجبار و التزام جهت عمل به مطالبات اسلام آباد خلاص می کند.
منبع: https://thediplomat.com