آتش بس: رویایی دیرینه یا واقعیتی امکان پذیر؟
آتش بس: رویایی دیرینه یا واقعیتی امکان پذیر؟
۲۹ شهریور(سنبله)۱۳۹۹- ۲۰۲۰/۹/۱۹
شروع مذاکرات بین الافغانی پس از ماه ها انتظار در ۱۲ سپتامبر سال جاری در میانه بیم و امیدها و در برابر هزاران لنز دوربین و حضور حقیقی و مجازی صدها اشتراک کننده داخلی و خارجی آغاز شد. شروعی که به باوری بسیاری ها یک فرصت تاریخی و طلایی را رقم زده که باید آن را مغتنم شمرد. صحبت های افتتاحیه با کلماتی نرم و لطیف از جانب دو طرف شروع شد و خوشبینی هایی را ایجاد کرد. در همین هنگام، درست زمانی که همه چشمها به قطر دوخته شده است و انتظار زیادی برای کاهش خشونت و ختم جنگ به وجود آمده است، شاهد افزایش بی رویه ای از خشونت ها، ترور ها و حملات از سوی طالبان در افغانستان هستیم. تا جایی که سفارت امریکا در اعلامیه جدید خود از افزایش خشونت این گروه به ویژه علیه زنان خبردادهاست که به موجی از نگرانیها را در کشور دامن زده است.
مذاکرات بین الافغانی علیرغم شروع پرشکوه خود در هفتمین روز از آغاز هنوز موفق به نشستی رو در رو نشده است. یکی از موانع جدی این گفتگو بین طرفین، توافق بر سر آتش بس است. دولت آتش بس را اولویت اصلی خود میداند به گونه ای که در اعلامیه افتتاحیه خود بر «برقراری آتش بس بشر دوستانه» تاکید کرده است. درمقابل در آن طرف میز، طالبان بر رد و انکار آتش بس پافشاری میکنند. طالبان با خشونت زنده اند. این گروه به وسیله رفتارهای قهرآمیز و خشونت آور متولد شدند، تکامل یافتند و رشد کردند. به عبارت دیگر، اصلی ترین مکانیزم طالبان بر سر میز مذاکره خشونت است. این گروه به خوبی درک کرده اند که با پذیرش آتش بس بر موقعیت خود ضربه وارد می کنند و به دولت مشروعیت می بخشند. چنانکه اظهارات محمد نعیم وردک سخنگوی دفتر سیاسی طالبان در قطر نشانگر آن است که طالبان قصد دارد از خط قرمز دولت افغانستان عبور کند و برای رسیدن به مقصود خود از تنها ابزار خود استفاده کند. طالبان خواهان برقراری حکومت اسلامی است و تا به این مقصد نرسد به جنگش ادامه میدهد. موافقت این گروه با آتش بس به ویژه در این مرحله منجر به تنزل موقعیت آنها -که برای به دست آوردن آن کوشیدند-به یک گروه شورشی میشود و این امر قدرت طالبان را در پای میز مذاکره کاهش میدهد.
طالبان و آمریکا پس از ماهها مذاکره موفق شدند که در ۲۸ فوریه سال ۲۰۱۹ به توافقی برسند که بر مبنای آن ایالات متحده از افغانستان خارج شود و طالبان نیز حمایت خود را از گروههای افراطی بر علیه این کشور قطع کند. درنتیجه آمریکا فشارهای سیاسی خود را برای شروع مذاکرات بین الافغانی که پیش شرط اصلی آن رهایی تمام زندانیان طالبان بود آغاز کرد. درنتیجه، گفتگوهای بین طالبان و دولت تحت تأثیر یک فشار سیاسی شروع شد. این فشار سیاسی برگ برنده ای را در اختیار طالبان قرار داد تا به واسطه آن شروع به امتیازگیری کند. ختم آتش بس از سوی طالبان منجر به پابان این امتیازگیری ها میشود. در نتیجه، علیرغم فشارهای مکرر دولت و سایر گروهها بر طالبان این گروه حاضر به پذیرش آتش بس نیستند. طالبان در وب سایت رسمی خود آورده است، افغانهایی که نزدیک به دو دهه علیه تجاوزات آمریکایی جنگیدند،جان و مال خود را برای بازسازی نظام فدا کردند، زخمها و سختیها را متحمل شدند. هرگز آتش بس را نمی پذیرند تا زمانی که تجاوزات آمریکایی به طور کامل خاتمه یابد و نظام اسلامی احیا نشود. از طرف دیگر این گروه معتقدند که متقاضیان آتش بس هرگز خواستار آتش بس با هدف توقف خونریزی نیستند بلکه توطئه ای رنگارنگ برای تضعیف طالبان در برابر جمهوریت است.طالبان معتقد هستند که تا علل درگیری کامل حل نشده، جنگ متوقف نمیشود. بنابراین در همین روزهای ابتدایی مذاکره، دست یافتن به این رویای دیرینه افغانستان مبهم و تاریک است اما ناممکن نیست.
بدنه جنگی طالبان از افرادی تشکیل شده است که سالها در مخوف ترین و بسته ترین مدارس دینی درس خواندن و با ایده ها و انگاره های کاملا افراطی رشد یافته اند.نظامیان این گروه به واسطه آموزش های سخت دینی تبدیل به یک جریان عمیق شدند که چشم پوشی از عقایدشان بسیار سخت است . از طرف دیگر پافشاری طالبان بر گزینه جنگی و شدت یافتن آن در آستانه مذاکرات رو در رو منجر به شدت یافتن بیاعتمادی بین دو گروه می شود و روند صلح را شکننده می کند. به رسمیت نشناختن دولت توسط طالبان که در سخنان عباس استانکزی و مولوی کبیر نیز بارها تکرار شدهاست از دیگر عوامل عدم قبول آتش بس تاکنون بوده است. این گروه معتقد است که دولت فعلی کابل یک دولت دست نشانده است که مشروعیت ندارد و تا زمان ایجاد یک حکومت اسلامی ، ختم جنگ و اعلام آتش بس ناممکن خواهد بود. مجموعه این روند، دورنمای رسیدن به آتش بس که رویای قدیمی و یک آرمان ملی است را تیره و تار ساخته است.امری که شاید سخت اما امکانپذیر است.باتوجه به پیچیدگی روند مذاکرات و امکان رخدادن هرگونه اتفاق، نخست آنکه پیشبینی این شرایط سخت است و دوم آنکه هرچند شاید ختم جنگ و آتشبس برای فعلا سخت باشد اما راه حلی خواهد داشت و به سختی امکانپذیر خواهد بود. درنتیجه آنچه در حال حاضر برقرای آتش بس را سخت کرده است،تقابل منافع و مکانیزم های گفتگو در هر دو طرف است. تفاوت اولویتها و اهداف و پافشاری دو طرف بر مواضع خود، رسیدن به توافق بین دو گروه برای برقراری آتش بس را سخت و دشوار کردهاست. همانگونه که گفته شد طالبان معتقدند این فشارها برای برقرای آتش بس با هدف توقف جنگ و خونریزی نیست بلکه فریبی برای برپایی نظام جمهوری و تضعیف طالبان است.