اقتصادیادداشت ها

نگرش مردم افغانستان به پروژه های عمرانی کشورهای خارجی در افغانستان:فرصت ها و چالش ها

نگرش مردم افغانستان به پروژه های عمرانی کشورهای خارجی در افغانستان:فرصت ها و چالش ها

۱۵ مهر(میزان)۱۳۹۹- ۲۰۲۰/۱۰/۶

جنگ­ های داخلی و قدرت­ گیری طالبان در کابل منجر به ویرانی و تخریب بخش زیادی از افغانستان شد. جنگ­ های طولانی مدت در افغانستان سبب از بین رفتن زیرساخت ­های عمرانی این کشور شد. پس از سقوط طالبان و تشکیل کنفرانس بن موج زیادی از کمک ­های بین ­المللی و اقدامات سرمایه­گذارانه به سمت این کشور سرازیر شد. کمک­ هایی که در راستای بازسازی افغانستان تعریف می­ شد. به عبارت دیگر،شرایط این کشور نسبت به سایر کشورها تلاش برای اقدامات عمرانی را می ­طلبید. پروژه ­هایی که تمویل ­کنندگان اصلی آن کشورهای خارجی است. افغانستان پس از بن در تمامی حوزه ­های برای شهروندانش سرآغاز فصل جدیدی بود. از حوزه سیاست و حکومت­ داری گرفته تا پروژه ­های عمرانی و سیاست­گذاری­ های اقتصادی. احداث و انجام پروژه ­های عمرانی توسط کشورها و سرمایه ­گذاران خارجی در افغانستان از مهم­ترین پیامدهای کنفرانس بن در افغانستان بود. جنگ و درگیری در افغانستان منجر به ویرانی و تخریب بخش زیادی از افغانستان شده بود و از این کشور تنها مخروب ه­ای به جا گذاشت. به واسطه کنفرانس بن سیل زیادی از کمک­­های بین ­المللی و طرح­ های توسعه به سمت افغانستان سرازیر شد و حتی منجر به تبدیل شدن افغانستان به میدان رقابت کشورهای منطقه و جهان در پیشی گرفتن در این طرح­ ها شد. این موضوع و تبعات آن از منظرهای مختلف مورد مطالعه قرار گرفت اما آنچه در این بین مغفول ماند نوع نگاه مردم به این پروژه ­های و کشورهای تمویل کننده این طرح­هابود.

هرچند این پروژه ­ها امیدها را در دل ­ها زنده کرد اما این خوشبینی  زود از بین رفت و گزارش ­های متعددی از فساد در بخش کمک­ ها و پروژه ­های عمرانی کشور پخش شد. که مهم­ترین تأثیر را بر روی افکار عمومی و بی ­اعتمادی مردم نسبت به دولت و حتی کشورها و نهادهای کمک کننده و سرمایه­ گذار گذاشت. در نتیجه کشورها و نهادهای بین ­المللی ادامه کمک ­ها  را منوط به تلاش دولت برای جلوگیری از فساد در این کشورها گذاشتند. به عبارت دیگر، نهادهای بین ­المللی در مسیر سرمایه­ گذاری برای پروژه ­ها شفافیت را به عنوان رکن اساسی در نظر گرفته بودند. پس از شکل ­گیری حکومت وحدت ملی، بحث مبارزه با فساد اداری به یکی از اهداف استراتژیک دولت و نهادهای بین­ المللی کمک رسان به افغانستان تبدیل شد و بر آن مبنا نهادهایی برای نظارت بر وضعیت فساد اداری در افغانستان ایجاد شدند. این تلاش ­ها منجر به آن شد که افغانستان از سال ۲۰۱۴ تا حدی وضعیت را بهبود بخشد و در سال ۲۰۱۸ سازمان شفافیت بین ­الملل افغانستان را پنج پله صعود در جایگاه ۱۷۲ قرار داد. گستردگی فساد باعث شد که مردم از کمک ­ها و پروژه ­های عمرانی در کشور دلسرد شوند. و یا هم دلیل اصلی حضور کشورها در افغانستان را تلاش برای نفوذ در افغانستان در جهت رقابت­های منطقه­ ای بدانند. افغانستان محل اتصال چهار حوزه ژئوپلتیک ارتدکس(با محوریت روسیه)،کنفسیوس(با محوریت چین)،جنوب شرق آسیا (با محوریت هند و پاکستان) و خاورمیانه با محوریت(ایران و عربستان) است که باعث موقعیت ویژه این کشور شده است. این ویژگی پای کشورهای زیادی را به افغانستان کشانده ­است. چین از جمله این کشوره است. الگوی رفتاری پکن در قبال تحولات سیاسی-امنیتی افغانستان متاثر از اولویت­ های ژئواستراتژک و ترجیح عملگرایی این کشور است.چهره سنتی بی­طرف چین در افکار عمومی افغانستان،جایگاه شراکت تجاری و گسترش همکاری­ های سیاسی با کابل در سال­های اخیر،فقدان پیشینه هرگونه نزاع مرزی یا ادعای ارضی بین دو کشور در دوران معاصر، احترام به حاکمیت افغانستان،وزن سیاسی تعیین کننده(ورای ساختار حقوقی برابر اعضا)در سازمان همکاری شانگهای و نفوذ فزاینده در منطقه به واسطه روابط اقتصادی گسترده و ابرپروژه طرح ابتکار کمربند جاده، از جمله ویژگی­ هایی است که نگاه مثبت افغان ­ها را نسبت به چین شکل داده است. همچنین روابط راهبردی با پاکستان و تجربه تعامل با طالبان  حتی در بین گروه­ های معارض دولت کابل نیز زمینه افزایش ظرفیت حضور پکن در افغانستان را فراهم آورده است. تامین امنیت سرمایه­ گذاری شرکت ­های چینی و تلاش برای پایدار سازی امنیت در محدوده اجرایی ابر پروژه  طرح ابتکار کمربند جاده توجه همه جانبه چین به مسائل افغانستان را ناگزیر کرده است. هند نیز از دیگر از کشورهایی است که سیاست فعلانه ­ای را در افغانستان در پیش گرفته است و پروژه­های بزرگ عمرانی و اقتصادی را در افغانستان به راه انداخته است. افغانستان پس از سقوط طالبان رابطه مثبت و نیکی با دهلی داشته است. از طرف دیگر مردم افغانستان همواره نگاه مثبتی به دهلی داشته اند. بررسی مختصر در مورد ماهیت کمک­ های هند به افغانستان از سال ۲۰۰۱ نشان می ­دهد که بیشتر پروژه ­های هند بر اساس نیازها و درخواست­ های دولت افغانستان ارائه شده است و این استراتژی تقاضامحور، حجم قابل توجهی از حسن نیت را نسبت به هند ایجاد کرده است.

  از طرف دیگر،حضور شمار زیادی از دانشجوهای افغان در این کشور،انتخاب هند به عنوان مکانی برای درمان بیماری و از همه مهم­تر ارتباط گیری زیاد مردم افغانستان با سینمای هند باعث نگاه دوستانه مردم افغانستان به دهلی شده است که این امر خود را در نوع دیدگاه نیک مردم به پروژه­ های هند در کشور نشان داده­است. از طرف دیگر، دید توام با بدبینی مردم افغانستان به پاکستان به واسطه حمایت این کشور از گروه طالبان و تلاش برای بی ­ثبات نگه داشتن افغانستان و رقابت هند و پاکستان و همچنین ترجیح مردم افغانستان به حضور هند در افغانستان منجر به حمایت مردم از پروژه­های دهلی در کشور شود. نوع رابطه تاریخ افغانستان با کشورهای همسایه در نگاه به پروژه ­ها بسیار تاثیرگذار است. به عبارت ­دیگر، عنصر پیشینه تاریخی نقش مهمی در دید مردم و افکار عمومی نسبت به پروژه­ های کشورهای منطقه و جهان در افغانستان دارد.

چالش­ها و فرصت­ها

  انجام پروژه ­های عمرانی توسط کشورهای خارجی در با چالش ­ها و فرصت­ هایی به مثابه هر اقدام دیگری همراه است. پیچیدگی معادلات در منطقه و اثرگذاری زیاد بر افغانستان قطعا بر نوع نگاه مردم به پروژه­های عمرانی تاثیر می ­گذارد. رقابت­های شدید منطقه ­ای و متعاقب آن نفوذ در افغانستان باعث سردرگمی مردم در برابر نیت اصلی این پروژه­ ها شده است و به باور بسیاری از شهروندان این پروژه ­ها بیشتر خواست و منافع کشوهای سرمایه ­گذار را تأمین می­کند تا منافع مردم افغانستان را. علی­رغم سرازیر شدن میلیون­ ها کمک خارجی و پروژوه ­های عمرانی افغانستان نتوانست به توسعه مورد نظر و مطلوب دست پیدا کند. وجود فسادهای گسترده در  قسمت به کارگیری این کمک­ها و نبود شفافیت موجی از بدبینی­ها را نسبت به این کمک ­ها در بین مردم ایجاد کرد. در گزارش ­های سازمان­ های بین ­المللی همواره افغانستان در ردیف نخست کشورهای فاسد ذکر می­ کردند. امری که نه تنها دولت در آن نقش داشت بلکه خود نهادهای بین ­المللی نیز در آن سهیم بودند. این امر منجر به کاهش اعتماد عمومی و ناامیدی از کمک­های بین ­المللی و پروژه­ های عمرانی در کشور شد. بی­ توجهی به جایگاه افغانستان در شناسایی کشورهای فاسد جهان،حیف و میل کردن کمک ­های بین ­المللی،عدم شفافیت در هزینه کردن کمک ­های کشورها منجر به شکاف بیشتر بین مردم و دولت خواهد شد که آینده پایداری نظام سیاسی افغانستان و حفظ موجودیت آن را با چالش رو به رو می­ کند. از طرف دیگر کمک­های کشورها و ادامه سرمایه­ گذاری و پروژه­ های عمرانی در افغانستان منوط به تعهدپذیری دولت افغانستان و حساب­دهی و شفافیت در قسمت هزینه کردن کمک ­هاست. کشورهای کمک کننده در پروژه ­های عمرانی در افغانستان ونهادهای بین ­المللی ادامه حمایت ­شان را مشروط به پایبندی دولت در جهت مبارزه با فساد اعلام کرده­ اند. در صورت بی­ توجهی به این امر دولت افغانستان با دو چالش عمده مواجه خواهد بود که آینده حفظ نظام را با چالش رو به رو خواهد کرد. نخست آنکه: از دست دادن حمایت­ های بین ­المللی که دولت به واسطه آنها زنده باقی مانده است و دوم از دست دادن حمایت افکار عمومی که قوام بخش نظام دولت است. این در حالی است که افغانستان اکنون در حال مذاکرات بر سر آینده نظام و توزیع قدرت با یکی از گروه­­های قدرتمند مخالف خود است.

یکی دیگر از چالش ­هایی که دولت افغانستان از رهگذر این پروژه­ ها با آن رو به رو است بحث رقابت­ های منطقه ­ای در افغانستان است. این کشور به واسطه موقعیت ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک که دارد محل تلاقی کشورهای مختلف است و منافع امنیتی کشورها از این منطقه می ­گذرد. به عبارت دیگر، افغانستان محل اتصال چهار حوزه ژئوپلتیک ارتدکس(با محوریت روسیه)،کنفسیوس(با محوریت چین)،جنوب شرق آسیا (با محوریت هند و پاکستان) و خاورمیانه با محوریت(ایران و عربستان) است که باعث موقعیت ویژه افغانستان شده است. پس از تشکیل دولتی جدید در افغانستان کمک­های بین­المللی زیادی به سمت افغانستان روانه شد و کشورهای منطقه و جهان خواهان سرمایه ­گذاری در این کشور شدند. این امر منجر به حضور کشورهای رقیب در افغانستان شد و رقابت تنگاتنگی بین کشورها به وجود آمد. ناتوانی دولت افغانستان در مدیریت درست این رقابت­ ها و کنترل آن منجر به تداوم افغانستان به محل رقابت کشورهای همسایه خواهد شد. به عبارت دیگر، تداوم این رقابت منجر به کارشکنی ­ها از سوی کشورها در پروژه ­های یکدیگر خواهد شد که مهم­ترین پیامد آن عملیاتی نشدن پروژه ­ها خواهد بود. از طرف دیگر، نوع نگاه مردم به پروژه ­های عمرانی کشورها متفاوت است. عده­ ای تمایل به چین، گروهی به هنود و برخی­ ها هم به پاکستان و امریکا دارند. رقابت بین کشورها در بین شهروندان افغانستان نیز منجر به تعارض خواهد شد. در این بین حمایت برخی کشورهای منطقه از گروه­ های بنیادگرا در افغانستان باعث خواهدشد از این گروه­ها در جهت خنثی­ سازی پروژه­ های کشور های دیگر استفاده کنند که نهایتاً دامنه جنگ و ناامنی را تداوم خواهد بخشید.

نگاه مثبت مردم افغانستان به کشورهایی مثل چین و هند و نگاه منفی به پاکستان و تا حدودی ایران باعث شده است که مردم به پروژه ­های عمرانی و سرمایه ­گذارانه کشورها نیز  ازاین زاویه نگاه کنند. به عبارتی رابطه سیاسی و تاریخی کشورها در نوع نگاه مردم به پروژه ­های عمرانی و سرمایگذارانه کشورها بسیار اهمیت دارد. همین امر یک مانع در روند سرمایه ­گذاری کشورها در افغانستان شده است. به عبارت دیگر کشوهایی مثل پاکستان برای سرمایه­­گذاری در افغانستان در ابتدا نیاز به جلب اعتماد عمومی و تغییر نگاه مردم به سیاست­های خود دارند. در غیر اینصورت با چالش ­های زیادی مواجه خواهند بود.در واقع کشورهایی که نوع نگاه مردم افغانستان به آنها چندان خوب نیست در قدم اول با بحرانی به نام«بحران اعتماد » رو به رو هستند. و تا از این بحران به سلامت عبور نکنند موفق به اجرایی شدن موفقانه پروژه ­های خود نخواهند بود.

اشتغال­ زایی،انکشاف و توسعه،بالابردن سطح رفاه اقتصادی و معیشتی مردم به واسطه انجام درست این پروژه­ها موجی از خوشبینی را برای مردم افغانستان به بارآورده است.توسعه همکاری ­های اقتصادی کشورهای منطقه و جهان در افغانستان اگر در مسیر درست استفاده شود اشتغال­ زایی و استفاده از نیروهای متخصص را سبب می­ شود که باعث می ­شود نوع نگاه مردم به این پروژه ­ها مثبت و نیک گردد و مردم به حمایت از این پروژه­ها و کشورهای حامی آن ترغیب کند.

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا