سفرهای منطقه ای: تلاش برای ایجاد صلح یا شروع رقابت های تازه
سفرهای دنباله دار صلح افغانستان: تلاش هایی که نتیجه ای نداشت
۳۰ مهر(میزان)۱۳۹۹- ۲۰۲۰/۱۰/۲۱
با شروع مذاکرات بین الافغانی در دوحه،دور جدیدی از سفرهای مقامات رسمی و غیررسمی افغان به کشورهای منطقه آغاز شده است. دکتر عبدالله با رفتن به اسلام آباد آغازگر این سفرها بود. دیدارهایی که هدف اصلی آن را ایجاد اجماع منطقه ای بریا صلح افغانستان از سوی این مقامات اعلام شده است. بعداز رئیس شورای عالی مصالحه حالا نوبت به دیدار گلبدین حکمتیار رهبر حزب اسلامی افغانستان و از افراد نزدیک به پاکستان به این کشور رسیده است. سفری که به باور تحلیلگران چندان خوشبین به نظر نمی رسد. در همین رابطه، روزنامه صبح کابل در سرمقاله خود به بررسی سفرهای منطقه ای مقامات رسمی و غیررسمی با تاکید بر سفر حکمتیار به پاکستان می پردازد.
صبح کابل- حکمتیار در زمان ایجاد شورای مصالحه ملی آن را نمایش خوانده و ابراز مخالفت کرده بود: اما سه روز پیش به دعوت از حکومت پاکستان به این کشور سفر کرد و آن را سفری پیرامون مباحث صلح افغانستان خواند.
در کنار بنبستهایی که بر سر راه گفتوگوهای صلح افغانستان به وجود آمد- و بخشی بزرگی از اخبار رسانهها را به خود اختصاص داد- سفرهای اخیر مقامها و افراد سیاسی افغانستان و همچنان کشورهای دخیل در این گفتوگوها نیز بحثبرانگیز شده بود؛ سفرهایی که بیشتر به خاطر یکبارگی آغاز آن مورد توجه بود، نه تاثیر و عواقب آن و این بدین معنا است که نتیجهی فعالیتهای عناصر کلیدی صلح افغانستان هنوز هم در ابهام قرار دارد.
از سفرهای آقای عبدلله عبدلله، رییس شورای عالی مصالحهی کشور که شروع کنیم به سفر آقای حکمتیار، رهبر حزب اسلامی میرسیم.
در این میان سفر رییسجمهور غنی و همراهان او نیز به هیجان گفتوگوهای صلح افزود؛ اما کاسهای که زیر نیمکاسه باقی ماند، هدف و ضرورت سفرهای یادشده بود؛ سفرهایی که با عنوان رفع بنبست گفتوگوهای صلح افغانستان رقم خورده بود.
واقعیت این است که رفع بنبست به وجود آمده، یک بهانه است و محتوای دیدوبازدیدها را نکتههای دیگری ساخته است. سفر آقای عبدالله به کشورهای مختلف، نه تنها نتواست راهی برای آغاز گفتوگوها و جلب حمایت باشد؛ بلکه سبب چندجانبه شدن بازیگران صلح در افغانستان شد.
برای شرح این ادعا، میتوان از سخنرانی آقای غنی در دوحه یادآور شد که گفته بود جنگ افغانستان، یک جنگ منطقهای است. این سخنرانی در همزمانی با سفرهای عبدالله عبدالله، نشان میداد که مراد از حمایتی که او با سفر به کشورهای همسایه دنبال میکند در شکل ساده و روشنش، باید عدم مداخله در روند گفتوگوها باشد.
شکست این برنامه (جلب حمایت کشورهای منطقه) در برخورد چندگانهی کشورهای همسایه به خصوص، پاکستان بیشتر از همه قابل لمس است؛ دعوت این کشور از گلبدین حکمتیار، کسی که هیچ نقش رسمیای در پروسهی صلح افغانستان ندارد، سوی نیت این کشور را نشان میدهد.
حکمتیار، در زمان ایجاد شورای مصالحهی ملی آن را نمایشی خوانده و ابراز مخالفت کرده بود؛ اما سه روز پیش به دعوت از حکومت پاکستان به این کشور سفر کرد و آن را سفری پیرامون مباحث صلح افغانستان خواند.
دعوت یکی از مخالفان شورای عالی مصالحه به مثابهی اعلام مخالفت با این شورا است؛ نتیجهای که گفتوگوهای آقای عبدالله با مقامهای پاکستانی به ارمغان آورده است. نزدیکی حکمتیار با پاکستان، نکتهی حساس در این ماجرا به شمار میرود؛ نکتهای که در گذشته نیز سبب فروپاشی حکومت سابق (حکومت مجاهدین) شده بود.
رابطهی ارگ ریاستجمهوری و برنامههای آن برای صلح با رهبری شورای عالی مصالحه نیز چندان روشن نیست؛ آقای غنی تیم مشخصی را از ارگ با خود به دوحه برد، از جملهی اعضای این تیم حمدالله محب، مشاور امنیت ملی افغانستان بود که در مصاحبه اش با خبرنگاران، گفته بود که گفتوگوهای جاری در دوحه (البته گفتوگوهای بهبنبستخوردهی دوحه)، یک گفتوگوی میانافغانان و بدون میانجی است.
این گفتهی او واقعیت نداشت و بیگمان خود او نیز بر آن واقف بود؛ زیرا در شهری که او به سفر رفته بود، بسیاری از مقامهای امریکایی نیز با ادعای رفع بنبست پیش آمده در مذاکرههای هیئت دولت با طالبان، حضور یافته بودند.
روشن است که اشارهی حمدالله محب بیشتر به آقای عبدالله نسبت میگرفت که برای میانجیگری و جلب حمایت همسایگان افغانستان، عازم سفرهای دنبالهدار شده بود؛ زیرا در صورت رد این ادعا، تلاشهای رهبری شورای عالی مصالحهی ملی جهت دریافت حمایت از سوی کشورهای همسایه، بیمعنا خواهد بود.
در نگاهی کلی به گفتوگوهای صلح افغانستان، پراکندگی در برنامهها، بیش از هر چیزی مشهود است؛ پراکندگیای که به سبب مداخلهی کشورهایی چون پاکستان، رقابتهای سیاسی داخلی و نامعلوم بودن مسیر اصلی گفتوگوها به وجود آمده است.
اکنون هر کسی به نوبت خود، برنامهای را برای صلح و شکست بنبست آن به پیش میبرد؛ برخورد نامسوولانهای که نتیجهای جز تضعیف گفتوگوها ندارد و خود به عنوان یک بنبست مطرح است.
منبع: صبح کابل