مرگ خاموش رسانه در افغانستان
۳ آبان (عقرب)۱۳۹۹- ۲۰۲۰/۱۰/۲۴
پس از سقوط طالبان در افغانستان همه چیز رنگ و بوی دیگری گرفت و امیدها در دل زنده شد. بخش های مختلف کشور که سخت از آتش جنگ زخمی شده بودند، مسیر بازسازی را در پیش گرفتند.(هرچند بسیاری از آنها در رسیدن به اهداف خود عقیم ماندند). نهادهای جدید برای وضعیت بهتر کشور متولد شدند تا بتوانند از دموکراسی که نقل مجلس آن روزگار بود، حمایت کنند. ظهور رسانه های جدید در کشور در این بستر از تغییر و تحول رخ داد. افغانستان به طور بی پیشینه ای شاهد رشد و افزایش چشمگیر رسانه های مختلف در کشور با رسالت اطلاع رسانی دقیق به مردم بود. شمار این رسانه ها در تاریخ افغانستان بی سابقه بود. به عبارت دیگر، آزادی بیان و آزادی مطبوعات از مهمترین دستاوردهای افغانستان پس از طالبان به شمار می رود.. پس از ظهور مجدد طالبان در کشور و وخیم تر شدن اوضاع امنیتی رسانه ها همچنان به صورت قوی و قدرتمند به فعالیت شان ادامه دادند و به ابزاری تأثیرگذار تبدیل شدند. آزادی بیان به یک دستاورد تبدیل شد. برای دولت نیز یک موفقیت بزرگ در جهت استفاده درست از کمک های بین المللی تلقی می شد امری که مدام دولتمردان افغان به آن اشاره می کردند.
اکنون پس از گذشت بیست سال از آغاز تاریخ جدید در افغانستان و کسب دستاوردهای زیاد در این کشور منجمله آزادی بیان و رسانه متأسفانه وضعیت این دستاورد با توجه به بدتر شدن شرایط کشور بسیار شکننده و نگران کننده است. رسانه های افغانستان علی رغم فعالیت جدی و با وجود محدودیت های بالا همچنان به عنوان مبارزان خط مقدم آگاهی رسانی در کشور فعالیت می کنند. در چند سال گذشته وضعیت رسانه ها و خبرنگاران با مشکلات زیادی رو به رو شده است. حملات انتحاری از سوی گروه های شورشی، لت و کوب توسط مقامات سیاسی، مشکلات مالی و اقتصادی رسانه ها و عدم دسترسی صحیح به اطلاعات از جانب دولت و نفوذ سیاستمداران به رسانه که منجر به جهت گیری اخبار و اطلاعات در کشور می شود، از مهمترین موانع پیش روی این گروه است. این درحالی است که در چند سال اخیر افغانستان به عنوان ناامن ترین مکان برای خبرنگاران شناخته شده است. امری که در پی سکوت دولت و بی توجهی آن به تأمین امنیت خبرنگاران تقویت شده است. حساسیتِ این امر به ویژه با در نظر گرفتنِ مذاکراتِ صلح افغانستان و عدم توافق بر سر برخی مسائل و توقف جریان گفتگوهای بین الافغانی، نگرانی ها پیرامونِ وضعیت رسانه های آزاد و بیم از دست رفتنِ ۱۸ سال دستاوردهای بزرگ در این مسیر، و تحدید جامعه ای باز و دموکراتیک را تقویت می کند. چراکه در این راستا نقش گروه های اسلام گرای تندرو چون طالبان، در جهتِ تحدید نقش رسانه ها و جامعه ای آزاد، تهدید حضور زنان در این عرصه، حمله و کشتن خبرنگاران، و مواردی از این دست بوده است. چنانچه طالبان در سال های حکومت خود بین ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱، تقریبا تمامیِ رسانه های افغانستان را ممنوع کرده و تنها مورد استثنا در این میان، رادیو شریعت بود. شنیدن موسیقی و حتی وجودِ برخی اآلات و ادوات موسیقیایی در کشور حرام اعلام شده و حتی با مجازات همراه بود. به هرروی دموکراسی در افغانستان نوپا و شکننده است و نقش رسانه ها به عنوان رکن چهارم دولت و گردش اطلاعات در جهتِ تثبیت شفافیت، گزارش قانون شکنی و تخطی، و درج شکایت و اجرایی شدن قوانین در یک حکومت دموکراتیک و جامعه ی مدنی باز ضروری است.
افغانستان علی رغم وجود جنگ و مشکلات متعدد در بخش رسانه بسیار موفق عمل کرده است. این کشور در منطقه ای که حکومت های دیکتاتور و سرکوب آزادی در آن بیداد می کند، آزادترین قانون برای رسانه ها را دارد. رسانه ها در افغانستان به عنوان اهرم قوی و بسیار تاثیرگذارتر و نتیجه بخش تر از بوروکراسی سخت و طویل اداری در افغانستان عمل می کنند. به طور مثال استفاده از رسانه در حوادث مهم تاریخی افغانستان مثل،جنبش روشنایی و راهپیمایی تبسم نشان از تاثیرگذاری بالای این ابزار در جامعه افغانستان دارد.
با این وجود همانطور که در بالا ذکر شد، وضعیت رسانه های افغانستان در حال حاضر در شرایط خوبی قرار ندارد. شدت گرفتن حملات انتحاری علیه آنها،اعمال محدودیت ها از جانب دولت، عدم اطلاع رسانی دقیق از سوی نهادهایی چون وزارت داخله(کشور)، شورای امنیت ملی برای تولید محتوی دقیق چالش های عمده این گروه را در چند سال اخیر تشکیل می دهد. از طرف دیگر، مشکلات اقتصادی رسانه ها که منجر به تعطیلی برخی از آنها در کشور شده است و همچنین کاهش درآمد رسانه ها موانع جدی است که بر سر راه رسانه های افغانستان قرار دارد. جنگ در افغانستان بر تمام ابعاد جامعه تاثیر گذاشته است. این تاثیر گذاری در رسانه ها بسیار مشهودتر از سایر بخش هاست. رسانه ها در افغانستان نقش بسیار پررنگی در تقویت جامعه و ظهور نهادهای فرهنگی و اجتماعی موثر داشته است. فساد، بی عدالتی،ناکارآمدی نهادهای دولتی باعث شده است که رسانه به ابزاری مناسب برای دفاع و جریان های حق خواهی در کشور تبدیل شود. اما تداوم مشکلات و چالش های آن ها و عدم برنامه جدی برای رفع این موانع آینده خوبی را رقم نخواهد زد. سکوت دولت در برابر این مشکلات(که به باور اکثریت عمدی است)، محدودیت زایی خود دولت، و جایگزینی بدیل های مخرب مثل رسانه های وابسته به افراد با نفوذ سیاسی و حتی کشورهای مختلف موجودیت این دستاورد بیست ساله را در معرض تهدید قرار می دهد.
درحال حاضر، تداوم وضعیت فعلی رسانه های کشور چشم انداز خوبی را برای آینده آنها نوید نمی دهد. گزارش های داخلی و خارجی در باره وضعیت رسانه ها و خبرنگاران در کشور نشان از مرگ خاموش این نهاد اطلاع رسان است. در کشوری همچون افغانستان رسانه نقش بسیار پررنگی را در رساندن صدای مردم، عدالت خواهی ایفا می کند. به عبارت دیگر، حفظ رسانه در کشور به معنای حفظ و بقای سایر دستاوردهای بیست سال اخیر در کشور است. اما شرایط فعلی نشان از وضعیت وخیم این اهرم فشار در کشور است که اگر توجه جدی به آن مبذول نشود سقوط رسانه های آزاد در کشور امری حتمی خواهد بود. این نگرانی زمانی عمیق تر و جدی تر می شود که شاهد مذاکرات دولت با یک گروه بنیادگرا و افراطی هستیم که نقش پررنگی برای رسانه های کنونی افغانستان قائل نیستند و حتی آنها را در مغایرت با ارزش های خود می دانند.