شمشیر دو لبه آزادی رسانه های افغانستان
شمشیر دو لبه آزادی رسانه های افغانستان
۳ آبان(عقرب)۱۳۹۹- ۲۰۲۰/۱۰/۲۴
یادداشت زیر تحلیل وحیده پیکان کارشناس حوزه آسیای میانه است. این یادداشت که در خرداد(جوزا)سال جاری در سایت ایندیپندنت فارسی منتظر شده است به کارآیی آزادی رسانه ها در افغانستان می پردازد. خانم پیکان معتقد است که رسانه های افغانستان و آزادی که به آن ها داده شده است به مثل شمشیر دو لبه کار می کند. او می گوید از رسانه ها در کشور هم برای پاسخ گویی نهادهای دولتی به ملت استفاده می شود و هم ابزاری است در دست گروه های افراطی مثل طالبان و داعش برای تقویت میدان نبرد. در زیر این تحلیل به طور کامل آورده شده است.
وحیده پیکان-افغانستان آزادترین قانون رسانههای همگانی را در منطقه دارد که «گسترش و حمايت از حق آزادی فکر و بيان، دفاع از حقوق روزنامهنگاران و تامين شرايط فعاليت آزاد آنها» و «ترويج و توسعه رسانههای همگانی، آزاد، مستقل و کثرتگرا» سرلوحه کارشان قرار دارد.
این آزادی و کثرتگرایی بستر فعالیت پررنگ رسانههای اجتماعی را نیز فراهم کرده است. اما این رسانهها مانند شمشیر دولبه در جامعه عمل میکنند. دنیای نامحدود دیجیتال همگام با رسانههای اصلی با نقش نظارتی که بر دولت دارند، توانستهاند نهادها را بارها به پاسخگویی به ملت و کمک به ایجاد شفافیت و کارایی در نظام مردمسالار وادار کنند. اما از سوی دیگر، همین رسانهها به وسیلهای در دست گروههای متعدد افراطگرا مانند طالبان و داعش تبدیل شده و میدان نبرد جدید ایدهها شدهاند.
انستیتوی مطالعات استراتژیک افغانستان در پژوهشی با عنوان «جهادیهای سایبری: تلاقی افراطگرایی و تکنولوژی دیجیتالی در افغانستان»، تصویر واضحی از استفاده گروههای بنیادگرای اسلامی مانند طالبان، داعش و شبکههای سلفی خشونتگرا از رسانههای اجتماعی برای عضوگیری و ترویج افراطگرایی ارائه میدهد و دولت هم نمیتواند هیچ اقدام جدی برای مهار پیامرسانی آنها انجام دهد.
پیامرسانی گروههای جهادی در دنیای رسانهها هواداران زیادی برای آنها دستوپا کرده است.
براساس این تحقیق که الهام غرجی، پژوهشگر افغانستان انجام داده است، فضای دیجیتالی افغانستان به نبردگاه جدیدی برای جنگ فکری در میان بازیگران متعدد دولتی، احزاب سیاسی، جامعه مدنی، فعالان حقوق زن و گروههای افراطگرای مذهبی و فوقمحافظهکار تبدیل شده است که در رقابت باهم در پی ایجاد نفوذ در جامعهاند.
گروههای افراطی خشونتگرا در این میان، در رسانههای اجتماعی فعالانه کار میکنند تا علاوه بر جنگ تبلیغاتی علیه ارزشهای دموکراتیک، از میان جمعیت جوان افغانستان سربازگیری کنند. این روند شمشیری به دست افراطیون داده و خطرات بزرگی را از سوی بنیادگرایان در جامعه به وجود آورده است.
براساس آمار رسمی ۶۵ درصد جمعیت ۳۲ میلیونی افغانستان زیر سن ۲۵ سال قرار دارند که عمدتا با فقر، سرخوردگی، ناامنی و تبلیغات گروههای افراطگرا دست به گریباناند و دسترسی آزاد به رسانههای اجتماعی مانند فیسبوک، توییتر، تلگرام و یوتیوب آنها را در معرض خطر قرار داده است.
این پژوهش تازه نشان میدهد که رسانههای اجتماعی بیش از سه و نیم میلیون کاربر فعال دارد و دنبالکنندگان گروههای افراطی در رسانههای اجتماعی بیشتر از دو میلیون و سیصدهزار نفر هستند.
پژوهشگر انستیتوی مطالعات استراتژیک افغانستان در این تحقیق بلند مینویسد که رسانههای اجتماعی گروههای افراطی، روند گسترش افراطیگری در افغانستان را تشدید و تسریع میکنند و سوای آشوبگریهای فعلی طالبان، دورنمای ثبات و صلح در افغانستان را با خطر مواجه میکنند.
جالب این که یافتههای این تحقیق نشان میدهد که لشکر سایبری گروههای افراطی بیشتر از سخنگویان دولت افغانستان در رسانههای اجتماعی فعال هستند و تنها گروه طالبان بیش از ۱۸۰ آدرس توییتری دارد که ۵۳ درصد کل آدرسهای فعال گروههای افراطی خشونتگرا را تشکیل میدهد، به پنج زبان پشتو، فارسی، عربی، اردو و انگلیسی تبلیغات میکند. استفاده از توییتر ۳۵ درصد، تلگرام ۳۴ درصد و فیسبوک ۱۸ درصد از حضور آنها در فضای دیجیتالی را تشکیل میدهد.
اهداف فعالیت گروههای اسلامگرای افراطی در دنیای مجازی در چهار محور اصلی خلاصه میشود که تبلیغ ایدئولوژیک تنگنظرانه اسلامی از جمله توجیه حملات انتحاری، تببین دیدگاه نظامی، ترویج جنگ اطلاعاتی علیه دولت افغانستان و حامیان بینالمللیاش و بسترسازی برای سربازگیری از میان مردم معتقد افغانستان است.
رسانهها از جمله رسانههای اجتماعی ثابت کردهاند که در شکل دادن افکار عامه و بسیج سیاسی ابزار مهمی در این کشور شدهاند.
دنیای دیجیتال در سالهای اخیر از جمله در جریان تظاهرات گسترده جنبش روشنایی و راهپیمایی تبسم در کابل، نقش کلیدی در بسیج همگانی و حرکتهای مدنی به رهبری جوانان افغانستان بازی کرده است. مثالهای دیگری از استفاده رسانهای در کشورهای منطقه نیز وجود دارد که بر اوضاع عمومی در افغانستان تاثیر مستقیم داشته است.
با توجه به نفوذ رو به رشدی که این رسانهها در میان جوانان این کشور دارد، به بستر جدیدی برای فعالیت عمومی، بسیج سیاسی و جنگ تبلیغاتی در این کشور تبدیل شده که هیچ گروهی نتوانسته مانع طرف مقابل شود.
در این میان علاوه بر نهادهای دولتی و جامعه مدنی، گروههای افراطی خشونتگرا با حضور پررنگ چندرسانهای بیشترین استفاده را در ذهنیت دادن و رادیکال کردن جوانان با اهداف نظامی میبرند.
راه مقابله با آن از یک سو رشد آگاهی عمومی به ویژه در میان جوانان آسیبپذیر و مقابله با گفتمان افراطی برای رفع خطرات ناشی از توسعه بنیادگرایی در کشور است و از سوی دیگر، براساس این تحقیق و سایر مطالعات علمی، تقویت تدابیر ایمنی دیجیتال و رشد جامعه مدنی برای نهادینه کردن فرهنگ صبر و بردباری در جامعه است تا در برابر زبان افراطگرایی، روایت جاندار منطقی خلق شود.
منبع: ایندیپندنت فارسی