چرا نیمروز به قطب اقتصادی جنوب غربِ افغانستان تبدیل شده است؟
نیمروز افغانستان
۳ بهمن(دلو)۱۳۹۹-۲۰۲۰/۱/۲۲
چرا نیمروز به قطب اقتصادی جنوب غربِ افغانستان تبدیل شده است؟
نیمروز افغانستان
آنچه در این یادداشت خواهید خواند، خلاصه ای از تحقیقی از دیوید منسفیلد با همکاری واحد تحقیق و ارزیابی افغانستان و با مشارکت مؤسسه تحقیق برای انکشاف پایدار(OSDR) و شرکت(AIcis) در راستای پروژه «مواد مخدر و نظم(بی نظمی)» است. هدف این تحقیق رسیدن به درک جامع و پویایی در مورد بازیگران،کالاهای اقتصادی، وقایع و رویدادهای شکل دهنده(اقتصاد سیاسی) ولایت های مرزی چون ننگرهار و نیمروز می باشد.این تحقیق که در مرحله مقدماتی است درصدد است تا با رسیدن به اطلاعات دقیق از مناطقی که کمتر مورد پژوهش قرار می گیرند و دسترسی اطلاعاتی آن ها دشوار است، مسیر پژوهش های این چنینی را هموار بسازد.
مقدمه
تا دو دهه پیش به ولایت نیمروز به عنوان یک ولایت عقب مانده با جغرافیای خشک و اقتصاد ضعیف نگاه می شد. اما در طی دو دهه اخیر، این ولایت به یکی از مراکز اصلی تجارت بین المللی کشور تبدیل شده است. چنانکه از نگاه ارزش محصولات گمرکی در رده چهارم در کشور قرار گرفت. میزان تجارت غیررسمی در مناطق مرزی نیمروز و برقراری روابط بین مردمان دو سوی مرز ایران و پاکستان بر اهمیت اقتصادی و استراتژیک این ولایت افزوده است. مرکز این ولایت، زرنج، با جذب معامله گران و کسب و کارها از ولایت فراه و هلمند بین سال های ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۹ دو برابر گسترش یافته است. این مسئله نشان دهنده نقش نیمروز به مثابه قطب اقتصادی مناطق جنوبِ غرب و یک منطقه امن برای ثروتمندان و معامله گران می باشد.
بنابراین، این مقاله به چند دلیل نوشته شده است. نخست: عواملی که باعث توسعه ولایت نیمروز و تبدیل آن به یک قطب مهم تجارت فرامرزی شده است را مورد بحث و بررسی قرار می دهد. همچنین، توضیح می دهد که چگونه عوامل مختلف به شمول مشخصه های جغرافیایی و طبیعی،منافع ژئوپلتیک، سرمایه گذاری روی زیر ساخت ها، خشونت و رژیم های رسمی و غیررسمی هم روی تعیین راه های مواصلاتی برخی از کالای اقتصادی و هم روی اینکه چه کسانی از رانت این تجارت ها نفع می برند، تاثیر می گذارد.همچنین این مقاله، تبانی میان بازیگران در نهادهای حکومتی و گروه های شورشی را برجسته می کند و روی منافع مشترک آن ها صحبت می کند. در نهایت، اهمیت منافع افراد و گروه های آن طرف مرز یعنی پاکستان و ایران را در ثبات اقتصادی و سیاسی ولایت مانند نیمروز را برجسته می کند.
ولایت نیمروز
نیمروز در جنوب غرب افغانستان موقعیت داشته و با کشورهای ایران و پاکستان هم مرز می باشد. شهری که خدمات رفاهی دولت در آن کم و خدمات صحی، آموزشی ناچیز است. همچنین، باتوجه به موقعیت استراتژیک این ولایت و هم مرز بودن آن با کشورهای پاکستان و ایران، قرار گرفتن در مسیر اصلی مواصلات اقتصادی و فعالیت های غیرقانونی مانند قاچاق انسان و مواد مخدر، حضور نیروهای امنیتی و نظامی در این ولایت بطور عجیب کم است. حتی تیم بازسازی ولایتی که پس از سقوط رژیم طالبان برای بازسازی افغانستان به وجود آمد، نیز وجود نداشت.
یکی دیگر، از ویژگی های این ولایت به دلیل موقعیت استراتژیک خود حضور پررنگ کشورهای همسایه در این ولایت است. چنانکه نفوذ ایران در این منطقه قابل توجه می باشد. به طور مثال، ریال و تومان به عنوان واحد پولی این کشور در این ولایت به طور عام استفاده می شود. برق شهر زرنج از ایران و خدمات تلفون همراه نیز توسط کمپنی های ایرانی تامین می شود. از سال ۲۰۰۵ به این طرف، دولت ایران روی زیر ساخت های عمده سرمایه گذار کرد. از یک طرف، سرمایه گذاری های زیر ساختی در خط نیمروز منجر به تبدیل شدن این ولایت به یکی از مراکز اصلی افغانستان برای تجارت بین المللی گردیده است. از طرف دیگر، افزایش میزان درجه حرارت، و خشکسالی های مستمر چالش هایی برای مردمان دو طرف مرز که اقتصاد وابسته به دام و محصولات کشاورزی داشتتند، به وجود آورده است.
بنابراین، در نبود امکانات مناسبت زراعتی، مردم نیمروز به طور فزاینده ای متکی به روابط فرامرزی با ایران و پاکستان اند و از طریق فعالیت هایی چون قاچاق انسان، مواد مخدر، مواد سوختنی و دیگر کالاهای اقتصادی برای امرار معاش، استفاده می کنند. البته فعالیت های ناچیزی برای رشد و توسعه زراعتی این ولایت صورت گرفته. چنانکه مهم ترین اقدام احداث بند کمال خان در این ولایت است.
در تولید و کشت کوکنار این ولایت نیز در رده تولید کنندگان عمده قرار نداشت. طوری که تولید این محصول در نیمروز نسبی است.اما در اول قرن ۲۰ شروع به تغییر جدی کرد. کشت محصول در نواحی مانند خاشرود سیر صعودی گرفت. که با استفاده از تکنولوژی و چاه های عمیق که عمدتا ناشی از عواید فروش کوکنار بود، آبیاری می شدند. نکته دیگر اینکه، از سال های ۲۰۰۱-۲۰۰۰ که طالبان کشت کوکنار را ممنوع کرده بودند تاکنون تلاش های جدی به خاطر جلوگیری از کشت این محصول صورت نگرفته است.
شکل۱- سطح کشت کوکنار در ولایت نیمروز۲۰۱۹ و۱۹۹۹ م.
به مقایسه کشت کوکنار، مقیاس قاچاق مواد نشه آور و به طور فزاینده ای تولید متافین در اقتصاد غیررسمی مواد مخدر ولایت نیمروز، بیشتر اهمیت داشته است. در نتیجه ولایت نیمروز که در نقاط مرزی با پاکستان و ایران موقعیت دارد به یک مرکز و قطب مهم تجارت مواد مخدر غیرقانونی تبدیل شد. امری که منجر به متهم شدن طالبان و ادارات محلی حکومتی به شمول مقامات ارشد در نیمروز و اعضای نیروهای امنیتی مخصوصاً پولیس های مرزی افغان در دست داشتن در تجارت مواد مخدر شد. در واقع، مواد مخدر به خودی خود نه، بلکه رونق و شکوفایی اقتصادی فرامرزی در این ولایت است که به یک منبع مهم عایداتی برای عناصری در گروه طالبان، دولت افغانستان و نیز گروه های مختلف سیاسی در هر دو سمت مرزهای ایران و پاکستان گردیده است.
در کنار انتقال مواد مخدر و قاچاق انسان، از حمل و نقل کالاهای اقتصادی قانونی مانند مواد سوختی، سمنت(سیمان) و کالاهای ترانزیتی به عنوان یک منبع مهم رانت گیری و عایداتی برای بازیگران مختلف سیاسی و نظامی استفاده می شود. بنابراین، همین موضوع به تناسبی که یک منبع خشونت و منازعه میان گروه های مختلف است. به همان تناسب یک منبع تشویقی برای مذاکره و چانه زنی نیز است که از این طریق عواید و منافع تجارت پررونق فرامرزی حتی در میان گروه هایی که دارای منافع مختلف سیاسی اند، شریک ساخته می شود.
در این بخش، نتایج و یافته های مرحله مقدماتی این تحقیق و نقشی را که جغرافیای طبیعی، زیربناهای اقتصادی، ژئوپلتیک، خشونت رسمی و غیررسمی و پارتی بازی برای شکل دهی الگوها و روش های تجارت در ولایت نیمروز ایفا نموده است، ارائه می گردد.
جغرافیای طبیعی
در تاریخ تجارت و سیاست ولایت نیمروز و مناطق جنوب غرب افغانستان، جغرافیای طبیعی نقش مهمی را ایفا کرده است. در فصل های خشک سال و یا خشکسالی های طولانی مدت تردد و رفت و آمد از برخی از گذرگاه های مرزی آسان تر می شود. به طوری که این نقاط مرزی را برای قاچاق مساعد و مشهور می سازد. به طور مثال در دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ روستای کُرکی در شمال ولسوالی کنگ یک مسیر عمده برای قاچاق مواد سوختی، مواد مخدر، قالی و وسایل برقی بوده است. چرا که این گذرگاه مرزی در فصل های خشک سال و نیز استفاده از قایق برای تردد در فصل بهار امکان انتقال و قاچاق مقدار زیادی از این کالاها را در تعدادی از مناطق داخل ایران مساعد می ساخت.
از موانع طبیعی برای حمل و نقل تجارت فرامرزی در ولایت نیمروز، بیابان ها و دشت های این ولایت است. حوزه آبی هلمند یک حوزه آبی بسیار خشک توصیف شده و در ولایت نیمروز بیابان هایی است که بسیار وسیع و خشن می باشند. همچننین گرمای زیاد هوا در مسیرهای تولید و تجارت مواد مخدر یکی دیگر از چالش های موجود برای تردد قاچاق انسان می باشد.
زیرساخت های فیزیکی
پس از سال ۲۰۰۲ که کار بازسازی افغانستان آغاز شد، سرمایه گذار کمتری روی احداث زیرساخت های فیزیکی ولایت نیمروز شده است. اما آنچه که در این ولایت مورد توجه قرار گرفته است، «سرمایه گذاری های استراتژیک» بوده که از سرمایه گذاری های کلان تر فیزیکی حمایت می کنند. این کار با هدف تحول این ولایت مخصوصاً شهر زرنج به یک راه مواصلاتی عمده برای حمل و نقل کالاهای اقتصادی صورت گرفته است. احداث بناهای مرزی و اعمال مقرراتی در سفرهای فرامرزی سبب شده که تجارت فرامرزی کالاهای اقتصادی قانونی و غیر قانونی در نیمروز متحول شود.
ژئوپلتیک
روابط سیاسی افغانستان با همسایگانش نقش تعیین کننده ای در شکل دهی روند تجارت در مناطق مرکزی . تعیین حدود اقتصاد سیاسی این مناطق داشته است. در نیمروز، این روابط با ایران بسیار کلیدی است.به طور مثال، در سال ۲۰۱۷ با مشارکت دولت های ایران، هند و افغانستان دهلیز هوایی تجارتی از طریق بندر چابهار به خلیج عمان رسماٌ افتتاح گردید. که باعث شد کالاهای اقتصادی افغانستان سریعاً به هند و دیگر بازارهایی که قبلاً دسترسی به ان از طریق پاکستان ممکن بود، منتقل شوند. همچنین هند از طریق تمویل زیرساخت های فیزیکی ولایت نمیروز افغانستان و سرمایه گذاری روی زیربناهای اقتصادی در بندر چابهار ایران، نقش مهمی را در توسعه این بندر نموده است.
خشونت
وقایع خشونت آمیز تاثیرات مستقیم اندکی روی الگوهای تجارتی ولایت نیمروز، چه از نظر نوعیت کالاهای اقتصادی و چه از دیدگاه استفاده از مسیر انتقال آن کالاها، داشته است. نیمروز در مقایسه با سایر ولایات جنوب و جنوب غربی کشور خشونت پایین و کمتری را دیده است. سطح خشونت های مرتبط با تجارت و کسب و کار مواد مخدر غیرقانونی این ولایت نیز پایین بوده است. بازیگران مختلف برای انتقال و حمل و نقل تریاک و دیگر مواد به مناطق مرزی، از راه های مواصلاتی متفاوتی در دشت های فراه، نیمروز و هلمند استفاده می کنند. به نظر می رسد که کسب و کاری های زیادی نیز در این زمینه فعال اند.
اما به نظر می رسد که ولایت نیمروز به طور غیر مستقیم از افزایش سطح خشونت ها در ولایت های همجوار به ویژه متاثر شده است. به گونه ای که منازعات در این دو ولایت شبب شده تا افراد ثروتمند به شهر زرنج که فکر می کنند، امن تر بوده و در حال توسعه می باشد، هجوم بیاورند. این کار موجب هجوم سرمایه گذاری های بیشتر روی بخش املاک و ساختمان و دیگر کسب و کارها شده است. از طرف دیگرف خشونت ها و سرقت هایی که گاهی اتفاق افتاده، سبب ترس و ارعاب قاچاقچیان انسان گردیده که منجر شده آنها راه های مشخص تری را انتخاب کنند.
قوم گرایی و شبکه های حامی
قوم گرایی یکی از عواملی دیگری بوده که روی شکل گیری نقاط کلیدی تراکم برای رانت گیری در نیمروز،نقش داشته است. به طور مثال، ادعایی وجود دارد مبنی بر اینکه تسلط کریم براهوی، یکی از قدرتمندان قوم بلوچ در زمان مجاهدین و سپس در اوایل حکومت کرزی، بیشتر طرفدار منافع قوم بلوچ به ویژه شبکه مرتبط با خودش، بوده است. همچنین افزایش تسلط و حضور پشتون ها را در تجارت و قاچاق انسان می توان مشاهده کرد. چنانکه طبق یافته های این تحقیق، از سال ۲۰۱۴ با روی کار آمدن معامله گران پشتون از ولایات فراه و هلمند جای بلوچ ها که قبلا بیشترین نفوذ را داشتند را گرفتند. به طوری که درگیری هایی در این منطقه بین دو قوم یاد شده صورت گرفت. که در نهایت، با تصمیم بزرگان دو قوم به نفع قاچاق بران و معامله گران پشتون تمام شد. با این وجود بلوچ ها همچنان جایگاه محکمی در تجارت قاچاق انسان در این منطقه دارند. در نهایت، تجارت انسان و یا هر تجارت دیگری در نیمروز در انحصار بلوچ ها نیست. این مسئله بیانگر این است که قدرت سیاسی و اقتصادی در مناطق مرزی افغانستان تا چی حد متغییر است.
نتیجه گیری
اولین و مهم ترین نتیجه گیری ماهیت توزیعی اقتصادهای فرامرزی و غیرقانونی است. این اقتصادهای غیررسمی که در آن حمل و نقل کالاهای اقتصادی طی چندین سفر صورت گرفت و افراد مختلف در تجارت و انتقال کالاهای اقتصادی طی چندین سفر صورت گرفته و افراد مختلف در تجارت و انتقال کالاهای اقتصادی از مسیرهای مشخص، دخیل اند، فرصت های عایداتی، شغلی و زمینه برای سودجویی و رانت گیری را برای گروه های مختلف فراهم می سازد. این چندگانگی و تعدد بازیگران مختلف، عواید و فرصت های رانت گیری، سبب ایجاد یک فضای تفاهم قوی برای تداوم این نوع اقتصادهای غیررسمی و پتانسیل برای مذاکره، اعتراض و حتی مقاومت خشن در برابر هرنوع تلاش های دولت و یا سایر بازیگران به منظور محدود ساختن تولید و تجارت در مسیرها و نقاط تراکم خاص، گردیده است.
دومین نتیجه گیری این تحقیق نشان می دهد که هزینه کسب و کار و تجارت در یک اقتصاد با شکاف های افقی زیاد، بلند و کار و تجارت در یک اقتصاد با شکاف های افقی زیاد، بلند می باشد که این کار هم منافع و هم فرصت های رانت گیری را محدود می سازد.سومین نتیجه این تحقیق نشان می دهد که روی میزان رانت و سود معمولاً مذاکره صورت می گیرد. چون نرخ های بلند سبب کاهش و یا توقف تولید و تجارت شده که سبب از دست رفتن عواید می شود.
این تحقیق نشان می دهد که ژئوپلتیک در شکل دهی تجارت فرامرزی از طریق نیمروز و تلاش های دولت افغانستان برای تنظیم مجدد روابط سیاسی و تجارتی خود با حمایت ایران و هند، چقدر مهم بوده است. همچنین این پژوهش نشان می دهد که منازعات و خشونت ها تاثیرات متسقیم اندکی روی اقتصاد فرامرزی ولایت نیرمزو داشته است. اما در مقابل از اینکه این ولایت نبستا امن تر است یود برده.
این تحقیق نشان می دهد که نقشی که زیرساخت ها در تغییر مسیر تجارت در ولایت نیمروز ایفا کرده مهم بوده است زیر ساخت ها همچنین نقش مهمی در شکل دهیی مجدد این تجارت در این ولایت داشته است. در رابطه با کشت مواد مخدر، برنامه های مبارزه با مواد مخدر تاثیر مستقیمی بر روی ثبات اقتصادی و سیاسی این ولایت نداشته است. چنانکه تلاشی برای جلوگیری از کشت کوکنار در نیمروز صورت نگرفته است. در نهایت در این تحقیق که مرحله مقدماتی تحقیق بود، توانسته تا شبکه هایی را ایجاد کند که می توان از ان برای انجام تحقیقات پیشگام روی اقتصادهای غیرقانونی در افغانستان استفاده کرد. همچنین پایه های روش شناختی پژوهشی را پی ریزی کرده است که می توان از آن در تحقیقات مشابه در سایر مناطقی که متاثر از منازعه اند و اطلاعات دقیق و مطمئن در آنجا غالباً قابل دسترس نیست، استفاده نمود.
شکل ۲-تصویری از توسعه شهر زرنج در بین سال های۲۰۰۸ و ۲۰۱۹
منبع:منسفیلد،دیوید(۱۳۹۹)،«منجنیق ها،پیکپ ها و تانکرها: تولید و تجارت فرامرزی و شکل گیری اقتصاد سیاسی در مرزهای نیمروز»، مترجم، فریدون شارق،کابل: واحد تحقیق و ارزیابی افغانستان.