روابط خارجیسر تیتر خبرهاسیاستنخستین خبرهایادداشت ها

توافقنامه صلح با حکمتیار، شاخه ی زیتونی به بار ننشسته

۲۸ بهمن (دلو)  ۱۳۹۹ – ۱۶ / ۲/ ۲۰۲۱

شاخه ی زیتون نماد صلح و آشتی است، لیکن به نظر می رسد توافق با حکمتیار به صلح منتهی نشده و بی ثمر مانده است.
از زمان تثبیت و تحکیم افغانستان در اواسط قرن ۱۸، این کشور یک سفر تاریخیِ منحصر به فردی و پیچیده ای را پشت سر گذاشته است. افغانستان تنها کشور در جهان است که توسط هر سه قدرت اصلی – یعنی انگلیس، اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده- مورد حمله قرار گرفته است. اما جدا از حملات قدرت های خارجی و مداخله ی آنها در این کشور، افغانستان همواره با مشکلات و اختلافات داخلی نیز دست و پنجه نرم کرده است.

اگر کمی به گذشته نزدیک نگاهی اندازیم می بینیم که در اوایل سال ۲۰۲۰، اشرف غنی و عبدالله عبدالله، با اعلام دو رهبریِ موازی و فروکشاندن کشور در یک بحران سیاسی جدی، به تاریخ مصائب و آشفتگی های افغانستان افزودند و به نوعی دو دولت در یک کشور ایجاد شد، دولتِ رسمی و دولت در سایه.

شاید بتوان گفت رقابت چهار نیرو در افغانستان برای کسب قدرت برجسته بوده و با سربرآوردنِ تلاش ها برای مذاکرات صلح و آغاز گفتگوهای بین الافغانی نیز بیش از پیش نمایان شده است:
۱-رهبر اول اشرف غنی است که برنده انتخابات ریاست جمهوری سپتامبر ۲۰۱۹ بود. ۲-رهبر دوم عبدالله عبدالله است که پیروزی انتخاباتی غنی را به دلیل تقلب نپذیرفت و ریاست همزمان خود را اعلام کرد. ۳-رهبر سوم، گلبدین حکمتیار رهبر پیشین مجاهدین بوده که در تاریخ ۲۹ جدی/دی ۲۰۱۹ با حضور در کمیسیون انتخابات افغانستان، به عنوان نامزد ریاست جمهوری در انتخابات آینده ثبت نام کرد و پس از انتخاب اشرف غنی، وی نیز نتایج انتخابات را محکوم کرد. و ۴-رهبریِ چهارم، گروه طالبان است که با اصرار از به رسمیت شناختن دولت غنی امتناع ورزیده و آن را “دست نشانده” غرب می دانند. (Saikal, 2020)

این چنددستگی و تعدد جناح ها، دسته ها و احزاب با جهت گیری هایِ بعضا مخالف، موجبِ تشدید اختلافات و مبارزات داخلی در افغانستان شده است؛ عاملی که اتحاد و همبستگی برای حل موانع و چالش های داخلی، من جمله صلح، ثبت، امنیت، رفاه اقتصادی، آرامش اجتماعی، قدرت نظامی، عملکرد سیاسی و حکمرانی خوب را ضعیف و غیرقابل اجرا ساخته است.

پراکندگی گروه های سیاسی و ضعف دولت: ظهور رهبران فرصت طلب

اما آنچه بیش از همه در میانِ اپوزیسیون و گروه های مخالفِ دولت افغانستان طی چند سال اخیر به چشم می خورد، برجسته شدنِ نقش افرادی چون گلبدین حکمتیار رهبر حزب اسلامی افغانستان، -فردی که برای به راکت بستن کابل در دهه ۹۰ میلادی به “قصاب کابل” مشهور بوده-، و فعال گراییِ وی به ویژه با آغاز مذاکرات صلح بین الافغانی و رویکردیِ مستقلانه و متکی به رای خود برای کسب قدرت در این برهه ی زمانی حساس می باشد.

چنانچه پیشتر نیز در همین رابطه شاهد سفر وی به پاکستان بودیم. البته سفر وی با انتقادات و تحلیل های مختلفی مواجه شد. چنانچه یکی از اعضای جنبش پشتون تحفظ، محسن داور، با انتقاد از موضع گلبدین حکمتیار اذعان کرد “وی مخالف سیستم فعلی افغانستان است”. حکمتیار در انتخابات ریاست جمهوری افغانستان توسط مردم رد شده است. اما دولت پاکستان او را رسما به پاکستان دعوت کرد.

بدین ترتیب می توان گغت در ملغمه ی آشفته ای از مداخله و مشارکتِ گروه ها و نیروهای موافق و یا مخالف در سیاست های داخلی و خارجی این کشور، و فقدانِ سیاست های اتحادگرایانه و منسجم، نقش کشورهای منطقه و تعامل آنها با نخبگان و رهبرانِ افغان که بعضا بخشی از پیکره ی دولت نمی باشند نیز می تواند برای کابل مشکل زا باشد.

پاکستان از ماه اکتبر میزبان چندین شخصیت مخالف سیاسی افغانستان از جمله گلبدین حکمتیار، رهبر پیشین شورشیان بوده است. این روندِ رایزنی و مراوده با شخصیت های رسمی و غیر رسمی افغانستان از سوی کشوری که به باور بسیاری همچنان عامل اصلی در پناه دادن و حمایت از گروه های شوروشی و تروریستی چون طالبان می باشد، می تواند گمانه زنی ها در جهتِ پیوندِ آنها با گروه طالبان را قوت بخشد.

حکمتیار، که در ماه نوامبر برای دیدار با مقامات طالبان به دوحه پرواز کرده بود، متعاقبا اعلام کرد که حاضر است در رد دستور سیاسی با طالبان شریک شود. درحالی که وی تنها شخصیت برجسته ای است که صریحا این حرف را می زند، به نظر می رسد تعدادی دیگر از رهبران افغانستان نیز وجود دارند که ارتباط پنهانشان با طالبان در حال گسترش است؛ و این همان عامل محرک و انگیزشی برای قدرت گرفتن طالبان است.

از فرار به پاکستان تا بازگشت مجدد به افغانستان

گلبدین حکمتیار در اواسط دهه ۱۹۷۰ پس از یک کودتای نافرجام علیه سردار محمد داوود رئیس جمهور وقت، به همراه دیگر رهبران اسلامگرا به پاکستان فرار کرده و توسط نخست وزیر وقت ذوالفقار علی بوتو مورد استقبال قرار گرفت.

وی همچنین به عنوان یک رهبر مهم مجاهدین در دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ به عنوان رئیس حزب اسلامی، یک گروه مبارز مورد علاقه دولت ژنرال ضیاالحق و ایالات متحده و به دلیل تاثیرگذاریِ آن در میدان نبرد علیه نیروهای اشغالگر شوروی و رژیم کمونیستی افغانستان معروف است.

وی همچنین پس از سقوط رژیم کمونیستی رئیس جمهور نجیب الله؛ در یک دولت مجاهد از هم گسسته نخست وزیر باقی ماند. او پس از شکست از طالبان، به حاشیه سیاسی رانده و مجبور به فرار ابتدا به ایران و سپس پاکستان شد. افراد وی همچنین مدت کوتاهی بدون تأثیرگذاریِ خاص و به گونه ای بی ثمر، با نیروهای ناتو به رهبری آمریکا و دولت جدید حامی غربِ افغانستان جنگیدند. (Yusufzai, 2020)

سرانجام در سال ۲۰۱۷، وی به افغانستان بازگشت و با کابل آشتی کرد. پس از نزدیک به نُه سال بحث و بررسی از کانال های محرمانه و مذاکرات رسمی میان دو دولت افغانستان و گروه مبارز وی، حزب اسلامی گلبدین با رئیس جمهور غنی و دولت وحدت ملی در تاریخ ۲۲ سپتامبر ۲۰۱۶، توافق صلحی منعقد کرده و حکمتیار با تضمین و فراهم آورنِ برخی امتیازات برای خانواده و دستیارانش و آزادی زندانیان به کابل بازگشت.

حکمتیار از سخت ترین خواسته و موضع خود –یعنی خروج همه نیروهای نظامی بین المللی– کوتاه آمد و هزاران شبه نظامی حزب اسلامی وی در سراسر کشور از خشونت دست کشیدند. در قبال پذیرش قانون اساسی افغانستان و انصراف از خشونت، دولت موافقت کرد تا زندانیان حزب اسلامی را آزاد، اعضای کادر این حزب را در نیروهای امنیت ملی افغانستان گنجانده، و هزاران پناهجوی افغان که در اردوگاه های وابسته به حزب اسلامی در داخل پاکستان زندگی می کنند را اسکان دهد.

بدین ترتیب به نظر می رسید حذف مسالمت آمیز حتی یک جنگ سالار از میدان جنگ افغانستان نیز یک اتفاق خوشایند باشد. با این حال، با توجه به ناتوانی یا عدم تمایل حزب اسلامی گلبدین حکمتیار در سازش با دولت، اهمیت واقعی و علنیِ بازگرداندن حکمتیار و توافق با وی در پیامدهای سیاسی بالقوه این تصمیم آن هم در آینده مشخص می شد و نه در دستاوردهای فوری امنیتی.

در آن زمان این اقدام از دیدگاه اشرف غنی یک موفقیت سیاسی و یافتن دست برتر برای تحکیم قدرت خود در دولتی چند سر بود. اما همان طور که به نظر می رسید، این توافق یک شاخه ی زیتونی (نماد صلح و آشتی) دو سویه بود: از یک سو این توافق صلح می توانست به حمایت بیشتر رهبران مجاهدین قدیمیِ پشتون و متعاقبا تحریک گفتگوهای مستقیم با طالبان منجر شود؛ و از دیگر سو نیز می توانست بازگشتی سریع به دور جدیدی از درگیری های داخلی دولت باشد. دو عاملی که به نظر عملی و محقق شد. (Johnson, 2018: 5)

چیزی که می توان آن را به نوعی تغییر موضع حکمتیار در برابر اشرف غنی و قرار گرفتنِ وی در جمع مخالفان وی و همچنین و در سطح گسترده تر قرار گرفتن در برابر دولت افغانستان مطرح کرد. چیزی که در رفتارها و واکنش های سیاسی حکمتیار به ویژه در جریان تحولات اخیر صلح در افغانستان و مذاکره با طالبان مشاهده کرد.

گویی که وی همچنان مترصد به دست آوردن موقعیتی برای دست اندازی بر قدرت و ضربه زدن بر دولت فعلی می باشد. چنانچه به گزارش دویچه وله دری، گلبدین حکمتیار، رهبر حزب اسلامی در تاریخ ۱۴ فوریه ۲۰۲۱ و در مراسم بزرگداشت سی و دومین سالگرد شکست شوروی سابق گفت که حکومت افغانستان به تعهدات اش به این حزب به ویژه در رهایی زندانیان عمل نکرده و به حکومت هشدار داد اگر زندانیان این حزب رها نشوند، ارگ را محاصره خواهند کرد و به نوعی در برابر حکومت اعلام جنگ کرد.

این سخنان وی با واکنش هایی از جانب برخی شخصیت های سیاسی چون عطامحمد نور (رئیس اجرایی حزب جمعیت اسلامی) و یا احمد ولی مسعود (رئیس بنیاد شهید مسعود) مواجه شد و از دید یرخی آگاهان امور سیاست های کنونی حکومت سبب شده مقام های ارشد آن، تحت فشار داخلی و خارجی قرار بگیرند. چراکه به نظر می رسد اقداماتی چون رهایی ۵۰۰۰ زندانی طالبان از زندان های افغانستان، گروه ها و دسته هایی این چنین را برای تحقق مطالبات خود جسارت بخشیده است.

همچنین از سوی دیگر حکمتیار با مخاطب قرار دادن جو بایدن برای خروج نیروهای آمریکایی از این کشور، بار دیگر پیش گرفتن سیاست های گذشته ی خود را یادآوری کرده و درنتیجه به نظر می رسد در این آشفته بازار اوضاع سیاسی امنیتی افغانستان، هر حزب و گروهی تنها به مصلحت خود می اندیشد.

این امر یادآور گزارش مطرح شده ی دیده بان حقوق بشر در اردیبهشت ۲۰۱۶ است که در آن پاتریشیا گاسمن، پژوهشگر ارشد نهاد دیدبان حقوق بشر برای افغانستان اعلام کرد بازگشت گلبدین حکمتیار، “یادآوری ترسناکی” در این مورد است که چگونه رهبران گروه‌های جنگی مشغول به دست آوردن قدرت هستند.

تبدیل ثمره ی توافق صلح به مخالفی جدی برای دولت و سیاست های صلح سازی آن

می توان گفت پیوستن حزب اسلامی به جریان سیاسی کشور دردسری جدید را برای دولت خلق کرده است. حکمتیار اکنون به مخالف جدی دولت تبدیل شده است. او در جریان انتخابات اخیر ریاست جمهوری دولت را متهم به تقلب کرد؛ در پروسه صلح از پیوستن به شورای علی مصالحه ملی خود داری کرد؛ و هیئت صلح دولت افغانستان را نمایشی خواند؛ و به منتقدان جدی دولت در روند صلح تبدیل شد؛ همچنین از طرح حکومت موقت حمایت کرد و وجود دولت کنونی به رهبری دکتر اشرف غنی را مانع جدی صلح خواند.

چنانکه با اعلام موضع حزب خود در مورد مذاکرات بین الافغانی اعلام کرد تا زمانی که دولت رسما حزب او را به عنوان حزب اپوزیسیون نشناخته و زندانیان آنها را آزاد نسازد، در طول مذاکرات با دولت همکاری نخواهد کرد.

همچنین او با اشاره به افزایش حملات هدفمند به علمای دینی و غیر نظامیان، گفت دولت نتوانسته است امنیت را حفظ کند. همچینن با انتقاد از شکل گیری دولت گفت که رئیس جمهور غنی و دکتر عبدالله رئیس شورای عالی مصالحه ملی تاکنون در حل و فصل اختلافات سیاسی خود ناکام مانده اند. (Menafn, 2020)

پس حکمتیار، پیش از پیوستن به بدنه حکومت در جریان انزوا و دوری از کشور به خوبی متوجه شده که از جریانات سیاسی به دور است و اگر اقدامی جدی اتخاذ نکند کاملا به حاشیه خواهد رفت. اکنون نیز با جدی تر شدن روند مذاکرات و نقش پررنگ سایر جریان ها و احزاب او بیش از پیش احساس خطر و ترس کرده است.

به همین جهت، با تلاش هایی همچون سفر به پاکستان و خواندن این کشور را به عنوان خانه دوم، متهم کردن دولت به منع تراشی در روند صلح، و تلاش برای نزدیکی به طالبان درصدد است تا جای خود را در نظام آینده سیاسی افغانستان محکم تر کند و رویایی که سال هاست به دنبال آن می گردد را تحقق بخشد. این در حالی است که عدم نزدیکی طالبان با او و نداشتن پشتوانه مردمی به خاطر کسب آرا کم در انتخابات اخیر، و نشان ندادن روی خوش تاجیک ها نگرانی های زیادی را برای او در فردای پس از صلح به وجود آورده است.

نسبت حکمتیار با طالبان

اما در رابطه با مناسبات و رویکرد حکمتیار نسبت طالبان می توان گفت، گرچه وی و طالبان در مواردی چون معاندت با اشرف غنی، مخالفت با دولت فعلی، تشکیل دولت موقت، موافقت با خروج نیروهای خارجی، و مواردی از این دست وجه اشتراک دارند، لیکن این دو نهابتا در یک جبهه نمی جنگند. گرچه حکمتیار گاها به سوی طالبان سُر خورده است، لیکن طالبان به این سیاست وی روی خوشی نشان نداده و به طور کلی طالبان و حکمتیار تفاوت های زیادی با هم دارند.

در همین رابطه می توان اشاره کرد که پیشتر حکمتیار با سیاستِ عدم اجماع سیاسی دولت افغانستان، مذکرات مستقیم احزاب سیاسی با طالبان را مطرح ساخت. چنانچه گلبدین حکمتیار در مهر ۱۳۹۹ تمایل خود را برای ایجاد ائتلاف با طالبان در افغانستان ابراز کرده و گفت حزب اسلامی برای مذاکرات مستقیم و همچنین مشارکت و همکاری با طالبان آماده است.

در این میان نگاه حکمتیار به طالبان مثبت و یا حداقل در ظاهر مثبت به نظر می رسد. چنانکه از همان روزهای حضور در کابل، او در اولین سخنرانی خود در لغمان در ثور/اردیبهشت ۱۳۹۶ در مورد طالبان اعلام کرد: «طالبان افغان و از این خاک هستند، به جنگ مجبور شده اند». او طالبان را به صلح دعوت کرد و از آنها خواست تا با پیوستن به صلح دیگر بهانه ای برای حضور نیروهای خارجی در کشور وجود نداشته باشد.

چنانکه با شروع مذاکرات مستقیم بین دولت و طالبان در ماه سپتامبر او یک هفته بعد در سخنرانی در شهر کابل عنوان کرد که: «حزب اسلامی برای مذاکرات مستقیم و همچنین مشارکت و همکاری با طالبان آماده است. ما معتقدیم که اگر این دو گروه دست به دست هم دهند، بحران در افغانستان به زودی پایان خواهد یافت و هیچ نیرویی قادر به ایستادگی در برابر ان نخواهد بود. او همچنین گفت؛ هنگامی که دور اول مذاکرات دولت افغانستان و طالبان به پایان رسید، ما برای آغاز مذاکرات حزب اسلامی و طالبان آماده هستم. اکنون تصمیم با طالبان است». (Saif, 2020)

اما در مقابل طالبان چندان روی خوشی به حکمتیار نشان نداده اند. چنانکه به باور وحید مژده کارشناس مسائل طالبان: «طالبان هیچ توجهی به آقای حکمتیار نکرده. موضع ‌گیری ‌های حکمتیار سبب شده که طالبان او را به‌ عنوان یک شخصیت بی ‌طرف نه بلکه کسی که در کنار امریکایی ‌ها قرار گرفته، بشناسند».

بدین ترتیب آن طور که مجیب ارژنگ در روزنامه صبح کابل نوشته است، حکمتیار می‌خواهد با مسلح کردن افراد ازدست‌ داده ‌اش، دوباره حزب اسلامی را به یکی از احزاب فعال جنگی بدل کند تا برای رسیدن به اهدافش در برابر حکومت افغانستان و به گونه‌ی احتمالی طالبان و دیگر گروه‌های جنگی، بجنگد. اما به طور کلی شاید بتوان گفت نه طالبان و نه حکمتیار، هیچ یک زیر پرچمِ صلح و ثبات و امنیت مردم افغانستان سینه نمی زنند.

توافق صلح غنی با حکمتیار: توافقی ظاهری و بی ثمر

بنابراین، توافق با جناح حزب اسلامی گلبدین حکمتیار، تنها نشان دهنده ی وعده ها و همچنین چالش های مصالحه و سازشی سطحی و غیرعملی بود. چراکه این توافق تنها به صورت ظاهری برخی از موضوعات سخت و پیچیده مربوط به دموکراسی، نقش شرع و حضور نیروهای خارجی را مورد بررسی قرار می داد. (Thier and Worden, 2017: 16)

همان طور که خبرگزاری صدای افغان در تاریخ ۳ عقرب ۹۹ نوشته است، گلبدین حکمتیار کسی است که از همه امتیازات دولت استفاده می کند، با دولت پیمان صلح امضا کرده و ماهانه از دریافت میلیون ها افغانی به علاوه امتیازات ویژه دیگر از جمله عضویت اعضای حزبش در کابینه، اشغال کرسی های ولایتی توسط والی های حزب اسلامی و… برخوردار می شود؛ اما هیچ تعهدی در برابر نظام و قانون اساسی ندارد و به سادگی دست ابزار کشوری مانند پاکستان قرار می گیرد و مهم ترین مسایل امنیت ملی و حاکمیت و استقلال کشور را از تریبون اسلام آباد، هدف قرار می دهد.

بنابراین می توان گفت با طرح مسئله خروج نیروهای امریکایی از افغانستان در دولت ترامپ، حکمتیار شرایط را بیش از هرزمان دیگر مناسب دید و با تلاش برای کسب حمایت من جمله از سوی پاکستان و آوردن خود در صدرِ افراد نفوذگذار بر رهبریِ آتی کشور، درصدد تقویت موقعیت خود برآمد.

به طور معمول حکمتیار در تاکتیک های خود غیر منعطف و منزوی بود، اما در استراتژی اخیر خود به نسبت انعطاف پذیر شده است. این ویژگی اخیر وی برخی را به فکر غیرقابل اعتماد بودنش نسبت دهد. به هر حال او بی شک همیشه کاریزماتیک بوده و همچنان هم هست، اما بدونِ تلاش برای عملی و بالفعل ساختنِ قدرت خود، نه تها تحقق آمالِ بلندپروازانه اش ممکن نخواهد بود، بلکه ممکن است حکمتیار را در جریان تقسیم قدرت در افغانستانِ پس از طلح با طالبان بی نصیب گذارد.

منابع

– Johnson, Casey Garret, (2018), “THE POLITICAL DEAL WITH HEZB-E ISLAMI”, United States Institute of Peace, Peaceworks No. 139.
– Menafn, (2020), “Afghanistan- Hekmatyar accuses govt. officials of sabotaging peace bid”, https://menafn.com/1100404803/Afghanistan-Hekmatyar-accuses-govt-officials-of-sabotaging-peace-bid
– Saikal, Amin, (2020), “Afghan political turmoil threatens US–Taliban peace deal”, https://www.eastasiaforum.org/2020/04/18/afghan-political-turmoil-threatens-us-taliban-peace-deal/
– Saif, Shadi Khan, (2020), “Afghanistan: Hekmatyar ready to join hands with Taliban”, https://www.aa.com.tr/en/asia-pacific/afghanistan-hekmatyar-ready-to-join-hands-with-taliban/1978842
– Thier, Alex and Worden, Scott, (2017), “Political Stability in Afghanistan, a 2020 Vision and Roadmap”, United States Institute of Peace, Special Report 408
– Yusufzai, Rahimullah, (2020), “The relevance of Gulbuddin Hekmatyar to Pakistan”, https://www.arabnews.pk/node/1753396

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا