نگاهی به مستند “فریم به فریم”؛ به کارگردانیِ الکساندریا بومبک، مو اسکارپلی
۱۲ اسفند (حوت) ۱۳۹۹ – ۲ / ۳/ ۲۰۲۱
– نام فیلم: “فریم به فریم”
– کاردگردان: الکساندریا بومبک، مو اسکارپلی
– ژانر: مستند، جنگی
– محصول سال: ۲۰۱۵
– محصول کشور: آمریکا/افغانستان
– زبان: انگلیسی – دری
– ستاره ها: مسعود حسینی، وکیل کوثر، نجیب الله مسافر، فرزانه وحیدی
طالبان و احکام ممنوعه
زمانی که طالبان بر افغانستان حکومت می کردند، گرفتن عکس و عکاسی جرم محسوب می شد. هنگامی که یک عکاسِ خبریِ افغان در مستند “فریم به فریم” از ورود به بیمارستان زنان ممنوع می شود، واکنش وحشت زده و هراسانِ کارکنان بیمارستان نشان دهنده تأثیر طالبان و جوِ ناشی از ممنوعیت های اعمال شده توسط آنها می باشد. چراکه به روزنامه نگار گفته می شود چنانچه خبری از ملاقات و گفتگو با وی به گوش طالبان رسد، می تواند عواقب سنگینی داشته باشد– تاوانی چون تخریب بیمارستان و کشته شدن پزشکان. (Rapold, 2015)
پس از سقوط حکومت طالبان در سال ۲۰۰۱، به تدریج مطبوعات آزادِ نوپا و کم تجربه ای ظهور، و انقلابی در صنعت عکاسی این کشور متولد شد. بنابراین، با خروج نیروهای خارجی و رسانه ها، افغانستان و همچنین روزنامه نگارانِ آن، باید به تنهایی روی پای خود بایستند.
مستندِ “فریم به فریم”، که در افغانستانی مدرن واقع شده و مملو از رنگ و تصویر و شخصیت است، فعالیت چهار فوتوژورنالیست و یا همان عکاس خبریِ افغان را دنبال می کند که با تلاش خود در حال گشودن درب ها و هموار کردنِ مسیری برای چشم انداز رسانه ایِ در حال ظهور اما خطرناکی هستند که افغانستان را برای جهان و برای خودشان مجددا چارچوب بندی و ترسیم می کند.
این فیلم ازطریق مکتب سینما ـ حقیقت (cinema-verite)، مصاحبه های خودمانی، فتوژورنالیست هایِ توانمند و شاتِ فیلم های آرشیویِ هرگز دیده نشده ای که در زمان رژیم طالبان مخفیانه ضبط شده بود، مخاطبان و ببینندگانِ خود را با چهار شخصیتی در جستجوی حقیقت پیوند می دهد. (IMDb, 2015)
“فریم به فریم”؛ روایتی از چهار فتوژورنالیست (عکاس خبری)
بنابراین، مستند فریم به فریم، روایتی جذاب از چهار عکاس را بیان می کند که هرکدام از آنها یک داستان زندگی متفاوت – و یک لنز خاص- را برای کارها و فعالیت هایشان ارائه می دهند. می توان گفت الكساندریا بومبک و مو اسكارپلی، کارگرانانِ همکار در این مستند، مهارت های فیلم سازیِ قابل توجهی را به این مستند مصور و همراه با تصویرپردازی وارد ساختند كه فراتر از حیطه و قلمرو عكاسی است. این مستند هم در موضوعات گسترده ای از هویت ملی کنکاش و بررسی کرده و هم به روایاتِ شخصی تری از روزنامه نگاران شجاعی که مصمم هستند حقایق را تا آنجا که می توانند بازگو کنند، می پردازد. (Mountainfilm, 2015)
به گفته نجیب الله مسافر، شخصِ ارشد در میان چهار این شخصیت از گروه عکاسیِ مستندِ فریم به فریم، در سال های گذشته که ممنوعیت رسانه ای در افغانستان مرتفع گردید، شاهد یک انقلاب عکاسی در این کشور بودیم. مسافر عکاسی را آموزش می دهد و معتقد است که تصاویر عکس برداری شده، از هویت یک کشور جدایی ناپذیر هستند.
شخصیتِ دیگر، یعنی وکیل کوثر، عکاسی با تجربه ی کمتر، آرام و متدین، جنبه هایی از جامعه را شرح می دهد که در غیر این صورت و بدونِ مصور ساختنِ وضعیتشان ممکن است نادیده گرفته شوند. وی در برخورد و تعامل با بسیاری از افراد معتاد به هروئین در کشور -کسانی که در خیابان ها زندگی می کنند و همچنین معتادان در مراکز بازپروری- با اطمینان به اهمیت این امر اذعان دارد که “یک عکس می تواند منجر به تغییر شود”.
همچنین مسعود حسینی که جایزه پولیتزر ۲۰۱۲ را برای عکسبرداری اخبار فوری/جنجالی دریافت کرد نیز شخصیتِ فعال دیگری در این مستند است. وی هنگام یادآوری شرایط در یک تصویربرداری از یک حادثه ی بمب گذاری در صفوف مراسم مذهبی؛ به وضوع مضطرب و پریشان شد. چراکه این عکس ِ وی، دختر ۱۲ ساله عزاداری را نشان میدهد که در حادثه بمبگذاری عاشورای «کابل»، در بین اجساد کشته شدگان ایستاده و فریاد میزند.
و در نهایت، فرزانه وحیدی، همسر حسین، که بر روی زنان افغان و مسائل و مشکلاتِ آنها تمرکزد دارد، خود را در موقعیت های خاص چالش برانگیزی قرار داده، و این آن چیزیست که باعث دلهره و نگرانیِ سنتی گرایانی بوده که معتقدند زنان در سایه قرار دارند و جایگاهِ آنها در حاشیه است و نه در مرکز لنز دوربین. (Linden, 2015)
اما شاید دررابطه با فیلم و فیلم سازی بتوان چنین گفت، بازگو کردنِ اینکه تاریخ گذشته چه میزان بر انتخاب ها تأثیر می گذارد، یا اینکه شاخه ی مستند سازی چگونه به انتقادات پاسخ می دهد، امری دشوار باشد؛ اما اگر بخواهیم فیلمی زیبا، همدلانه با قابلیت همزاد پنداری، با واقعیت های ناملایمِ سیاسی، ضمنِ توجه به مقوله ی انسانیت و بالا بردن کرامت انسانی را انتخاب کنیم، می توان از مستند “فریم به فریم” اسم برد.
راویانِ محلی؛ زبانی گویاتر در انعکاسِ شرایط افغانستان
بومبک که خود اصالتا اهل نیومکزیکو است، تصمیم داشت فیلمی كوتاه بسازد، اما همه چیز دست به دست هم داد و ماجرا به گونه ای دیگر پیش رفت؛ چنانچه اسكارپلی نیز وارد داستان شد (دررابطه چگونگیِ آشنایی این دو می توان گفت، مو اسكارپلی در ابتدا الکساندار را به عنوان فیلمبردار و صدابردار برای یک فیلمبرداری در اتیوپی استخدام کرد و پس از آن پروسه رفتن آنها به کابل با همکاری یکدیگر کلید خورد) و آنچه در نتیجه حاصل گردید، یك قطعه ی بصری زیبا و ماهرانه ویرایش شده است، قطعه ای كه زیبایی افغانستان را به گونه ای نشان می دهد كه غرب هرگز آن را چنین نمی دید.
همچنین لازم به ذکر است که افراد دخیل این فیلم، یعنی چهار عکاس حاضر درجریان مستند نیز با شجاعت و جسارت و سرسختی خود بر موانع فائق آمده و جا نزدند. و این به ویژه در مورد فرزانه وحیدی، برجسته ترین عکاس خبریِ زن در افغانستان بیش از سایرین صدق می کند؛ کسی که در زمینه مشکلات زنان در یک جامعه بنیادگرای اسلامی تخصص دارد، – که البته این وضعیت سخت برای خود او و بوبمچو اسکارپلی هم بود، کسانی که به هر کجا برای سوژه های خود سر زده و در نهایت نیز موفق به ساخت یک فیلم واقعا قابل توجه شدند.
بومبک هنگام نمایش مستند خو در منهتن از سختی کار خود و اینکه جدی گرفته نمی شدند می گوید. چنانکه در مکالمه ای که او از پزشکی در بیمارستان سوختگی در هرات ضبط کرده، جایی که وحیدی قصد دارد با زنانی که خودسوزی کرده اند مصاحبه کند، خود نشان دهنده ی نوعی محدودیت همراه با نگرانی و تنش است.
موضوعی که دکتر برای صحبت در مورد آن طفره می رود، و سپس وجود آن را انکار می کند، و متعاقبا توضیح می دهد که اگر این گفتگو درز پیدا کند، موقعیت سیاسی او را در شرایط محلی به خطر می اندازد و پس از آن می بینیم که از آنها می خواهد که عکس نگیرند. بنابراین به گفته ی بومبک، عکاسان در داخل افغانستان و همکاری آنها، امکانی به ما داد که در نبودِ این افراد، خاص منحصر به فرد ساختنِ این مستند نیز غیرممکن بود. بدین ترتیب حضور عکاسانِ خبریِ محلی در کشوری که افراد دیگر اجازه ی دسترسی ندارند، بسیار مهم است.
در حالی که نوشتن و ساخت فیلم دررابطه با برخی موضوعات و برجسته ساختنِ آنها تأثیر ویژه ای دارد، بحث کردن در مورد عکاسی و مقوله ی عکس برداری اهمیت دو چندانی دارد چراکه سختی آن قابل توجه بود. چراکه به نظر می رسید روشی خوب و به جا برای روایت داستان عکاسی بود، یک خصیصه ی قدرتمند برای جلو بردن کارها و ثبت و ضبظ حقایق با یک کلیک.
به همین منظور چهار عکاس خبری را انتخاب کردیم. مسعود حسینی به تازگی برنده جایزه پولیتزر شده بود؛ فرزانه وحیدی زنی بود که به خاطر کار با زنان افغان و موضوعاتی در همین حیطه شهرت داشت؛ و همین طور دیگر عکاسان خبری وکیل کوثر و نجیب الله مسافر. بومبک می گوید: فکر می کردم این یک فیلم کوتاه است، اما وقتی مصاحبه می کردم و هر کدام چهار ساعت طول کشید، کاملا واضح بود که باید داستان بزرگ تری باشد. (Thompson and Anderson, 2015)
اسکارپلی نیز در همین زمینه معتقد است: “داشتن راویان محلی بسیار مهم است – نه تنها در افغانستان- بلکه درهرجایی فکر می کنم این امر اهمیت دارد.” “چه کسی بهتر از مردمانی از کشور خود می توانند یک داستان را بیان کنند؟” اما یک مشکل وجود دارد: هنوز این سردبیران رسانه های خارجی هستند که تصمیم می گیرند کدام تصاویر منتشر شود. و اغلب از زیباترین عکس ها در برابرِ عکس های غالبا “خبرساز” غفلت و چشم پوشی می شود.
این بدان معناست که یک طرف قضیه در این کشور همچنان وجود دارد که هنوز از بقیه دنیا پنهان مانده است. در این فیلم عکاسان و معلمانی حضور دارند که علاقه زیادی به روایت داستان های از هویت واقعی افغانستان دارند؛ خواه این روایت ها خبرساز باشند یا نه.( BBC Culture, 2015)
قدرت یک عکس
این عکاسان خبریِ افغان؛ به نوعی راویان، حقیقت جویان، و صدای مردم خودشان هستند. آنها از فرصتی بی نظیر برای ساختن پایه های دموکراسی در کشور استفاده می کنند، آن هم به روشی که پیشتر هرگز وجود نداشته است؛ یعنی از طریق مطبوعات آزاد. آثار و کارهای آنها بخش مهمی در نشان دادن آنچیزی است که در این زمان بسیار نامشخص اتفاق می افتد.
در عین حال، آنها با موانع بزرگی نیز روبرو هستند: تهدیدهای طالبان یا دیگر افراط گرایان، بدبینی و شک و تردید از جانبِ مردم خود، عدم امنیت و حمایت مالی، و فرزانه، تنها زن عکاس خبریِ افغان در کابل، با موانع جنسیتی. به گفته ی مسعود حسینی، دسترسی شخصیت های ما فرصتی بسیار منحصر به فرد برای ثبت موضوعات و معضلاتی فراهم کرده است که معمولاً برای گروه های فیلمبرداری خارج از کشور قابل دسترسی نیست. (kickstarter, 2015)
دیدگاه های و نظرات
دررابطه با مستند حاضر، هالیوود ریپورتر (Hollywood Reporter) چنین نوشته است: “مستند فریم به فریم، یک ادای احترامی کامل به قدرت فتو ژورنالیست ها و یا همان عکاس خبری است … سازندگان فیلم با رفاقتی روزانه و روحیه رقابتی که سوژه های تامل برانگیز آنها را هدایت می کند، هماهنگ و همساز هستند.
صفحه اینترنتی تایم لایت باکس(TIME Light box) که به معرفی عکاسان می پردازد نیز دررابطه با مستند حاضر نوشته است: “یک تاریخچه بصری ضروری … همانطور که دوربین چهار شخصیت را در زندگی روزمره خود دنبال می کند، و هم زمان با این که آنها داستان هایی از گذشته خود را به اشتراک می گذارند -همان داستان هایی که از نگاه آنها خبر می هد و صدای آنها را شکل می دهد- یک روایت لایه به لایه ی بزرگتری را نیز آشکار می سازد؛ روایتی که ملتی را آشفته و با مشکل مواجه ساخته است.
در نهایت BBC Culture نیز براین باور است که: ” [این فیلم] به قدرت تصویر عکس و توانایی آن در تغییر درک و برداشت ها، ادای احترام می کند. “
منابع
– BBC Culture, (2015), “Frame by Frame: Unseen Afghanistan”, https://www.bbc.com/culture/article/20150409-the-unseen-afghanistan
– IMDb, (2015),”Frame by Frame”, https://www.imdb.com/title/tt4335808/
– kickstarter, (2015), “Frame by Frame”, https://www.kickstarter.com/projects/framebyframe/frame-by-frame
– Linden, Sheri, (2015), “‘Frame by Frame’: SXSW Review, https://www.hollywoodreporter.com/review/frame-by-frame-sxsw-review-778592
– Mountainfilm, (2015), “FRAME BY FRAME”, https://www.mountainfilm.org/media/frame-by-frame
– Rapold, Nicolas, (2015), “Review: ‘Frame by Frame’ Looks at Four Intrepid Afghan Photojournalists”, https://www.nytimes.com/2015/11/20/movies/review-frame-by-frame-looks-at-four-intrepid-afghan-photojournalists.html
– Thompson, Anne and Anderson, John, (2015), “Afghanistan Documentary ‘Frame by Frame’ Is Catching Attention”, https://www.indiewire.com/2015/11/afghanistan-documentary-frame-by-frame-is-catching-attention-175776/