سر تیتر خبرهاسیاست

کرسی لرزان وزیر خارجه؛ اتمر می‌رود یا برکنار می‌شود؟

۲۱ فروردین(حمل)۱۴۰۰-۲۰۲۱/۴/۱۰

کرسی لرزان وزیر خارجه؛ اتمر می‌رود یا برکنار می‌شود؟
اشرف غنی احمدزی

۸صبح، کابل: به نظر می‌رسد که حنیف اتمر، وزیر امور خارجه کشور به‌زودی از کرسی این وزارت کنار زده می‌شود. این مطلب را چندین منبع معتبر در ارگ، در تماسی به روزنامه ۸صبح به شرط افشا نشدن هویت‌شان،‌ تأیید کرده‌اند. به گفته این منابع، رییس جمهور غنی نسبت به ناتوانی آقای اتمر در «ایجاد اجماع منطقه‌ای برای صلح» خشمگین است.

آقای اتمر پس از گمارش به عنوان وزیر امور خارجه، در جلسات متعددی «ایجاد اجماع منطقه‌ای برای صلح» را اصلی‌ترین رکن مأموریت خویش عنوان کرده بود.

برخی از تحلیل‌گران به این باور اند که کنار زدن حنیف اتمر از کرسی وزارت امور خارجه، به دلیل آنچه ناکامی وی در ایجاد اجماع منطقه‌ای خوانده می‌شود، تنها یک بهانه است؛‌ زیرا آقای غنی از همان نخستین روزی که کرسی این وزارت را به آقای اتمر سپرد، قصد داشت جایگاه سیاسی او را آسیب بزند.

حنیف اتمر در انتخابات ریاست جمهوری قبلی از رقبای جدی اشرف غنی به حساب می‌آمد و حتا در شماری از سخنرانی‌های کمپاینی خویش، خواستار استعفای آقای غنی و ایجاد اداره موقت برای تأمین صلح شده بود. البته در این موضع‌گیری در آن زمان، رقبای دیگر آقای غنی، از جمله داکتر عبدالله عبدالله نیز به توانایی حکومت او در رابطه به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری باور نداشتند و در عوض خواستار برپایی اداره موقت و مصالحه با طالبان بودند. اشرف غنی اما با سماجت تمام بر برگزاری انتخابات پافشاری کرد و با وجود مشارکت اندک و تقلب گسترده، خود را برنده ساخت و رقبا را در برابر یک عمل انجام شده، ولی رسوا و پر از تقلب قرار داد.

از آنجایی که اشرف غنی نسبت به آنانی که به توانایی اداره وی نسبت به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری شک داشتند و نیز آن عده از رقبایش که پرچم تقلب در انتخابات علیه او را بسیار به اهتزاز درآوردند، ملالت خاطر دارد، بعید نیست که برای کنار زدن آن‌ها از فضای عمومی سیاسی، دست به اقدامات متنوع بزند.

چنان‌چه، تخریب اردوگاه انتخاباتی اتمر و بعد از آن کنار کشیدن غم‌انگیز وی از رقابت در انتخابات ریاست جمهوری، به واسطه تیم اشرف غنی احمدزی رقم خورد. اردوگاه غنی آن‌گاه با بازگرداندن آقای اتمر به حکومت، در ظاهر از وی دل‌جویی کرد؛ اما در باطن شخصیت سیاسی اتمر را با گمارش وی به وزارت امور خارجه زنده به گور و شانس او را برای رسیدن به کرسی ریاست جمهوری، برای همیشه سد کرد.

آقای حنیف اتمر خود در نخستین روزهای آغاز کارش به عنوان وزیر خارجه در یکی از جلسات غیرعلنی به شماری از دست‌اندرکاران و مدیران رسانه‌های کشور گفته بود که (نقل به معنا) سرنوشت و اوضاع بحرانی وطن، او را وادار به مشارکت در حکومت اشرف غنی احمدزی کرده است، هرچند با رییس جمهور زیاد راحت نیست.

از سوی دیگر، آقای اتمر در نخستین روزهای تصاحب کرسی وزارت امور خارجه، در سخنرانی‌های خویش به وضاحت «ایجاد اجماع منطقه‌ای برای صلح» را از مهم‌ترین اولویت‌های دیپلماتیک خویش عنوان کرده بود.

این در حالی است که از نظر اشرف غنی احمدزی، محب، فضلی و حتا امرالله صالح و سرور دانش، آقای حنیف اتمر با وجود سفرهای متعدد منطقه‌ای قادر به ایجاد اجماع برای صلح نشده است. به گفته آنان، در کنار عدم ایجاد «اجماع منطقه‌ای برای صلح» و با وجود سفرهای متعدد آقای اتمر به منطقه و روابط «نزدیک و مشکوک» ایشان با تهران و مسکو، وضعیت دیپلماسی کشور با یک سیر قهقرایی و ذلت‌بار مواجه شده است.

چنان‌چه سفر ملا برادر و هیأت همراه‌ او که گفته می‌شود در هماهنگی با وزارت امور خارجه و شورای مصالحه ملی صورت گرفته بود، یک رسوایی دیپلماتیک محض برای افغانستان بود. هیأت طالبان در کنفرانس خبری خود در تهران، اعلام کرد که ادامه مذاکرات بین‌الافغانی در دوحه را مشروط به استعفای آقای غنی از کرسی ریاست جمهوری ساخته است.

جالب است که هیأت طالبان عین خواسته را در نشست خبری‌شان در مسکو نیز مطرح کرد. عباس‌ استانکزی، سخنگوی مخلوع هیأت مذاکره‌کننده طالبان گفت که «اگر اشرف غنی احمدزی از جنگ دست بردارد و بگوید که استعفا می‌دهم و برای صلح و حکومت جدید… قربانی بدهد، ما حاضر هستیم به حکومت جدید. به همین خاطر مذاکره می‌کنیم.»

این دو رسوایی دیپلماتیک، به‌ویژه متهم کردن اشرف غنی احمدزی به عنوان یکی از موانع جدی مصالحه در دو پایتخت مهم منطقه، اوج افتضاح دیپلماتیک برای دستگاه دیپلماسی کشور بود که از نظر آقای غنی از ناتوانی حنیف اتمر در «ایجاد اجماع منطقه‌ای برای صلح» ناشی می‌شود.

در این شکی نیست که غنی و اتمر اختلافات جدی سیاسی دارند؛ اما انتظار اشرف غنی احمدزی از وی به عنوان وزیر امور خارجه‌اش این بود/است که آقای اتمر با توجه به روابط «نزدیک و مشکوک خویش» با ایران و روسیه،‌ باید توانایی جلوگیری از مانور تبلیغاتی طالبان را در تهران و مسکو می‌داشت.

با توجه به اطلاعاتی که از منابع نزدیک به ارگ ریاست جمهوری در اختیار روزنامه ۸صبح قرار گرفته، رسوایی دیپلماتیک تهران و مسکو حتا سبب شده است که برخی از پیشنهادات رسمی آقای اتمر برای ایجاد تغییرات در دستگاه دیپلماسی کشور و پست‌های دیپلماتیک، در میان دوسیه‌های قطوری که بر سر میز فضلی در اداره امور منتظر امضای رییس جمهور غنی است، خاک بخورد.

به گفته منابع، ناتوانی دستگاه دیپلماسی کشور در «ایجاد اجماع منطقه‌ای برای صلح» از یک طرف و گمارش حلقه «حواریون قومی» اتمر به شماری از کرسی‌های مهم دیپلماتیک در داخل وزارت خارجه و شماری از سفارت‌خانه کشور از جانب دیگر، از عوامل خشم اشرف غنی است.

آقای غنی گمان می‌کند که اتمر با گمارش یاران گرمابه و گلستان خویش در کرسی‌های حساس دیپلماتیک نه تنها کاری برای ترمیم وجهه دولت در سطح منطقه و جهان انجام نداده، بلکه حتا اتفاقات اخیر ممکن است باعث آبروریزی بیش‌تر افغانستان شود.

یکی از این موارد، گمارش فرید ماموندزی، یار گرمابه و گلستان آقای اتمر به کرسی سفارت افغانستان در هندوستان است که متأسفانه دولت هندوستان به دلیل شک و ظن‌هایی که نسبت به «روابط مشکوک» آقای ماموندزی با یکی از کشورهای منطقه داشت، صدور اگریمان ایشان را نزدیک به شش ماه  معطل ساخت و در پایان کار، اگریمان آقای ماموندزی با بسیار اکراه از سوی دهلی جدید، صادر شد. این برای دولت افغانستان و شخص رییس جمهور غنی، آن‌هم در شرایطی که با پیش‌رفت مذاکرات صلح،‌ نقش پاکستان در سیاست افغانستان افزایش بی‌سابقه‌ای پیدا کرده است، جز یک توهین دیپلماتیک چیزی دیگری نبود. اتمر این را می‌دانست/می‌داند که هندوستان کشور مهم و جدی در سیاست افغانستان است و گمارش چهره دارای روابط مشکوک به عنوان سفیر در دهلی‌ جدید، تأثیر زیادی بر روابط افغانستان و هندوستان دارد. هرچند آقای ماموندزی بعد از نزدیک به شش‌ ماه، اگریمان خویش را به دست آورد، اما هنوز کارش را به صورت رسمی در دهلی جدید آغاز نکرده است. شاید بهتر باشد که آقای اتمر از خیر فرستادن ماموندزی و خیال گمارش افرادی از این دست، خودداری کند و در عوض، در گمارش‌های خود در کنار تنوع قومی، حساسیت‌های دیپلماتیک منطقه‌ای را نیز درنظر بگیرد.

گمارش محمد‌شفق خواتی نیز به عنوان سفیر سیار افغانستان در امور مهاجران در ایران، آن‌هم در شرایطی که افغانستان دارای سفارت کلان و سفیر برحال در تهران است، خبط دیگری بود که نباید رخ‌ می‌داد. این موارد نشان می‌دهد که برخی  گمارش‌های اخیر در وزارت خارجه، ریشه در کم‌تجربه‌گی دیپلماتیک آقای اتمر و عدم درک درست او از حساسیت‌های منطقه‌ای دارد.

من به این باورم که برای حنیف اتمر بهتر این است که به صورت آبرومندانه از کرسی وزارت خارجه کنار برود، تا دستگاه دیپلماسی کشور بیش از این آسیب نبیند. ما در این شرایط حساس به یک شخصیت مفید‌، دانشمند، مستقل، پاک و فارغ از زدوبند‌های قومی نیاز داریم، تا بتواند دستگاه دیپلماسی کشور را به نهاد مفید و موثر که معرف هویت و تنوع کل افغانستان باشد، بدل کند. نباید اولویت‌های دیپلماتیک ما برای ایجاد اجماع منطقه‌ای برای صلح، قربانی کم‌تجربه‌گی، ناتوانی و حلقه‌گرایی شود؛ بلکه دستگاه دیپلماسی کشور باید به نهادی برای امداد و همکاری گسترده منطقه‌ای و بین‌المللی برای تأمین صلح و ثبات در کشور گردد.

نویسنده:س.پامیری

منبع: هشت صبح

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا