سر تیتر خبرهاسیاستفرهنگ و اجتماعنخستین خبرهایادداشت ها

شاعران معاصر افغانستان؛ سفیرانِ صلح و طلایه دارانِ ادبیات ضدجنگ

۲۹ تیر (سرطان) ۱۴۰۰- ۲۰/ ۷/ ۲۰۲۱

به طور معمول در کشورهایی که تجربه ی پشت سر گذاشتن جنگ و درگیری را داشته اند، شاهدِ رشد و تکاملِ ادبیات و مضامین ادبیِ نویسندگان و شُعرا در قالبی از آنچه “ادبیات مقاومت و پایداری” نامیده می شود، بوده ایم. همچنین با قرار گرفتنِ درون مایه هایی پیرامون جنگ و صلح در دلِ آثار ادبی معاصر به ویژه در کشورهای درگیر جنگ و خشونت، تولد و ظهور جریان هایی ادبی از “شعر ضدجنگ” مشهود است. شاید بتوان گفت این تحول و تکاملِ ادبی در بستری از شرایطِ متزلزل و متشنجِ افغانستان بیش از هر کشور دیگری مشاهده، و توسطِ شاعران، نویسندگان، راویان، مورخان، و ناظران ادبی-هنری به خوبی درک و نهایتا در قالب اشعار و متون مرتبط منعکس شده است.

با سقوط طالبان به دست ائتلاف تحت رهبری ایالات متحده در ۲۰۰۱، علی رغم انتظارهای ایجاد شده برای امنیت و صلحی بادوام و مانا، افغانستان به ورطه جنگ خانمان سوز دیگری افتاد. چنانکه دغدغه ی رسیدن به صلح میدان جنگ و اتاق های سیاسی را در نوردید و در نتیجه قلم نویسندگان و شاعران افغان نیز به بوی جنگ، خشونت و آرمان رسیدن به صلح آغشته شد. این روند به ویژه پس از حضور نیروهای خارجی در کشور و تداوم جنگ پررنگ تر شد. چنانکه تقی اکبری را می توان از نخستین نمونه هایی مثال زد که پس از سال های ۱۱ سپتامبر اشعارش با موضوعات جنگ و حضور نیروهای خارجی گره خورده است.

بنابراین شاهدِ تولد نسل جدیدی از شاعران و نویسندگان در این شرایط نیز هستیم؛ کسانی که خود جنگ و آلامِ ناشی از آن را چشیده و شاهدِ جنگیدن مردمان کشورشان برای صلح بوده اند. بنابراین تا پشت سرگذاشتن دوران کنونی و گذارِ افغانستان از جنگ و خشونت به صلح و امنیت، شاید سال ها جریان های ادبی به سمتِ ادبیات ضد جنگ، پایداری و مقاومت پیش رفته و با سپرِ ادبیات به جنگیدن برای صلح رفت؛ چنانکه استفاده از شعر و متون ادبی نه تنها به عنوان شیوه ای برای مقابله با جنگ طلبی، بلکه به عنوان یک تراپی و درمان نیز محسوب می شود.

تغییر و تحول جریان ادبی افغانستان در گذر زمان

از جنگ آوری شاعران، تا تقدسِ جنگ و در نهیات نکوهشِ آن

سنت شعر و شاعری یکی از مشهورترین اجزا و عناصرِ هنر و فرهنگ در افغانستان معاصر است. برخلاف سایر اشکالِ هنری، شعر تقریبا در تمامی گروه های جامعه ی افغانستان گرامی داشته شده و شیوه ای عالی برای ابراز وجود و بیانِ احساسات و عقاید خود محسوب می شود. شعر و شعرخوانی در افغانستان به دو زبانِ پشتو و دری هزاران سال پیشینه دارد. مشهورترین شاعر پشتو را خوشحال خان ختک می دانند. ختک که از او به عنوان شاعر ملی افغانستان و یا بنیان گذار ادبیات ملی افغانستان یاد می شود، خود شاعری جنگجو بود. او بیشتر درباره وحدت، عزت، جنگ، عشق و زندگی روزمره می نوشت. چانچه خوشحال خان ختک که در ۱۶۱۳ در کابل متولد شد پس از مرگ پدرش در جنگ، رئیس قبیله خود شد و سپس شورشی علیه امپراتوری مغول را رهبری كرد. مبارزات او علیه مپراتوری مغول با جلب توجه هموطنان افغانش از طریق شعر وی مشخص شد. اگرچه سرانجام شورش او به شکست انجامید، اما سخنان وی به تعریفِ کشوری که در نهایت به افغانستان تبدیل شد، کمک کرد.

و یا احمد شاه درانی که در سال ۱۷۲۲ در هرات متولد شد، نیز شاعری بود که ارتشی را علیه امپراتوری مغول هدایت می کرد. همچنین نازو توخی، که در سال ۱۶۵۱ در قندهار متولد شد، به عنوان “مادر ملت افغان” شناخته می شود و با شعرهای خود پیرامون ملیت افغان شهرت یافت. هنگامی که پدرش در جریان جنگ با صفوی کشته شد، او برای دفاع از سنگر خانوادگی اش شمشیر در دست گرفت. بنابراین می توان گفت افغانستان ملتی از شاعران جنگجو است. با این حال، همه شاعران بزرگ افغانستان نیز مبارزان بزرگی نبودند، و با وارد شدنِ افغانستان به تحولاتی سیاسی چون انقلاب ثور و متعاقبا آغاز جنگ شوروی در افغانستان و حوادث نشات گرفته از آن، شاهدِ جریان تازه ای از ادبیات جنگ و ضدجنگ در این کشور بودیم.

همان طور که ضیا قاسمی این تحول ادبی و نقش جنگ در ادبیات افغانستان را به خوبی تشریح می کند، می توان گفت در واقع پس از صبحگاه روز هفتم ارديبهشت سال ۱۳۵۷ كه مردم كابل با صداي شليك تانك ‌ها و تفنگ ‌هاي كودتاچيان حزب خلق از خواب برخاستند و جنگ آغاز شد، كمتر اثر ادبي در افغانستان خلق شده است كه ردي از جنگ در تار و پود آنها تنيده نشده باشد. در سال‌ هاي اوليه اين جنگ كه رويارويي طرفين رنگي ايدئولوژيك با خود داشت، ادبيات هم بي‌ تاثير از آن نبود. ادبياتي كه خود را رسالتمند مي‌ دانست و باري از تهييج و تشويق همفكران خود به جنگ و مبارزه را بر دوش مي ‌كشيد.

 در يك سو شاعران و نويسندگاني بودند كه گرايش به افكار چپ داشتند و همگام با دولتِ وقت به مضاميني چون عدالت اجتماعي، برقراري جامعه بي‌طبقه و حقوق كارگران و دهقانان مي‌ پرداختند و مخاطبان را به مبارزه با ارتجاع و استكبار فرا مي‌ خواندند و در سوي ديگر اديباني با گرايش ‌هاي ديني و مذهبي و علاقمند‌ به گروه‌ هاي مجاهدين كه با مضاميني چون دفاع از دين و ميهن و جهاد با كفر و اشغالگري، مخاطبان خود را به مبارزه با حكومتِ وقت تشويق و ترغيب مي‌كردند. در آثار هر دو گروه جنگ به ذات خود امر مذمومي پنداشته نمي‌ شد.

اما همچنان كه سمت ‌و سوي جنگ ‌ها در افغانستان تغيير كرد، رويكرد جامعه ادبي به جنگ نيز دچار تغيير شد: پیشروی به سمتِ ادبيات ضد جنگ. اختلافات شديد داخلي چپي ‌هاي حكومتي كه گاهي تا سر حد تصفيه ‌هايي خونين پيش مي‌ رفت، سپس جلوس دولت مجاهدين و جنگ ‌هاي وحشتناك احزاب و گروه‌ هاي مجاهدين بر سر قدرت و بعد سلطه گروه طالبان، اتفاقاتي بودند كه جنگ را در ديدگاه همه مردم از جمله اديبان مذموم كرد و چنين بود كه ادبيات افغانستان، به خصوص با ظهور نسل جديدي از شاعران و نويسندگان در داخل افغانستان و در ميان مهاجرين افغانستاني خارج از وطن، ظاهر و باطني ضد جنگ به خود گرفت (قاسمی، ۱۳۹۹). بدین ترتیب به مرور زمان، صلح خواهی و ضدیت با جنگ وجه غالب و برجسته ی اشعار، داستان ها، کتب و متونی شد که دغدغه و دلمشغولیِ ذهنی شاعران و نویسندگان معاصر است.

امروزه در افغانستان، معمولا یافتن گروه هایی از مردان که درباره شعرها بحث و گفتگو کرده یا برای شنیدن، خواندن یا ضبط اشعار گرد هم می آیند، کاملا معمول است. اما باید توجه داشت زنان هم از این سنت قدیمی غایب نیستند. حتی در روستاهای افغانستان نیز زنان اشعار و تک بیتی های کوتاهی را زمزمه کرده و پدرسالاری سختگیرانه ای که مجبور به تحمل آن هستند را، به سخره می گیرند.

 بنابراین شعر به زنان قدرت می بخشد، ذهن آنها را باز کرده و به آنها فرد و استقلال بخشیده است. زنان در آثار خود می کوشند تا میهن جنگ زده خود را التیام بخشیده، میهن پرستی عمیق و نافذی را ابراز، و خشم و غیظ نسبت به عقاید دگم، ریاکاری مذهبی و زن ستیزی را آشکار ساخته و افغانستان و زیبایی های طبیعی خیره کننده آن را عاشقانه جلوه دهند. شعرهایشان را به یاد کسانی می سرایند که جوانی، امید و زندگی خود را به خاطر دهه ها جنگ از دست داده اند.

بنابراین باید گفت شاعران به نوعی سفیران صلح و آرامش هستند و ادبیات می تواند به عنوان ابزاری در مسیر نهاینه سازی فرهنگ صلح موثر باشد. چنانچه به گفته غلام حیدر متخلص به «حیدری وجودی»، شاعر شهیر و درگذشته ی افغان، “شعرها قدرت هدایت یک جامعه را دارند، شعرها می توانند ذهن را روشن کنند. شعرها می توانند با وجود جنگی که ما را احاطه کرده است، به مردم انگیزه دهند تا در جامعه کارهای خوب انجام داده و خوب باشند. این قدرت و تأثیری است که شعر بر زندگی ما دارد.”

شعر معاصر افغانستان؛ آینه ای تمام نما از شرایط سیاسی-اجتماعی

تحول مضامین شُعرا از عشق نافرجام به انتقاد گرایی، عشق به وطن و ملی گرایی

باید گفت شعر معاصر افغانستان شرایط اجتماعی-سیاسی این کشور را منعکس می کند. شعر می تواند نگرانی ها و واقعیت های یک جامعه پس از جنگ و جاه طلبی ها و آرزوهای نسلی را بازگو کند که تلاش می کنند جهانی مدرن را از میان یک مبارزه طولانی و خشونت آمیزی که ناشی از تعصب مذهبی و اشغال خارجی است، دنبال کند. جوانان افغان روند ادبی و فرهنگی ادبیات فارسی را از نزدیک دنبال کرده و تحولات ادبیات جهان را کاملا رصد می کنند.

بنابراین آنها از مضامینی چون عشق نافرجام، یعنی متداول ترین مضمون ادبی در نظم کلاسیک، به مضامین متشخص تر و همچنین اشعاری با مفهوم انتقاد اجتماعی روی آورده اند. در گذشته بیشتر شعرها مبتنی بر عرفان یا تخیل بودند. اما شاید بتوان گفت گفتگوهای اجتماعی و یا گفتگوهای بین فردی، جای گفتگوهای عرفانی و متصوفانه با خدا را به نوعی گرفته است.

شاید چین به نظر رسد که بسیاری از شاعران افغانستان با لحنی ملودرام آسیب های افغانستان را منتقل می کنند. اما به هرروی قالب بیان آنها ملودرام باشد یا خیر، هرچه که باشد، شعر آنها فضای اجتماعی را برای گفتگوی ملی و بین المللی اختصاص می دهد؛ و این روند از عصر نوینی خبر می دهد که در برگیرنده ی صداهایی آگاه و مطالبه گر از زمان خود می باشد و به اندازه کافی شجاعانه است تا احساسات شخصی عمیق را منعکس کند و وضعیت موجود را به چالش بکشد. (FANI, 2012)

بنابراین شاعران معاصر دور از حواشیِ آرایه پردازی و شاید در سبکی آزاد و سپید به انتقاد از شرایط موجود و تمرکز برای انتقالِ اصل مطلب روی آورده اند. چنانچه در همین راستا در گزارش مصاحبه ای از بی بی سی فارسی با صبورالله سیاهسنگ شاعر و نقد نویس افغان، وی چنین می گوید که در شعر زبان پشتو می توان چهره جنگ را برهنه تر دید چنان که بیشتر شاعران پشتو زبان سعی کرده اند در شعرهای شان به برهنه گویی روی بیاورند و بدون اتکا و توجه به آرایه های لفظی به بیان موزون شده درد دل های خود بپردازند و به نوعی سعی شده تا تفاوت آنچه هست با آنچه باید باشد برجسته شود.

به هرروی اما نمی توان در مقابل وجود بسیاری دیگر از شاعران را نیز منکر شد که با تکیه بر تصویر سازی های ذهنی و تکیه بر عناصر صور خیال و یا توسل به آرایه های زیباشناختی درصددِ ارائه ی ادبیاتی ضدجنگ و صلح طلب هستند. بیشترِ وجهِ عشق نوظهورِ افغانستان به بیان شاعرانه ی جوانان افغانی ناشی می شود که به دنبال راه هایی جدید برای تعامل و بیان خود هستند. به گفته یکی از همین شاعران جوان، “سخنان ما -در نوع خود- دفاعی در برابر جنگ است.” و یا دیگری می افزاید: “شعر تصوف – شعر مولانا جلال الدین محمد بلخی و نگاه او را دوست دارم، شعر او – به ویژه تصویر سازی ذهنی او – برای من بازگو کننده ی صلح است. مکتب مولانا صلح را ترویج می کند ، نه فرهنگ خشونت. ” (UN News, 2017)

اما شاید بتوان گفت وحید بکتاش از شاعران جوانی است که به‌ گونه ‌ای ویژه به مساله جنگ در شعرهایش پرداخته است. وحید بکتاش با تغییر صحنه ‌های جنگ به صحنه ‌های مغازله سرباز و معشوقش و یا صحنه ‌هایی که در آن ناگهان از میله تفنگ‌ ها گل پرتاب می‌شود و امکان مرگ در صحنه جنگ‌ها از میان می ‌رود با آنچه در ادبیات انگلیس “escapism” خوانده می‌شود شباهت دارد. Escapism یا گریز گرایی که دشوار است برای آن در فارسی معادل دلخواهی یافت به معنای پرهیز از احساس ناخشنودی، خستگی و ملالت از زندگی روزمره است. گریزگرایی یا چشم‌ پوشی از واقعیت ناخوشایند و خیالی ساختن واقعیت دردناک، کار اصلی شاعرانی است که با چنین رویکردی شماری از شعرهایشان را نوشته ‌اند. (مهرداد، ۲۰۱۹)

البته افغانستان کشوریست که سال ها جنگ و حضورِ خیلِ عظیمی از سربازان و نیروهای نظامی خارجی در آن، موجب شده تا ملیت های دیگر نیز در الهام گیری از شرایط جنگی این کشور به سرودن اشعار و یا نوشتنِ اشعار و ادبیاتِ مرتبط با رویدادها و حوادثِ آن کشش یابند. چنانچه در زمینه روایتِ ادبیات داستانی و غیرداستانی شاهدِ نوشتن کتب بسیاری از سوی نویسندگان خارجی بوده ایم که ضمنِ پیشبردِ هدف خود از نوشتن کتاب، به مکتوب ساختن سنت ها، فرهنگ، آداب و رسوم و به طور کلی مردم شناسی و قوم شناسی افغانستان نیز پرداخته اند و این خود شیوه ای در حفظ هویت یک ملت است.

به هرروی می توان گفت، سال ها جنگ و خشونت در افغانستان بر تمامی ابعاد زندگی شهروندان افغانستان تاثیر گذاشته است. به گونه ای به نظر می رسد راه حل برای ختم این درگیری ها بسیار دشوار و روز به روز دشوار تر می شود. در این میان، نویسندگان و شاعران با قلم خود به تقبیح جنگ پرداختند. به عبارت دیگر، شاعران و نویسندگان افغان و عموما با رویکردی روشنفکرانه قلم را بهترین ابزار خود برای مبارزه با افراطی گرایی، تعصب مذهبی و جنگ و خشونت در افغانستان می دانند. چنانکه در این طی این سال ها میزان اشعاری که در نکوهش جنگ سروده شده افزایش پیدا کرده است.

 با گسترش آگاهی و رشد طبقه روشنفکر در افغانستان قلم به بهترین ابزار برای مقابله با جنگ و بلندکردن صدای صلح خواهی تبدیل شده است. کتاب های متعدد منتشر شده از سوی نویسندگان جوان، آثار شاعران و نویسندگان مهاجر افغان که جنگ آنها را به تبعید اجباری کشانده است، همه و همه نشان دهنده میزان فعالیت چشمگیر ادبیات افغانستان برای آوردن صلح در کشور است.

و در پایان، دردِ جنگ و مصائب ناشی از آن را می توان به خوبی در شعر ضیا قاسمی از شاعران افغانستان لمس کرد:

گاهی پدر شدیم و پسر را گریستیم

گاهی پسر شدیم و پدر را گریستیم

*

هر روز و شب، درست چهل سال می‌شود

ساعات تلخ پخش خبر را گریستیم

*

هر دم به خون خویش فتادیم و ساختیم

هی قبر تازه کوه و کمر را، گریستیم

*

مادر شدیم و از پس هر زخم انفجار

هی چشم‌های مانده به در را گریستیم

*

در خون نشست روسری دختران‌مان

رخساره‌گان قرص قمر را گریستیم

*

بعد از تو روزگار همانی که بود، ماند

هر سال ما قضا و قدر را گریستیم

منابع:

–  قاسمی، ضیا، (۱۳۹۹)، “از قهرمانان و ضد قهرمانان تا قاتلان و مقتولان”، روزنامه اعتماد، https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/165003/

– مهرداد، مجیب، (۲۰۱۹)، “تغزل جنگ یا گریز از جنگ”, https://www.independentpersian.com/node/7226/

– FANI, ARIA, (2012), “Poetry | Daughters of Afghanistan: Literary Voices of Change”,https://www.pbs.org/wgbh/pages/frontline/tehranbureau/2012/03/poetry-daughters-of-afghanistan-literary-voices-of-change.html

– UN News, (2017), “FEATURE: In Western Afghanistan, an ancient love of poetry thrives again”, https://news.un.org/en/story/2017/10/567862-feature-western-afghanistan-ancient-love-poetry-thrives-again

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا