آیا آتش بس در افغانستان اتفاق خواهد افتاد؟

۲ اسد(مرداد)۱۴۰۰-۲۰۲۱/۷/۲۴
طی هفته های گذشته پیشروی سریع طالبان و تشدید خشونت در کشور نیاز به آتش بس و یا هم حداقل کاهش خشونت بیش از هرزمان دیگری در کشور احساس می شود. به عبارت دیگر، از آغاز مذاکرات صلح بین طرفین جنگِ افغانستان شهروندان این کشور را بیشتر از قبل منتظر آمدن آتش بس در کشور هستند. اما علی رغم این خوشبینی ها از سپتامبر ۲۰۲۰ افغانستان خونین ترین روزهای خود را سپری می کند. چنانکه، علی رغم درخواست های مکرر دولت و سایر نهادها برای کاهش خشونت و اتس بس طالبان بدون توجه به این درخواست با توسل به خشونت پیشروی ها خود را در مناطق مختلف افغانستان گسترش داده اند. به نظر می رسد این گروه، تا تحقق پیششرطهایی مانند رهایی ۷ هزار زندانی و حذف نام رهبران طالبان از لیست سیاه تحریم های سازمان ملل آتش بس را نخواهند پذیرفت. به طوری که در اعلامیه مشترک دو طرف پیرامون نشست اخیر در دوحه نامی از آتش بس ذکر نشده است. بنابراین، در چنین شرایطی بررسی موانع موجود برای رسیدن به آتس بس بسیار پررنگ تر از گذشته احساس می شود. در این جا در مصاحبه با دکتر اسماعیل باقری کارشناس مسائل افغانستان به علل عدم ایجاد توافق طرفین برای رسیدن به آتش بس پرداخته ایم.
۱ .از آغاز مذاکرات بین الافغانی انتظارها برای کاهش خشونت و آتش بس بسیار پررنگ شده است. و به یکی از خواسته های اصلی دولت افغانستان تبدیل شد است. اما تاکنون نه تنها آتش بس سراسری و طولانی مدت رخ نداده، بلکه میزان خشونت بسیار گسترده تر شده است. با این حال، موانع اصلی و جدی برای برقراری آتش بس از سوی هردوطرف چیست؟
قبل از هر چیز باید عنوان کرد که از بدو شروع مذاکرات مستقیم آمریکا با طالبان، دولت افغانستان در این مذاکرات مشارکت داده نشد و عملا طالبان حاضر نشد تا آتشبس را قبول کند اما در مقابل بر پیششرطهای خود از جمله خروج نیروهای خارجی از افغانستان و حذف رهبران طالبان از لیست سیاه سازمان بین الملل تاکید میکرد. بنابراین، این طرف طالبان بود که حاضر به پذیرش آتشبس نشد و با اینحال آمریکاییها مذاکرات با طالبان را ادامه دادند. در واقع از همان شروع مذاکرات توافق نانوشته ای برای عدم حمله به نیروهای آمریکایی شکل گرفته بود.
۲ .با توجه به ماهیت خشن طالبان و استفاده از قوه قهریه توسط این گروه به عنوان تنها ابزار پیشروی می توان گفت که طالبان به خشونت به عنوان تنها گزینه نگاه می کنند؟
طالبان در طول مذاکرات با آمریکا، بر این مسئله تاکید میکرد که دولت افغانستان، غیرمشروع و دستنشانده آمریکا است و به همین دلیل این دولت صلاحیت مذاکره ندارد. به اضافه این که آمریکا امارت طالبان را ساقط کرده و تنها باید با آمریکا مذاکرات کرد. بر همین اساس پس از شروع مذاکرات، حملات طالبان بر نیروهای امنیتی افغانستان متمرکز شد و بدون شک به دلیل اولویت نبودن دولت غنی برای آمریکا و نیز طرح ژنرال پترائوس مبنی بر عقبنشینی از مناطق دورافتاده و خصوصی سازی جنگ در افغانستان، عملا تداوم حملات طالبان با چراغ سبز آمریکا صورت میگرفت و زمانی که چنین چراغ سبزی به طالبان داده شود، عملا طالبان نیز با آتشبس مخالفت میکند.
۳ .جلال الدین شینواری یکی از قضات سابق طالبان معتقد است که طالبان تا زمان تحقق کامل شرایط خود تن به برقراری آتش بس طولانی مدت نخواهد داد. تحقق شرایطی همچون رهایی ۷ هزار زندانی طالبان و حذف نام رهبران این گروه از لیست سیاه سازمان ملل. اما پرسش اصلی این است که در صورت تحقق این شروط چه تضمینی وجود دارد که جنگ ادامه پیدا نکند و آتش بس برقرار شود؟ به عبارت دیگر، چگونه می توان این گروه را به برقراری آتش بس متقاعد کرد؟
مذاکرات صلح واقعی زمانی صورت میگیرد که طرفین بر اجرای آتشبس پایبند باشند و وقتی یک طرف مذاکرات همچنان بر تشدید حملات تاکید میکند، اساساً مذاکره معنی ندارد. منتهی خوشبینی، ساده انگاری و سهلانگاری در طول دو سال گذشته، موجب شد تا طالبان مناطق بیشتری را تحت کنترل گرفته و به مرور دولت افغانستان در وضعیت ضعیفتری قرار گیرد. در حالی که در اوایل مذاکرات، افرادی نظیر ژنرال دوستم بر این مسئله تاکید میکردند که تنها راه مواجهه با طالبان، جنگ است، چرا که طرف طالب، هیچ اعتقادی به مذاکرات صلح و آتشبس ندارد. در واقع مذاکرات صلح، تاکتیک طالبان برای کسب مشروعیت بوده و در این میان آمریکاییها نیز سیاست دوگانه خود را دنبال کردهاند.
۴ .همانطور که آمد یکی از شروط طالبان برای برقراری آتش بس رهایی ۷ هزار زندانی طالبان است. با درنظر گرفتن رهایی ۵ هزار زندانی قبلی طالبان که منجر به تشدید خشونت در افغانستان شد. آیا رهایی این تعداد به معنای یک اشتباه استراتژیک بزرگ دیگر از سوی دولت افغانستان نیست؟ با توجه به این مسئله آیا بدیلی برای برداشتن این شرط طالبان وجود دارد؟
آزادی ۵ هزار زندانی در کنار تاکید طالبان بر عدم قبول آتشبس، عملا موجب شد تا زندانیان آزاد شده طالبان، دوباره به میدان جنگ برگردند و دلیل مخالفت دولت افغانستان در مذاکرات اخیر دوحه برای آزادی ۷ هزار زندانی طالب در مقابل قبول آتشبس سه ماهه، همین مساله بود؛ چراکه دولت افغانستان نتوانست به طالبان اعتماد کند.
۵ .به اعتقاد بسیاری از کارشناسان طالبان از راه نظامی پیروز نخواهند شد. با این حال این گروه بیشتر از قبل به ابزار نظامی متوسل شده اند. با این حال، چرا این گروه تن به آتش بس طولانی مدت نمیدهند؟ از طرف دیگرف این گروه گاهاً آتش بس های کوتاه مدت را پذیرفته اند. دلیل این امر چیست؟
زمانی که طرف افغانستانی، بیشتر مناطق را بدون درگیری به طالبان واگذار ميکنند، طالبان نیز آتشبس را نمیپذیرد. آتشبس های کوتاه مدت هم برای جلب اعتماد عمومی صورت میگیرد. طالبان در کنار تاکید بر تصرف مناطق بیشتر، در حوزه رسانهای نیز تلاش میکنند تا در افکار عمومی افغانستان چنین عنوان کنند در مناطقی که وارد میشوند، از طرف مردم هم پذیرفته میشوند. نکته مهم این است که شاید طالبان بتوانند شهرهای بیشتری را در اختیار بگیرند، اما در درازمدت با چالشهاي اساسی روبرو خواهند بود،چرا که اقبال عمومی به طالبان در مناطق شمالی و مرکزی کمتر دیده میشود.
۶ .به باور برخی ناظران آتش بس های موقت تنها به تقویت و تجهیز نیروهای متخاصم و شورشی کمک کرده و راه حلی اساسی و بنادین برای پایانِ جنگ و نزاع نیست. اما به واقع آتش بس مزایایی برای طالبان دارد؟ شاید بتوان گفت آتش بس های موقتِ چند روزه و یا چند ماهه ضامنِ تامین صلح آتی در افغانستان نیست. چرا که با تمام شدنِ آنها باز روند جنگ و خشونت از سر گرفته می شود. اما چرا دولت افغانستان راهکاری به منظور رضایت و جلب طالبان برای برقراری آتش بسی پایدار تاکنون نداشته است؟ چرا در توافق نامه ی دوحه لزومِ برقراری چنین آتش بسی، چگونگیِ اجرایی سازی و تضمینِ اجرای آن ذکر نشد؟
آتشبس کوتاه مدت، عملا به نفع طرفی بودهاست که دنبال ادامه حملات بوده است. طالبان مخالف دولت برآمده از اجلاس بن در ۲۰۰۱ بوده و به همین جهت مذاکره با دولت را تاکتیکی برای تحمیل خواسته های خود میداند و به همین جهت آتشبس موقت تنها برای تجهیز نیروهای خود برای تداوم حملاتش میباشد. همچنان که در سوال قبلی گفته شد مهمترین نقیصه توافق دوحه، عدم قبولاندن آتشبس به طالبان است. آمریکا حتی نتوانست طالبان را مجاب به طرح کاهش خشونتها کند و همین مسئله به نوعی صداقت آمریکا در ۱۱ دور مذاکرات را زیر سوال برده است.
۷ .در نشست ۲۶ تیر ۱۴۰۰ با هیات طالبان به رهبری ملاعبدالغنی برادر و سوی دیگر دکتر عبدالله عبدالله، طالبان در ازای آتش بسی سه ماهه آزادی زندانیان طالب را خواستار شدند و به نظر می رسد برای هر آتش بسی موقت شروطی اساسی دارند. اما به نظر شما تحت چه شرایطی طالبان به توافقی برای آتش بسی پایدارو دائمی رضایت خواهند داد؟
همچنان که گفته شد طالبان نگاه راهبردی به مذاکرات صلح ندارد و آزادی ۷۰۰۰ زندانی طالب نیز تنها موجب افزایش وزن نظامی طالبان در میدان جنگ خواهد شد. توافق دوحه و مفاد آن همچنان بطور محرمانه باقی مانده است، اما در همان زمان نیز بحث انحلال ارتش، تسویه حسابهای قومی و اجازه آمریکا به طالبان برای تصرف مناطق شمالی، عدم حمله به نیروهای آمریکایی و پایگاههای نظامی خارجی و تاکید بر حمله بر نیروهای امنیتی افغانستان و… مطرح شده بود. در واقع توافق دوحه، نوعی توطئه دوحه بر علیه نظام جمهوری اسلامی افغانستان بود و اگر نگوییم آمریکا موافق احیای امارت اسلامی است، عملا “جمهوریت” را نادیده گرفته و اساسا قصد ندارد از دولت افغانستان در مقابل طالبان حمایت کند.