رویدادهاسر تیتر خبرهانخستین خبرها

نشست هفتگی کلاب هاوس با موضوعِ «آینده ی زنان افغانستان»

۳ اسد (مرداد) ۱۴۰۰ – ۲۵/ ۷/ ۲۰۲۱

با توجه به وضعیتِ جاری در افغانستان و شدت گرفتن پیشروی های طالبان ضمنِ عدم دست یابی به اجماعی سازنده پیرامون صلح و آتش بسی پایدار، نخستین گزارش از نشست هفتگی سایت تحلیلی کلکین در کلاب هاوس با موضوعِ «آینده ی زنان افغانستان»؛ در تاریخِ ۲ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۲۲ تا ۲۴ و با مدیریت دکتر مجتبی نوروزی، به بحث و بررسی وضعیت زنان و اهمیتِ توجه به نقش آن ها در آینده ی کشور پرداخته است. چراکه توجه به حقوق زنان و برابری جنسیتی هم دراستای حقوق اساسی بشر بوده و هم برای صلحی پایدار لازم و ضروری است.

سخنرانان حاضر در این نشست:

– دکتر زهرا حسینی: عضو هیئت علمی پوهنتون کابل

– خانم عارفه پیکار: معاون پالیسی و انکشافی در دفتر معاون دوم ریاست جمهوری

– خانم صابره اعتبار: پژوهشگر و دانشجوی دکترای جامعه شناسی دانشگاه الزهرا

  • در ابتدای نشست هر یک از سخنرانانِ مدعو دررابطه با کلیتی از تحولات افغانستان و وضعیت زنان در قالب ساختار های مدنظر خود به طور مختصر توضیح دادند که چکیده ی آن بدین ترتیب می باشد:

خانم اعتبار در ابتدا به اهمیتِ شناخت و آگاهی از این مسئله پرداختند که فهم دقیق و درست از زنان و مسائل مرتبط با آنها مستلزمِ درکِ درست این مسئله از گذشته تا کنون است. بنابراین بدون شناخت گذشته زنان افغان بررسی آینده آنان در افغانستان نیز ممکن نمی باشد. مسئله ی زنان در افغانستان همواره با یک گفتمان و رویکردی سیاسی همراه بوه و در این مسیر فقدان یک نگاه تاریخی-فرهنگی وجود داشته است. بنابراین کلان واژه ای چون “زنان” موجب انحراف اذهان در جهتِ سوق یافتنِ درک و برداشت از این قشر از جامع تنها تحت لوایِ کنشگران سیاسی، فعالان مدنی و یا نخبگان می شود و نه کلیتِ زنان. همچنین سه نوع تیپولوژی از زنان افغان وجود دارد:

۱- زنان منتقد، با تحصیلات عالی و آگاه که از نظر وضعیت سیاسی اجتماعی و اقتصادی زنان افغان و همچنین از مولفه های زن بودگی (نژاد، طبقه، قومیت) به خوبی آگاه بوده و تنها ۲ درصد را تشکیل می دهند.

۲- زنانِ کمپرادور یا همنوا با جریان؛ این زنان سطحی از تحصیلات را دارا بوده و کارمند و یا شاغل در پست های مختلف دولتی می باشند و رویکرد آنها دفاع از وضع موجود است و ۱۶ درصد را تشکیل می دهند.

۳- و اما اکثریتِ زنان افغان که ۸۰-۹۰ درصد می باشند و به آموزش، بهداشت، خدمات و امکانات عالی و خاصی دسترسی ندارند. و ما باید ابتدای امر مشخص کنیم در گفتار از زنان، کدام زنان مدنظر ما هستند.

اما به باور خانم دکتر حسینی، مسئله ی قابل توجه نخست مبحث آینده است و زمانی که صحبت از آینده می شود بایستی سناریوهای مختلف و مرتبط با آن در نظر گرفته شود. همچنین باید توجه داشت که سناریوهای مرتبط با آینده ی زنان را می توان از منظر سیاسی در نظر گرفت چون شرایط سیاسی حاضر موجب پیش آمدنِ مباحثی از احتمالاتِ پیش رو برای آینده ی زنان شده است. اما از منظر بررسی رویکرد سیاسی احتمالی در آینده ی زنان می توان گفت سه گزینه وجود دارد:

۱- گزینه ی امارت اسلامی

۲- گزینه ی جمهوری اسلامی

۳- گزینه حکومت ائتلافی

که تحت این سه گزینه شرایطی با توجه به ارزش هایی که حاکم خواهد بود ایجاد شده و طبیعتا وضعیت زنان افغانستان نیز ذیلِ این شرایط تغییر خواهد کرد. اما بحث دیگر آن است که وضعیت زنان از چه جنبه ها و ابعادی باید بررسی شود. پس باید ابتدا به دسته بندی ها و طبقه بندی های اجتماعی اشاره کرد و سپس و به بحث ورود کرد. در کل می توان گفت تحولات افغانستان با سرعت در حال پیشروی است و احتمالا نظم خاصی نیز در آینده برقرار می شود که وضیت زنان افغانستان را تحت الشعاع قرار خواهد داد.

اما در ادامه با توجه به بحثِ مطرح شده، شنوندگان دیگر نیز در ورود به بحث و نظردهی در این رابطه مشارکت یافتند که در ادامه به چند مورد اشاره خواهیم کرد:

  • دکتر عمر صدر: به باور ایشان هیچ تکاملی به صورت فورموله و تجویز شده صورت نمی گیرد و یک جامعه روندی از تکامل و پیشروی را در قالبی چندگانه و پیچیده طی می کند. پس باید همه ی ابعاد و جوانب را در نظر داشت و در این روند به کاستی ها و دستاورد ها همزمان نیز توجه کرد. به گونه ای روندی دیالکتیک که ساختار و کارگزار را در خود جای می دهد. بنابراین باید گفت جامعه ی افغانستان بی شک جامعه ای مردسالار/پدرسالار است لیکن نباید فراموش کرد که به همان نسبت ساختار های بدیل نیز در آن شکل گرفته است. نسل امروز جامعه ی افغانستان به شکل غیرقابل مقایسه و چشم گیری با ایده ها و جهان امروز پیوند خورده است. اما برای بررسی مسئله ی زنان و آینده ی آن ها دو موضوع بیش از سایرین قابل توجه است:

۱- سطح مشارکت زنان در نهادها

۲- مسائل هنجاری و نرماتیو چون جنسیت یا برابری

می توان گفت مشارکت زنان در عرصه های سیاسی اجتماعی بی شک توسعه و پیشرفت داشته است اما شاید وجه دوم تا حدودی مورد غفلت بوده است. بی شک حضور زنان در عرصه های تصمیم گیری و سیاست گذاری آنچنان که باید و شاید، نبوده است اما به هرروی نمی توان نقش و حضور زنان را نادیده گرفت. به ویژه نقش آنها در جنبش ها. به هر حال کلان ترین تهدید ها برای زنان افغان در آینده شامل موارد زیر است:

۱- استیلای طالبان و تحکم نظامی طالب محور

۲- فروپاشیِ نظمِ جاری در افغانستان

۳- ادامه ی وضع موجود و یا رو به وخامت رفتن آن

  • همچنین آقای یعقوب یسنا نیز در همین رابطه اشاره داشتند که مسئله ی زنان افغانستان آینده ی آنها منوط بر چهار عامل است:

۱- ساختار اجتماعی و فرهنگی جامعه افغانستان: در واقع ساختار اجتماعی و سیاسی افغانستان مردانه است و این ساختار مردانه سببِ کمرنگ شدنِ نقش و حضور زنان در جامعه شده است.

۲- زنان در دید سیاسی حکومت و حاکمیت: دیدگاه سیاسی حکومت نسبت به زنان دیدی نمایشی و ویترینی است. یا اینکه دولت و حکومت می توانست نقش های جنسیتی را تغییر دهد اما اقدام به این امر نکرد و حتی خدماتِ آموزشی، بهداشتی و فرهنگی را نیز در ولایت ها به خوبی اعمال و اجرایی نکرد.

۳- روایتی از خود زنان: زنان بیشتر با دیدی پروژه ای فعالیت می کنند.

۴- آینده زنان افغانستان: با شرایطی که در حال حاضر وجود دارد اگر جنگ و ناآرامی تداوم یابد ضربات آن متحمل زنان هم می شود و طالبان هم هر چند به تغییر اذعان کنند، لیکن همه ی مردم افغانستان آنها را می شناسند و با روی کار آمدن آنها امید برای آینده روشن زنان نیز طبعا کمرنگ می شود.

  • همچنین دکتر بتول سید حیدری براین باور است که ردپای مشارکت سیاسی و اجتماعی زنان افغان را می توان به قوت مشاهده کرد و اینکه نقش زنان به بازیگرانی کلیدی در نهادهای مدنی و هسته های تصمیم سازی خود نشان از وجود پیشرفت هایی در این زمینه است؛ اما باید به بُعد دیگه ماجرا نیز توجه داشت. اینکه با توجه به در نظر گرفتنِ مسائلی چون جغرافیای افغانستان، ضرورتِ شکل گیریِ یک رهبریِ سیاسی نرم از جانب حاکمیت احساس می شد لیکن حکومت به جای حرکتی نرم دچار خیز شد و زنان را در موقعیت ها و ارگان هایی قرار می دهد که در آن فقدان مولفه های مورد نیاز برای رهبری زنان در مقام های رده بالا از ولایت های مختلف احساس می شود و صرفا این عمل در پایتخت اجرایی می شود و نه ولایات مختلف.
  • و در نهایت به گفته ی آقای عباس عارفی اگر نگاهی کلان به ساختار سیاسی داشته باشیم درمی یابیم که آینده ی زنان افغانستان جدا از آینده ی کودکان افغان و یا مردان نیست و باید به نقش زنان مرتبط با نقش سایر اقشار جامعه توجه شود. بنابراین با شناخت از حکومت طالبان باید دریافت اگر درگیر حکومت این گروه شویم نه تنها زنان بلکه تمام ملت درگیر چالش ها و ابهاماتی می شوند.

 در پایان برای جمع بندی به باور خانم اعتبار این دوره از شرایط افغانستان می تواند محکی باشد که چقدر به خود باوری رسیده ایم. چقدر از زنان و شرایط آنها به واقع درک و دریافت درست و دقیق داریم. نه به نگاهِ از بالا به پایینِ زنِ سفید پوستِ غربی دلخوش باشیم و نه به نگاهِ طالبانی. واقعیت آن است که همگی در وضعیتی از بیم و امید هستیم؛ اما نه بر طبل ناامیدی می کوبیم و نه ساده لوحانه خوشبینیم.  همچنین به باور دکتر حسینی امید است زنانی که در مسیر توانمند شدن متحمل رنج و سختی های بسیار شده اند، در مواجهه با آینده ای که مبهم هست جا نزده و ناامید نشوند.

  • لازم به ذکر است سايت تحليلي كلكين اين برنامه را به صورت منظم در هر هفته برگزار خواهد كرد.

پوستر نهایی

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا