سر تیتر خبرهاسیاستنخستین خبرهایادداشت ها

مواضع چندسویه و متناقض روسیه در قبال تحولات افغانستان

۲۲ سنبله (شهریور) ۱۴۰۰ – ۱۳/ ۹/ ۲۰۲۱

در پیِ تحولات اخیر افغانستان به نظر می رسد بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای همگی حولِ مناسبات خود با طالبان جانب احتیاط را رعایت کرده و چندان عجولانه عمل نخواهند کرد. بااین حال، پس از خروج ایالات متحده از افغانستان باور عمومی بر آن بود که در این زمان دو قدرتِ سیاسی اقتصادیِ برجسته چون روسیه و چین فرصت پیش آمده را مغتنم شمرده و جای خالی ایالات متحده را پُر خواهند کرد. اما شرایط روی کار آمده در افغانستان در عین حال که ظاهرا مساعد و کم نظیر به نظر می رسد، لیکن برای کشوری چون روسیه با شک و تردید و شاید تهدید همراه باشد.

گرچه به باور برخی تحلیلگران، روسیه درصدد بازگرداندن سلطه امپراتوری پتر کبیر و قدرت نمایی های فزاینده در سطح منطقه و جهان بوده و برای دست یابی به اهداف خود طیفی از استراتژی های مختلف ذیل همکاری و حمایت غیرمستقیم گروه های شبه نظامی و نیابتی گرفته تا نفوذ و حضور مستقیم در تحولات سیاسی منطقه را به کار بسته است؛ لیکن شاید دررابطه با تحولات اخیر افغانستان کمی تامل و تردید به خرج می دهد. چرا که احتمال رخنه و سرایتِ عناصر افراطی و شیوع ایدئولوژیِ تروریستی گروه هایی چون طالبان، القاعده، داعش و غیره مسبب متزلزل شدنِ پایه های قدرت روسیه و یا متحدان آن در آسیای مرکزی خواهد شد.

به همین خاطر با روی کار آمدن طالبان، مسکو از یک سو در حال سبک سنگین کردن مزایا و معایبِ خلاء امنیتی ایجاد شده ناشی از خروج ایالات متحده به نفع خود بوده، اما از دیگر سو نیز بی گدار به آب نزده و سنجیده گام بر خواهد داشت. درکل به نظر می رسد مسکو رویکردی چند جانبه نسبت به افغانستان را پیش خواهد گرفت.

نخستین گام تبلیغاتی روسیه: نمک پاشیدن بر زخم آمریکا، تقویت اعتماد در طالبان

چندی پیش ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه در مورد مداخله ۲۰ ساله واشنگتن در افغانستان گفت: “اگر نگوییم نتیجه منفی بوده، اما می توان گفت صفر بوده است”. برای مسکو، خروج آشفته آمریکا، در حالی که یادآور عقب نشینی تحقیر آمیز روسیه در سال ۱۹۸۹ از افغانستان پس از مداخله مصیبت بارِ ۱۰ ساله آن بود، یک پیروزی تبلیغاتی در مقیاس جهانی نیز محسوب می شود.

در همین رابطه، کِیت مالینسون، همکار برنامه روسیه و اوراسیا در چتم هاوس گفت: “روس ها احساس می کنند که به یک پیروزی بزرگ دست یافته اند. آنها قصد دارند نفوذ خود را در آسیای میانه مجددا تقویت کنند.” مسکو دارای نفوذ نظامی و اقتصادی قابل توجهی بر جمهوری های شوروی سابق در آسیای مرکزی ازجمله، تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان است که همگی مستقیما با افغانستان هم مرز هستند. اما مالینسون معتقد است که “این نوع پیروزی تبلیغاتی روسیه بیشتر از آنکه به پیروزی فاتحانه باشد بیشتر زیان آور، بی فایده و پیروزیِ بدتر از شکست خواهد بود”. (Meredith, 2021)

به هرروی در تقابل شدید با اظهارات سیاستمداران غربی، مسکو حتی رفتار طالبان را پس از تصرف کشور تحسین کرد. به طوری که دیپلمات های روسی استدلال کردند که پایتخت اکنون امن تر از گذشته است. ولادیمیر پوتین نیز اشاره کرد که تسلط طالبان یک واقعیت است کهباید با آن کنار آمد. و یا دیمیتری ژیرنوف چنین اذعان می کند که در ۴۸ ساعت پس از تصرف طالبان هیچ مدرکی از تلافی جویی یا خشونت مشاهده نکرده است. واسیلی نبنزیا نماینده مسکو در سازمان ملل نیز پس از تصرف کابل توسط طالبان از آینده روشن آشتی ملی، بازگشت قانون و نظم به خیابان ها و پایان خونریزی صحبت کرد. همچنین ضمیر کابلوف نماینده ویژه پوتین در افغانستان، حتی گفتگو با طالبان را راحت تر از «دولت دست نشانده» اشرف غنی دانست.

از سوی دیگر گرچه واکنش روسیه به تصرف سریع افغانستان توسط طالبان تا حدی با شگفتی همراه بود اما مسکو از اینکه که مبارزات نظامی طولانی مدت رقیب اصلی اش در منطقه با ناکامی مواجه گردید، خوشنود است. چنانچه سناتور آلکسی پوشکوف، سیاستمدار و منتقد ایالات متحده، این رویداد را “انتقام تاریخ” از “مدرنیته و جهانی شدن” نامید. فدور لوکیانوف، سردبیر مجله “روسیه در سیاست جهانی” نیز معتقد است خروج آمریکا نشانگر چرخشی به سوی انزواطلبی بیشتر و “عمل گرایی عریان و بی اعتبار” (naked pragmatism) این کشور است. به هرحال مقامات روسی که اخیرا نیز با طالبان مراوداتی داشته و انتظار تغییر شرایط را داشتند، اعلام آمادگی کردند که در صورت محدود کردن رفتارهای تروریستی حاکمان جدید، با طالبان همکاری خواهند کرد. با این وجود، سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه گفت که کرملین برای به رسمیت شناختن این گروه عجله ای ندارد. (Nada et al, 2021)

روسیه: جایگزینی مناسب در پُر کردن خلاء امنیتی منطقه؟

به باور برخی تحلیلگران، با توجه به سابقه روسیه در افغانستان، به سختی می توان تصور کرد که روسیه خلاء موجود در افغانستان را پُر کند. روسیه نه تنها با تهدید بنیادگرایی اسلامی برای امنیت خود، بلکه برای متحدان خود در آسیای میانه نیز روبروست. پاپیش گذاشتن ها و خودنمایی های اخیر ولادیمیر پوتین دربرابر طالبان احتمالا بیشتر برای نمک زدن بر زخمی است که غرب با خروج از افغانستان به خود وارد کرده است تا اینکه بتوان آن را در قالبِ امیدهایی جدی برای رابطه پایدار و مثبت روسیه با رژیم طالبان در افغانستان در نظر گرفت.

به نظر نمی رسد روسیه دوست دوران سختی باشد. دولت پوتین نیز احتمالا درحالِ محک زدن طالبان بوده و اینگونه مزه دهان طالبان را می فهمد. به هرروی روسیه بخواهد یا نخواهد، این طالبان هستند که مجبورند در بخشی از جهان که روس ها دارای منافع محلی بسیار مهمتری نسبت به ایالات متحده هستند، با آنها همکاری کنند. به باور این دست ناظران، بعید به نظر می رسد روسیه روابط نزدیکی با طالبان داشته باشد، اما نباید فراموش کرد در سایر نقاط جهان، روسیه خود را یک شریک قابل اعتماد نشان داده است و این می تواند نشان دهد هر جا منافع آن ایجاب کند پای به میدان می گذارد و روسیه می توانند حضور خود را با نمایش تعهد خود توجیه سازد.

از طرف دیگر سابقه شوروی در افغانستان به همان اندازه که تحولات اخیر به شهرت آمریکایی ها لطمه رد، به اعتبار روسیه لطمه نمی زند. روسیه می تواند ادعا کند که رژیم شوروی که افغانستان را در دهه ۱۹۸۰ ترک کرد با ایالات متحده کاملا متفاوت بوده است. به هرروی احتمالا زمان می برد تا ایالات متحده اعتبار خود را به عنوان شریک در بسیاری از نقاط جهان به دست آورد. در این زمان روسیه می تواند برای کسب منافع و فرصت ها پیشقدم شود. گرچه روسیه از نظر مالی نمی تواند هزینه بسیاری از دوستان جدید خود را بپردازد، اما به نظر نمی رسد این مانع از گردن کشی و جاه طلبی های متنوع روسیه شود. (Hill, 2021)

به هر حال روسیه محتاط است، زیرا به طور کامل از “سندرم افغانستان” رهایی نیافته است. ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه تاکید کرد که روسیه افغانستان را به خوبی می شناسد و می داند که “تلاش برای تحمیل اشکال غیر طبیعی حکومتداری تا چه حد غیرسازنده، بی ثمر و همراه با نتایج منفی و یا معکوس است”. طالبان در چشمِ روسیه همچنان ممنوع است، که این امر چشم اندازهای به رسمیت شناختن سریع دولت طالبان توسط مسکو را محدود می کند.

روسیه و چین در مسیر همکاری و رقابت

تهدید اولیه برای روسیه این است که شبه نظامیان افغان می توانند به کشورهای اطراف نفوذ کرده و تروریسم را گسترش دهند. به همین خاطر روسیه مانند چین، به طور آزمایشی در حال بررسی کانال هایی برای برقراری برخی مراودات و ارتباطات سیاسی و دیپلماتیک با طالبان است زیرا آنها “هیچ جایگزینی” برای این گروه تندرو نمی بیند. به این ترتیب شاهد بودیم دیمیتری ژیرنوف، سفیر روسیه در کابل در مورد محافظان جدید طالبان از سفارت خود در تلویزیون دولتی روسیه گفت که آنها تاثیر خوبی در محافظت از سفارت ما داشته و افراد مسلح و خوبی هستند. بدین ترتیب در این زمان شرایط ایجاب می کرد تا روسیه با عدم تحریک طلبان موضع گیری نرمی داشته باشد. اما در میان رویکرد های روسیه و چین نسبت به افغانستان طبیعتا تفاوت هایی نیز وجود دارد.

مسکو به منظور تبادل اطلاعات در ۹ جولای میزبان یک هیئت طالبان برای مذاکرات بود. اما برخلاف دیدار چین و طالبان، که دستور کار و برنامه ی دوجانبه تری داشتند، این دو نشست در روسیه در چارچوب توافق دوحه و با مشارکت سایر قدرت ها انجام شد. پکن پیشتر وعده داد که در بازسازی مسالمت آمیز افغانستان مشارکت داشته باشد و همچنین از ایالات متحده خواسته است که به آن بپیوندد. در مقابل، روسیه بیشتر بر امنیت تمرکز دارد تا چشم انداز اقتصادی. چنانچه هنگامی که طالبان قدرت را به دست گرفت، پوتین بلافاصله با همتای ازبکستانی خود، شوکت میرضیایف، تماس گرفت تا در مورد شرایط تشدید تنش منطقه رایزنی کند.

پیش از این هر دو کشور رزمایش های نظامی را به صورت مشترک و در ۲ آگوست برگزار کردند. اما پیشتر در ۵ آگوست، مسکو رزمایش های سه جانبه ای را در مرز افغانستان با تاجیکستان و ازبکستان انجام داد. همچنین سازمان پیمان امنیت جمعی به رهبری روسیه (CSTO) در ۲۳ آگوست یک نشست رده بالا از مقامات ارشد برای “تبادل نظر” درباره تحولات آشکار را در افغانستان برگزار کرد و پوتین هماهنگی بیشتری با رهبران کشورهای آسیای مرکزی برای جلوگیری از سرایت “اسلام افراطی” به منطقه انجام داد.

سرگئی شویگو، وزیر دفاع روسیه اخیرا ائتلاف امنیتی را در اولویت قرار داده و وعده داده است که تعاملات خود را در داخل بلوک تقویت کند. سازمان پیمان امنیت جمعی به رهبری روسیه، همراه با همکاری های منظم چین و تاجیکستان در زمینه مبارزه با تروریسم، ممکن است پشتیبان منطقه ای برای ثبات باشد. سازمان همکاری شانگهای (SCO) نیز ممکن است نقش پررنگتری به عنوان ضامن امنیت منطقه ایفا کند، زیرا همه کشورهای عضو به ثبات منطقه ای و مهار تروریسم علاقه مند هستند.

یکی دیگر از ستون های امنیت منطقه ای تشدید مبادلات نظامی چین و روسیه است. در جدیدترین رزمایش ها به میزبانی چین، نیروهای روسی از سلاح های چینی استفاده کردند، در حالی که پیشرفته ترین سخت افزار نظامی چین، مانند جنگنده های J-20، در این رزمایش شرکت کردند. این ها همگی نشان از تعمیق همکاری و توجه به مسئله ی تروریسم دارد.

روسیه و چین برای نشان دادن مشارکت روزافزون و تقویت سیاسی توافق کردند که همکاری خود را در مورد افغانستان تقویت کنند و متعهد شده اند که ارتباطات استراتژیک را تقویت کنند. چنانچه در ۲۵ آگوست، پوتین و شی جین پینگ موضع گیری های خود را در رابطه با مسئله افغانستان را به اشتراک گذاشته و دررابطه با نگرانی ها و منافع مشترک رایزنی کرده و قول همکاری نزدیکتر برای جلوگیری از مداخله هر کشور خارجی را دادند. چنین حرکت های بین المللی فعال روسیه و چین برای شکستن تلاش های غرب در افغانستان باعث نارضایتی سایر کشورهایی شده که به چنین جاه طلبی هایی منفی و مشکوک می نگرند. (Bochkov, 2021)

درکل می توان گفت مسکو به نسبت دغدغه ی بیشتری از امنیت منطقه را دارد تا پکن. در کل روسیه سیاستی چند سویه را پیش گرفته و با تحولات اخیر افغانستان از یک سو قدرت نمایی بیشتری را برای خود در منطقه می طلبد اما سوی دیگر معضلاتِ احتمالی از اشاعه ی تروریسم را پس می زند و مدعیست برای به رسمیت شناختن طالبان عجله ای ندارد. این موضع گیری های متناقض روسیه موجب می شود مسکو در چندین جبهه مداخله و سرکشی کرده اما جایِ فرار از موقعیت های دردسرساز را نیز برای خود محفوظ نگاه دارد.

رویکرد چند قطبی اما مبهم روسیه

شاید دیپلمات های روسی در بهترین حالت بتوانند امیدوار باشند که یک رهبریِ زیرکانه و منطقی از جانب طالبان، جلوی حملات و شیوع گروه های شبه نظامی-جهادی را بگیرد؛ اما از سوی دیگر نفوذ سریع چین در آسیای میانه رسما در حال گسترش است و به نظر می رسد روسیه از سایه افکندن چین و نفوذ سریع اقتصادی آن در منطقه از یک سو و طفره رفتن از برعهده گرفتن مسئولیت ایفای نقش ضامن امنیت نیز نگران است. زیرا به نظر می رسد پکن تمایلی به تخصیص منابع متناسب با سهم عمده خود در ثبات منطقه ای ندارد.

به هرروی، جهان بینی مسکو در ۲۰ سال گذشته عمیقا تغییر کرده است: از موضع دفاعی شکل گرفته از جنگ های چچن به حالت تجدید نظر طلبی و اصلاح طالبانه تر شیفت یافته است (به عنوان مثال الحاق کریمه). در موضع گیری اول، همکاری با ایالات متحده، با محوریت مقابله با تهدیدهای تروریستی، امکان پذیر و حتی مطلوب بود؛ اما در وضعیت دوم، رویارویی با غرب ویژگی غالب است، بنابراین در این زمان، باید از هر فرصتی برای سوء استفاده از شکست سیاست های ایالات متحده استفاده کرد.

خروج نیروهای آمریکایی و ناتو از افغانستان نیز طبیعتا به عنوان یک شکست بزرگ شناخته می شود، اما مشکل روسیه این است که هیچ منفعت جایگزینی ندارد؛ و “سیاه چاله” امنیتی در حال ظهور با چشم انداز تقابل و دیدگاه مقابله جویانه متناسب نیست و حتی با آن در تضاد نیز هست. در اوایل دهه ۱۹۹۰، روسیه وظیفه برقراری صلح در آسیای میانه را بر عهده داشت و در اوایل دهه ۲۰۰۰ آماده همکاری با ایالات متحده در بازسازی افغانستان بود؛ اما در حال حاضر، مسکو نمی تواند جاه طلبی های هژمونیک و سلطه جویانه خود را با منابع قدرت کاهش و فرسایش یافته سر به سر کند. (Baev, 2021)

با وجود رابطه نزدیک با طالبان، مسکو در حال حاضر عملگراست، تحولات را زیر نظر دارد و هنوز این گروه را از لیست تروریستی خود خارج نکرده است. در همین رابطه پوتین گفت امیدوار است که طالبان به وعده های خود برای برقراری نظم عمل کنند. به گفته پوتین: «مهم است که اجازه ندهیم تروریست ها به کشورهای همسایه سرازیر شوند». این کشور خواهان مرزهای امن برای متحدان آسیای مرکزی خود و جلوگیری از گسترش تروریسم و قاچاق مواد مخدر است. با این حال روسیه تاکید می کند که هیچ علاقه ای به اعزام نیرو به افغانستان ندارد و یافتن دلیل آن هم سخت نیست. چرا که این کشور با حمله به افغانستان در سال ۱۹۷۹ در حمایت از رژیم مورد حمایتش در کابل جان ۱۵۰۰۰ از نیروهای شوروی را گرفت.

در همین راستا آندری کورتونوف، مدیر اندیشکده شورای روابط خارجی روسیه معقتد است که گروه های شبه نظامی برای کنترل کل کشور به ویژه شمال تلاش خواهند کرد و این می تواند روسیه و همسایگانش را تهدید کند. او معتقد است که شاید برخی از عناصر القاعده و شاید داعش برخی اقداماتی را در آسیای مرکزی آغاز کنند. او همچنین از وخامت شدید اقتصاد افغانستان نگران است که به نوبه خود می تواند بی ثباتی بیشتری را ایجاد کند. (Kozlov and Rynda, 2021)

به هرروی با تمام اوصاف، نمی توان یک امر را انکار کرد و آن رضایتِ کشورهایی چون روسیه و چین از خروج ایالات متحده از افغانستان و به نوعی بی اعتبار گشتن سیاست های پرطمطراق اما عملکردهای نه چندان موثر و بلکه مخرب از لشکرکشی های نظامی و عملیات ضدتروریستی با حضور مستقیم در خاک کشورهای منطقه است. اما از سوی دیگر خلاء امنیتی حاضر و متشنج بودن منطقه ی آسیای میانه به واسطه ی گروه های افراطی نیز قابل چشم پوشی نبوده می تواند تهدیدی برای قدرت های منطقه باشد.

روسیه مستعد همکاری بالقوه با طالبان است، اما برای بدترین ها نیز آماده می شود. بدین ترتیب شاید بتوان گفت روسیه گروهی چون طالبان در افغانستان را به نسبت از دولت پیشین که آن را دست نشانده ی ایالات متحده می دانست منعطف تر و ارتباط و همکاری با آنها را در تحدید فعالیت های دیگر گروه های تروریستی مناسب دیده و از طالبان به عنوان حلقه اتصالی با گروه های داعیه دار جهاد جهانی و نظارت بر آنها بهره کشی کند، لیکن شاید دیگر هیچ قدرت منطقه ای و فرامنطقه ای حضور و مداخله ی مستقیم در افغانستان را گزینه ی مناسبی نبینند. بدین ترتیب؛ خروج ایالات متحده می تواند نشان دهنده یک تغییر اساسی باشد: این که بازیگران منطقه و فرامنطقه عملیات ضد تروریستی را انجام خواهد داد اما دیگر در ایجاد ملت یا تغییر رژیم برای ترویج ارزش های دموکراتیک مشارکت نخواهند داشت.

منابع:

– Baev, Pavel K. (2021), “Russia and America’s overlapping legacies in Afghanistan”, https://www.brookings.edu/blog/order-from-chaos/2021/08/18/russia-and-americas-overlapping-legacies-in-afghanistan/
– Bochkov, Danil, (2021), “‘Great Game’ Redux in Afghanistan?”, https://thediplomat.com/2021/09/great-game-redux-in-afghanistan/
– Hill, Alexander, (2021), “Russia is positioning itself as a global partner after the U.S. Afghanistan debacle”, https://theconversation.com/russia-is-positioning-itself-as-a-global-partner-after-the-u-s-afghanistan-debacle-167030
– Kozlov, Petr & Rynda, Anna, (2021), “Afghan crisis: Russia plans for new era with Taliban rule”, https://www.bbc.com/news/world-europe-58265934
– Meredith, Sam, (2021), “Russia faces major risks on Afghanistan despite Kremlin claiming propaganda victory over U.S.”, https://www.cnbc.com/2021/08/30/afghanistan-russia-faces-major-risks-despite-claiming-propaganda-victory.html
– Nada, Garrett ;Donald N. Jensen; Gavin Helf; Andrew Scobell and Tamanna Salikuddin, (2021), “How the Region is Reacting to the Taliban Takeover”, https://www.usip.org/publications/2021/08/how-region-reacting-taliban-takeover

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا