قطع کمک های بشردوستانه، ضربه ای سنگین بر پیکر نیمه جان افغانستان
۱۹ عقرب (آبان) ۱۴۰۰ – ۱۰/ ۱۱/ ۲۰۲۱
«قطع کمک های بشردوستانه، ضربه ای سنگین بر پیکر نیمه جان افغانستان»؛ مصاحبه با دکتر شعیب شعبان، پزشک امراض داخله عمومی و استاد دانشگاه و همچنین مسئول و بنیان گذار سازمان خیریه دریچه صحت افغانستان
جنگ های دیرین و شیوع ویروس کوید-۱۹ از مدت ها پیش از برکناری دولت اشرف غنی این کشور را درگیر یک بحران انسانی کرده بود، اما روی کار آمدن طالبان و پایان کمک های بین المللی به این کشور همچون جرقه ای برای روشن کردنِ آتشِ فاجعه ای بشری شرایط را برای مردم افغانستان بدتر از پیش کرده و حال افغانستان آبستنِ گذار به شرایطی سخت از بیکاری، فقر، گرسنگی، قحطی، خشکسالی، کاهش پول نقد، و بحران اقتصادی مالی است. سه چهارم بودجه دولت افغانستان پیش از تسلط طالبان و قطع کمک های مالی، توسط این دست کمک های مالی جهانی تأمین می شد. ذخایر نقدی خارجی نیز اکنون مسدود شده است. سقوط اقتصادی به این معناست که اوضاع به احتمال زیاد رو به وخامت خواهد رفت. تعطیلی شرکت های خارجی، خوابیدن پروژه های کمک بین المللی و همچنین عدم پرداخت حقوق و دستمزد همگی به این معنی است که این فاجعه نه تنها به قشر ضعیف و حساس روستایی ضربه می زند، بلکه به طبقات متوسط شهری نیز رحم نخواهد کرد.
سازمان ملل متحد هشدار داده است که تنها یک خانواده از هر ۲۰ خانواده افغان به اندازه کافی غذا می خورند؛ زیرا اقتصاد پس از تسلط طالبان همچنان در حال سقوط است. فروپاشی اقتصادی و اختلال در چرخش چرخ های اقتصاد این کشور همراه با قطع کمک های مالی بین المللی و کنار کشیدنِ بسیاری از نهادها و اهدا کنندگان بین المللی، همچنین در پیش داشتنِ زمستان و دست و پنجه نرم کردن با خشکسالی نیز این کشور را با معضلی از تامین مواد غذایی، دارو، سرپناه، اقلام اساسی و ملزومات ضروری برای زندگی مواجه خواهد کرد. در ادامه برای روشن تر شدن این موضوع حائز اهمیت و اساسی به گفتگو با دکترشعیب شعبان، پزشک امراض داخله عمومی و استاد دانشگاه و همچنین مسئول و بنیان گذار سازمان خیریه دریچه صحت افغانستان پرداخته ایم:
۱- شاید بتوان گفت در جریانِ بحران انسانی و شرایط وخیمِ پیشرو، سخت ترین ضربه را قطع کمک های جهانی از سوی نهادهای بین المللی و کشورهای اهداکننده به افغانستان و اقتصاد آن وارد ساخت. با توجه به این امر که افغانستان کشوری بوده که همواره به این کمک ها نیاز داشته است و علی رغم آگاهی از وضعیت اضطراری و بحرانی افغانستان، تبعات و چالش های پیش رو چه برای اقشار شهری و چه جوامع روستایی، دربرگیرنده ی چه مواردی خواهد بود؟
به یقین که افغانستان در تمام موارد اقتصادی، امنیتی، فرهنگی، سیاسی و صحی نیازمند کمک های خارجی بودند، به گونه ای که بعد از قطع این کمک ها در حقیقت ضربات سنگین به پیکر مردم افغانستان وارد گردید. این ضربات در بخش های مختلف زراعتی، کارگری، امورات فرهنگی و مخصوصا صحی میتوان نام برد که هم ده نشینان و هم مردم شهری را آسیب پذیر کردند.
۲- بحران نامنی غذایی و قحطی می تواند از اساسی ترین چالش های پیش رو به ویژه برای کودکان و افزایش گرسنگیِ حاد، سوء تغذیه، بیماری و تبعاتی از این دست باشد؛ چراکه پیش از تسلط طالبان نیز، بیش از ۳۰ درصد کشور با ناامنی شدید غذایی روبرو بودند. اما سازمان هایی چون برنامه جهانی غذا در مواجه با امنیت غذایی افغانستان چه کمکی می توانند انجام دهند و آیا اصولا تاکنون کمکی به افغانستان کرده اند؟
توجه کنید، افغانستان حتی در زمان قبل از سقوط دولت پیشین نیز با مشکلاتی چون عدم دسترسی مواد غذایی اساسی برای کودکان مواجه بود. با وجود کمک های بین المللی ولی متاسفانه در اثر فقر عمومی اطفال اکثریت از خانواده های افغانی به سوء تغذیه و مشکلات تغذیه مبتلا شدند، که دلایل سوء تغذیه یکی امراض ساری مانند اسهالات، عدم حفظ الصحه، عدم آگاهی صحی و عدم دسترسی به مواد مقوی همچون ویتامین ها، مواد معدنی، شحمیات و پروتئین هست.
ولی فی الحال وضعیت تغذیه جامعه کاملا در حال رکود هست. مشکلات تغذیه برای کودکان، بزرگسالان رو به افزایش هست. تا کنون هیچ رسیدگی اساسی به این معضل از طرف کشور های بیرونی و نهاد های مربوطه صورت نگرفته هست و این نگرانی مردم افغانستان را بیشتر می سازد که در زمستان پیش رو از گرسنگی نمیرند.
۳- از یک سو نهادها و یا کشورهای اهداکننده تمایلی به اعطایِ وجوه و کمک های مالی به دولتی تحت سلطه و کنترل طالبان و یا به رسمیت شناختن این گروه نداشته و ازسوی دیگر اقتصاد افغانستان آن در آستانه ی سقوط است؛ اما با شرایط موجود چگونه می توان از وقوع بحران انسانی در افغانستان جلوگیری کرد؟
در این شرایط حساس کشور های منطقه و نهادهای بین الملل اگر مستقیما نمی خواهند از طریق دولت امارت کمک رسانی کند حداقل می تواند با تشکیل اجماع نهاد های خیریه داخلی و خارجی برای کمک رسانی های عاجل اقدام کند.
۴- یکی از چالش های موجود نبود پول نقد و یا محدودیت در نقل و انتقالات بانکی و به طور کلی نبود پول نقد در دست مردم و ناتوانی در تامین مایحتاج زندگی است. اما با گذشت یک ماه از به قدرت رسیدن طالبان، و با ادعایِ حکومت داری اسلامی، چطور تاکنون برنامه ی مشخص و پیش بینی شده ای برای شرایط جاری در نظر نگرفته بودند و آیا در آینده برنامه ای دارند و چگونه می توانند تا حدی با این چالش مبارزه کنند؟
متاسفانه از دید من هیچ گونه برنامه جامع برای پیشبرد موارد اقتصادی از طرف دولت طالبان نیست و آنها خودشان در یک سردرگمی شدید قرار دارند.
و نبود پول نقد و عدم چرخش پول نبود سرمایه گذاری و نبود کار یک چالش بزرگی در افغانستان بوده و ازین بدتر خواهد شد اگر رسیدگی صورت نگیرد.
۵- آیا به جریان افتادن شریان های مالی، کمک های جهانی و ذخایر ارزی بلوکه شده آن هم به حکومتی تحت کنترل طالبان منطقی و تضمینی برای ارائه ی وجوه مالی و یا اقتصادی در مرتفع ساختن نیازهای مردم افغانستان و یا انداختن آنها در مسیر توسعه و پیشرفت کشور خواهد بود؟ اصولا چگونه می توان این روند را تضمین کرد؟
فعلا بحث برروی وضعیت جاری مردم افغانستان هست. من شخصا به عنوان یک شهروند افغانی خواهان ایجاد سهولت اقتصادی و رفع محدودیت های بانکی و مالی از طرف کشور های خارجی هستم. ولی بحث و قوانین مروبط دولت ها جداگانه باید مورد بررسی قرار بگیرد؛ در این میان مردم نباید قربانی شود.
۶- حال با فرضِ عدم تمایل و عدم صلاحدیدِ نهادهایی چون بانک جهانی، بانک مرکزی آمریکا، صندوق بین المللی پول برای به جریان انداختن مجدد شریان های مالی، چه آینده ای در انتظار طالبان خواهد بود؟ آیا در نهایت این گروه رادیکال در ازای دریافت کمک ها برای پذیرش تعهدات حقوق بشری تن خواهند داد؟
سوالی بسیار پیچیده هست تا معلوم شدن زمان باقی خواهند ماند. چون فعالیت های طالبان نیز بستگی به کمک های جامعه جهانی دارد و اینها برای موارد حقوق بشری خواهان همکاری این نهاد ها هستند. ولی اگر چنین نشود مشکل خواهد بود که پاپند باشند.
۷- آیا عدم رسیدگی جدی حکومت طالبان به این مسئله و ناتوانی در جلب کمک های بین المللی منجر به فروپاشی حکومت آنها خواهد شد و یا نه در نهایت دولت های دوست و همراه با آنها تاحد توان دست طالبان را خواهند گرفت؟
در این مورد من اظهار نظری کرده نمیتوانم؛ بستگی به روابط و سیاست شان دارد.
۸- ازسوی دیگر آیا در نهایت کشورهای دیگر چون ایالات متحده مجبور به پذیرش و به رسمیت شناختن طالبان خواهد شد؟ و در صورت عدم به رسمیت شناختن این گروه، آیا ایالات متحده در آینده کمک های بشر دوستانه ی خود برای بهبود شرایط به مردم افغانستان را ارائه خواهد داد؟
اگر به رسمیت هم نشناسد به طریقه های دیگر پروسه کمک رسانی آنها ادامه خواهد داشت.
۹- برخی کشورهای منطقه چون پاکستان و برخی دیگر چون چین روند ارسال کمک های خود به افغاستان را آغاز و مکررا بر نیاز این کشور به کمک های جهانی اشاره داشته اند. اما جدا از سیاست های خیرخواهانه ای چون همکاری و مساعدت، حسن همجواری و همسایگی و غیره، مقاصدِ سیاسی کشورهایی چون چین و پاکستان که به نظر با به رسمیت شناختن طالبان نیز مشکلی ندارند، در آینده ی افغانستان تحت کنترل طالبان چیست؟ به نظر شما آیا حضور چین بهتر از ایالات متحده خواهد بود و موجب بهبود سطح رفاه و زندگی مردم افغانستان حتی در سایه حضور طالبان خواهد شد؟
کمک رسانی کشور های همسایه حس همجواری و حسن نیت شان هست ولی مردم افغانستان به کشور چین بیشتر خوشبین نیستند.