بازی دوگانه پاکستان با ترکیه و عربستان؛ دفع رقبای احتمالی و بهره برداری از معادلات منطقه ای
۲ قوس (آذر) ۱۴۰۰ – ۲۳/ ۱۱/ ۲۰۲۱
با روی کار آمدن طالبان از اواسط اوت ۲۰۲۱، برخی اتحادهای منطقه ای برای همکاری و یا همراهی در جهت تقویت منافع و نفوذ بیشتر در مسائل افغانستان در حال شکل گیری و تعدیل است. اما به نظر می رسد سه کشورِ پاکستان، قطر و ترکیه جاه طلبی های فزاینده و آشکارتری نسبت به سایر کشورهای علاقمند برای ورود در تحولای اخیر افغانستان داشته اند. تسلط طالبان در افغانستان یک پیروزی استراتژیک برای پاکستان بود؛ چراکه برای اولین بار پس از ۲۰ سال، یک دولتِ دوست در کابل ایجاد شده و پاکستان این فرصت را به آسانی از دست نخواهد داد. پاکستان از همان روزهای نخست از طالبان حمایت کرده و یکی از سه کشوری بود که دولت طالبان را در دهه ۱۹۹۰ به رسمیت شناخت.
اما این روزها بار دیگر پاکستان به عنوان همسایه ای چالش برانگیز و مسئله ساز برای افغانستان، درصددِ تصفیه ی مناسبات، و سوگیری به سمت تعاملاتِ منفعت جویانه به ویژه با آن دست بازیگران منطقه ایست که، هم مستعدِ همراهی جهتِ حذف و یا حداقل تضعیف رقبای تازه نفس و نافذ خود در رابطه با افغاستان (چون قطر و به گفته ی برخی ناظران سیاسی اخیرا نیز ترکیه) بوده، و از سوی دیگر نیز زمینه ی نزدیک شدن به طالبان و به دست گرفتن افسار این گروه در هدایت منافع نزدیک به اهداف سلام آباد در آینده را داشته باشند.
شاید یکی از این کشورها عربستان سعودیست که گسترش روابط با طالبان و حفاظت از منافع خود در منطقه را در سر می پروارند. به هر روی باید گفت ارتباطات نو و پیوندهای جدیدی از قدرت در منطقه در حال ظهور هستند. از این منظر، گرد هم آمدن کشورهایی که به دنبالِ تجدید نظرهایی اساسی در موازنه قدرت فعلی در همسایگی های مرتبط با منافع خود و یا ضعیف قدرت بازیگری دیگر هستند، کنش هایی منطقیست. بر همین اساس در ادامه به بررسی روابط پاکستان با ترکیه و عربستان خواهیم پرداخت.
ریاض و تقلا برای باز کردن جای پایی در تحولات افغانستان
همان طور که محمد سلیمان، محقق مؤسسه خاورمیانه به پایگاه خبریِ المانیتور گفته است: «ریاض در واقع به دنبال نقش جدیدی در افغانستان پس از آمریکاست.» در دهه ۱۹۹۰، ریاض یکی از معدود پایتخت هایی بود که افغانستان را به رسمیت شناخت. با این حال، در حال حاضر روابط بین عربستان سعودی و طالبان در حالت حداقلیِ خود قرار دارد. این درحالیست که ریاض شاهد قدرت نمایی های بی وقفه دوحه (از میزبانی و میانجیگری مذاکرات صلح افغانستان، تا تلاش برای خروج نیروها و اتباع خارجی، و بدل شدن به کشور حافظ منافع آمریکا در افغانستان و یا مرکز ترانزیت مهاجرین افغان) بوده است و چندان نمی تواند از میدان تحولات دور بماند.
همچنین به گفته کارولین رز، تحلیلگر ارشد مؤسسه نیولاینز: «عربستان سعودی افغانستان را به عنوان یک چشم اندازی حیاتی در همسایگی پیرامونی خود درک میکند.» از دیگر سو اما، ترکیه نیز به دنبال گسترش نفوذ خود از طریق همکاری با قطر در راه اندازی فرودگاه کابل بوده و همچنان نیز برای نفوذ فزاینده در افغانستان دست و پا می زند. مایکل تانچوم، پژوهشگر ارشد موسسه اتریشی مطالعات امنیت و اروپا براین باور است: «ورود ترکیه به افغانستان و تعمیق مشارکت امنیتی آن با پاکستان، گزینه های سیاست عربستان سعودی را پیچیده تر می کند.» (Siddiqui, 2021) چنانچه گفته می شود عربستان و امارات از نقش قطر-ترکیه-پاکستان در تعامل با رژیم طالبان و مداخله در افغاستان نگران بوده و در تقلا هستند.
رقابت در دوجبهه اخوانی-وهابی برای رهبری و کنترل منطقه
به طور کلی حضور مجدد طالبان در قدرت را می توان یکی از عوامل تشدید کننده دو محور رقیب از اسلام سیاسی در منطقه، یکی با محوریت ترکیه-قطر و دیگری محور امارات-عربستان دانست. در سرتاسر منطقه از عراق گرفته تا لیبی این جناح های سنی متخاصم اکنون با نفوذ یکدیگر به رقابت پرداخته و لایه ای دیگر از پیچیدگی و معضلات را به منطقه ای که در حال حاضر ناآرام و متشتت است، اضافه می کنند.
از آنجایی که این محورهای رقیب اکنون به دنبال ارائه قدرت و نفوذ، و در عین حال کاهش قدرت رقبای خود هستند، ثبات منطقه ای نیز در معرض خطری جدی قرار دارد. در واقع اسلام گرایی به ویژه ایدئولوژی اخوان المسلمین قلب محور ترکیه و قطر را تشکیل می دهد. حزب عدالت و توسعه اردوغان سابقه طولانی با اخوان المسلمین دارد و پس از تحکیم حاکمیت خود در ترکیه آشکارا این گروه را پذیرفته است. (Erdemir and Koduvayur, 2021)
در این راستا، با حضور مجدد طالبان در قدرت، به نظر می رسد پاکستان و ترکیه با توجه به نئوانزواگرایی ایالات متحده، هر یک به نوعی درحال پیش بردنِ اهدافِ خود از گفتمان اسلام سیاسی در افغانستان بوده و به گونه ای از خلاء به وجود آمده برای امتیازگیری نیات غیرلیبرالی خود از غرب تلاش می کنند. در کنار این دو، حضور و همکاری کشوری کوچک و ثروتمند عربی، مشخصا قطر، به نوعی وزنه اسلام سیاسی اخوانی را سنگین خواهد کرد. این در حال است که در طرف دیگر بازی عربستان و امارات قرار دارد که به نظر می رسد اهرم فشار قدرتمندی در اختیار ندارد. اما به هرروی پاکستان شانسِ همراه ساختن ریاض با خود را نیز از دست نخواهد داد.
تلاش اسلام آباد در حفظ مناسبات دوسویه با ریاض و آنکارا
در ۳۱ اکتبر ۲۰۲۱ نخست وزیر پاکستان از عربستان سعودی به دلیل تعهد اخیر این کشور به سپرده گذاری ۳ میلیارد دلار و تامین مالی ۱٫۲ میلیارد دلار فاینانس تجاری برای حمایت از تراز پرداخت پاکستان قدردانی و اظهار داشت که «دو کشور از روابط برادرانه دیرینه و تاریخی برخوردار هستند که ریشه در ایمان مشترک، تاریخ مشترک و حمایت متقابل دارد». عمران خان تاکید کرد که این اقدام “تاییدِ مجددی بر دوستی همه جانبه بین دو کشور است”.
با این حال، این گفته تنها برگِ کوچکی برای لاپوشانیِ حقیقتی بزرگتر است: مدتهاست که برای این دو دولت در مواردی مشکل وجود دارد. اما چرا ریاض در حال حاضر به دنبال بستن شکاف فی مابین در روابط است؟ موضوعِ افغانستان احتمالا این اقدام را می تواند تا حدودی توضیح می دهد، اما روابط اقتصادی رو به رشد ریاض با هند، محدودیتهای روابط عربستان و پاکستان را آشکار خواهد کرد و اسلام آباد درصدد نزدیک کردن ریاض به خود خواهد بود.
چنانچه به گزارش رادیو پاکستان، در حاشیه هفتاد و ششمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد وزیر امور خارجه پاکستان با همتایان ترکیه و عربستان سعودی دیدار و در مورد وضعیت در حال تحول در افغانستان گفتگو کردند. شاه محمود قریشی بر لزوم تعامل پایدار بین المللی برای حمایت از صلح و ثبات پایدار در افغانستان و بر ضرورت یک رویکرد هماهنگ برای جلوگیری از فروپاشی اقتصادی در افغانستان تاکید کرد. وی همچنین خواستار ارائه فوری کمک های بشردوستانه به مردم افغانستان شد. اما ذیل همین مناسبات اسلام آباد برای نزدیک ساختن خود با عربستان نیز کوشید.
چنانکه شاه محمود قریشی با شاهزاده فیصل آل سعود وزیر امور خارجه عربستان سعودی دیدار، و همتای خود را در مورد نقض مداوم حقوق بشر و تغییرات جمعیتیِ غیرقانونی در جامو و کشمیر که به طور غیرقانونی هند اشغال شده، مطلع کرد. همچنین از دیگر سو، به دلیل حمایت دولت و مردم ترکیه از مردم کشمیر برای حق تعیین سرنوشتشان به ویژه از سوی اردوغان از جمله در سخنرانی خود در نشست مجمع عمومی سازمان ملل در سال جاری تشکر کرد. از اینرو به نظر می رسد پاکستان موضعی میانه را پیش گرفته اما نباید فراموش کرد که در عین حال با زیاده خواهی های بازیگرانی چون ترکیه به ویژه در مسئله ی افغانستان نیز سرِ مخالفت دارد.
در بحبوحه هرج و مرج ناشی از تسلط طالبان در افغانستان، بازیگران منطقه ای از جمله ترکیه برای تعامل با رژیم جدید و استفاده از مزایای خلاء ناشی از حضور ایالات متحده و ناتو تلاش می کنند. به گونه ای که رجب طیب اردوغان علی رغم انتقادهای پیشین از طالبان، از همان ابتدای حضور طالبان در قدرت اعلام کرد که آماده همکاری با رژیم طالبان است. به عبارت دیگر، ترکیه با مناقشه افغانستان غریبه نیست. زیرا از سال ۲۰۰۱ در عملیات ناتو شرکت داشته است.
حزب حاکم عدالت و توسعه روابط محکمی با دولت های قبلی افغانستان داشته و حالا نیز روابط منطقه ای قوی تری با پاکستان و در جهتِ هدایت تحولات افغانستان ایجاد کرده است. چنانچه با خروج ایالات متحده و ناتو از افغانستان ترکیه آماده بود تا کنترل امنیت فرودگاه بین المللی حامد کرزی را در کابل به دست بگیرد. کنترل فرودگاه کابل برای ترکیه با منفعت های بسیاری همچون گشایش روابط اقتصادی با طالبان، ورود کالاهای ارزان ترکی به بازارهای افغانستان و در عین حال فراهم آمدن فرصت هایی برای شرکت های ساختمانی ترکیه ای همسو با حزب عدالت و توسعه و بازسازی این کشور جنگ زده همراه بود. (MacGillivray, 2021)
به گزارش اکونومیک تایمز در مارس ۲۰۲۱، تصمیم ترکیه و پاکستان برای همکاری نزدیک در افغانستان گمانه زنی هایی از امکان ایجاد همسویی های جدید در منطقه مدیترانه و جنوب آسیا را متبادر کرد. اردوغان همچنین گفت که همکاری دفاعی “پویاترین عنصر” در همکاری دوجانبه است. با توجه به این بیانیه و هم افزایی فزاینده در دفاع، دو کشور پویایی های جدیدی را در مناطق تحت نفوذ خود ایجاد می کنند. از زمانی که حزب اسلامگرای عدالت و توسعه در سال ۲۰۰۲ به قدرت رسید، تعامل ترکیه با جنوب آسیا شامل ترکیبی از همکاری اقتصادی، طرح قدرت نرم، دیپلماسی حل مناقشه، سیاست همبستگی مسلمانان و تدارکات دفاعی بود.
لازم به ذکر است از زمان شروع جنگ علیه تروریسم پس از حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، همکاری بین پاکستان و ترکیه بر سه موضوع متمرکز شده است: مبارزه با تروریسم، جنگ ایالات متحده در افغانستان و همکاری دفاعی طولانی مدت. چراکه هم پاکستان و هم ترکیه به شدت از تروریسم – داخلی و بین المللی – آگاه هستند، زیرا هر کدام به مقابله با جنبش های جدایی طلبانه خود (بلوچ ها در پاکستان و کردها در ترکیه) ادامه می دهند.
رقابت پاکستان و ترکیه در قدرت نمایی مسائل افغانستان
اما علی رغمِ اتحادِ ترکیه و پاکستان، آنگونه که وب سایت «چشم خاورمیانه» تحلیل کرده است، زیاده خواهی های ترکیه در مسائل افغانستان احتمالِ یک بن بست سیاسی جدید در روابط این دو متحد منطقه ای را به تصویر می کشد. به گزارش این وب سایت خبری-تحلیلی، خروج ایالات متحده از افغانستان، که در اواسط ماه اوت تکمیل شد، و تسلط طالبان بر این کشور، عصر جدیدی از رقابت دیپلماتیک بین ترکیه و پاکستان را آغاز کرده است، زیرا هر دو کشور برای حفظ منافع خود تحت حکومت جدید رقابت می کنند.
همچنین از دیگر سو اشاره می شود که ماه ها از صحبت رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه و عمران خان، نخست وزیر پاکستان میگذرد؛ که این منعکسکننده تنش کنونی بین دو دوست سابق بود. تحلیلگران دلیل این تنش را ناامیدی ترکیه از این مسئله می دانند که پاکستان در ارائه کمک کافی و لازم به آنکارا برای اعمال نفوذ در افغانستان جدید کوتاهی کرده است. چنانچه به نظر می رسد آنکارا انتظار داشت اسلام آباد از نفوذ خود بر طالبان در جهتِ لابی کردن این گروه برای به رسمیت شناختن حضور ترکیه در افغانستان و کمک به ایفای نقش حفاظت از فرودگاه پایتخت استفاده کند.
با این حال به نظر می رسد علی رغم پیوندهای قوی اقتصادی، مذهبی و نظامی بین دو کشور، اما تلاش ترکیه برای به دست آوردن یک اهرم استراتژیک در رابطه با نفوذ به افغانستان، خود به عنوان تهدیدی برای منافع پاکستان تلقی شده است. بدین ترتیب اسلام آباد قصد نداشت دست برتر و قدرتمندِ خود در افغانستان را با برجسته کردن نقش ترکیه در این کشور از دست دهد. به گفته گالیپ دالی، مدیر تحقیقات مجمع الشرق ترکیه، “آنکارا از لفاظیهایی استفاده کرد که می توانست طالبان با آن همسویی کنند، اما این رویکرد کارساز نیفتاد. پاکستان نیز بر عدم استفاده از نفوذ خود بر طالبان اصرار داشت و نقشی را که ترکیه انتظار داشت ایفا نکرد. و این به ناچار باعث ناامیدی و دلسردی در ترکیه شد.”
ارتش ترکیه از سال ۲۰۱۳ در کنار ایالات متحده، مجارستان، فرانسه و دیگر متحدان ناتو نقش محافظت از فرودگاه کابل را بر عهده داشت و دسترسی مداوم به فرودگاه کابل به ویژه پس از روی کارآمدن طالبان و به دست گرفتن کنترل و امنیت میدان هوایی کابل برای مأموریت های خارجی، گروه های کمک رسانی و دولت افغانستان بسیار مهم بود. اما تحولات ماه اوت چنین توافقی را برهم زد، زیرا ترکیه مجبور شد نیروهای خود را از افغانستان خارج کند، چراکه طالبان حضور آنها را رد کردند.
هنگامی که بایدن و اردوغان در اواسط ژوئن در حاشیه نشست سران ناتو در بروکسل ملاقات کردند، یکی از موضوعات در دستور کار، فرودگاه کابل بود و اردوغان این ایده را مطرح کرد که آنکارا می تواند با مجارستان و پاکستان در ماموریت احتمالی برای تامین امنیت فرودگاه شریک شود. با این حال، نه پاکستان و نه مجارستان در مذاکرات امنیتی فرودگاه بین ایالات متحده و ترکیه شرکت نداشتند. این در حالی بود که حمایت پاکستان برای ترکیه -بر خلاف مجارستان- حیاتی می نمود، زیرا آنکارا پاکستان را به دلیل روابط طولانی مدتش با شخصیت های کلیدی طالبان، کانال ارتباطیِ معمول و متعارفی به سمت طالبان می داند.
از دیگر سو باید گفت، پاکستان که از جنبش جدایی طلبانه در مرزهای خود می هراسد، از دهه ۱۹۷۰ با حمایت مالی عربستان سعودی یکی از حامیان اصلی جامعه مذهبی پشتون و مدارس دینی در افغانستان بود و در سال ۱۹۹۶، زمانی که طالبان به قدرت رسیدند، پاکستان و عربستان سعودی از معدود کشورهایی بود که این گروه را به عنوان حاکمان قانونی کشور به رسمیت شناخت. بدین ترتیب شاید بتوان گفت اسلام آباد در حال حاضر برای تعادل سازی و نگاه داشتن خود در صدرِ هرم قدرت از نزدیکی و نفوذ به افغانستان، سعی خواهد کرد از حمایت ریاض بهره برده و با اهرمِ عربستان، قدرت آنکارا در ورود به مسائل افغانستان را کنترل و یا دفع کند. چراکه دیپلماسی چندوجهی ترکیه در مسیر رهبری جهان اسلام سنی می تواند از سوی عربستان سعودی نیز با مقاومت و واکنش مواجه گردد. (middleeasteye, 2021)
جمع بندی
در نهایت می توان گفت باتوجه به مشکلات اقتصادی، پاکستان سخت نیازمند کمک های اقتصادی عربستان است. در نتیجه هرگونه رویگردانی از ریاض، اسلام آباد را با زحمت های اقتصادی فراوانی رو به رو خواهد کرد. از طرف دیگر، ریاض متحد اصلی و نزدیک به هند است. بنابراین، عربستان در تحولات افغانستان تا جایی از پاکستان حمایت می کند که این کشور را محدود نکند. اما در نهایت امر به نظر می رسد پاکستان در راستایِ همکاری با ترکیه و عربستان به عنوان دو رقیب جدی جهان اسلام در تلاش است تا به نوعی تعادل را حفظ کند. چراکه از یک سو نگران قدرت یابی ترکیه در افغانستان و نفوذ سایر بازیگران نزدیک مانند قطر است و از طرف دیگر، از دست دادن ریاض در این معادلات چندان به نفع اسلام آباد نخواهد بود.
بنابراین علی رغم اتحاد ترکیه و پاکستان، به نظر می رسد اسلام آباد با مشاهده قدرت طلبی های روزافزون آنکارا، در صددِ تخفیف نقش ترکیه و کنار زدن این رقیب سرسخت در مسائل افغانستان باشد و شاید به همین خاطر از عربستان سعودی به عنوان عنوان ابزاری برای مهار قدرت ترکیه و اهرمی جهت موازنه قدرت علیه نفوذ ترکیه در افغاستان بهره برد. اساسا امروزه در سراسر جهان اسلام يك دوگانه اسلام وهابي-اخواني شكل گرفته و رقابت بين محور سعودي-امارات با محور تركيه-قطر براي نفوذ در جهان اسلام وجود دارد. در اين بين تمايل پاكستان به هر سمت در نفوذ این جريان در افغانستان نیز اثر گذار خواهد بود. اما تا بدینجا پاكستان تلاش كرده است تا بازي دوگانه ای صورت دهد و هر دو طرف را تا حدي راضي نگه دارد، دقیقا همان رویکردی که با آمريكا و چين در سطح دیگری انجام مي دهد.
منابع:
– Erdemir, Aykan and Koduvayur, Varsha, (2021), “The Turkish-Qatari Axis Challenges Washington”, https://www.fdd.org/analysis/2020/01/22/the-turkish-qatari-axis-challenges-washington/
– MacGillivray, Iain, (2021), “Turbulence, the Taliban, and Turkey’s role in Afghanistan’s future”, https://www.lowyinstitute.org/the-interpreter/turbulence-taliban-and-turkey-s-role-afghanistan-s-future
– middleeasteye, (2021), “Turkey and Pakistan vying for influence in Afghanistan after Taliban’s takeover”, https://www.al-monitor.com/originals/2021/09/saudi-arabia-seeks-low-key-influence-afghanistan
– Siddiqui, Sabena, (2021), “Saudi Arabia seeks low key influence in Afghanistan”, https://www.al-monitor.com/originals/2021/09/saudi-arabia-seeks-low-key-influence-afghanistan