مداخله خارجی هلند در افغانستان و تنش داخلی بر سر تداوم آن (۲)
۲۵ خرداد (جوزا) ۱۴۰۲ – ۱۵/ ۶/ ۲۰۲۳
(قسمت دوم)
از اواخر سال ۲۰۰۱، هلند با اختصاص منابع مالی و نظامی، در پی حمایت از برقراری ثبات، دموکراتیزاسیون و بازسازی ضمن تاکید بر سه وجه “دیپلماسی، دفاع و توسعه” در کشور افغانستان برآمد. چنانچه از زمان آغاز به کار نیروهای بین المللی کمک به امنیت در افغانستان، هلند در این ماموریت مشارکت داشت. از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰، هلند کشوری پیشرو در ولایت جنوبی ارزگان بود، منطقه ای که این ماموریت در آنجا از حدود ۱۶۰۰ سرباز، ۱۲ دیپلمات و کارشناس مسائل توسعه تشکیل شده بود، و در زمینه ارتقای ثبات و امنیت ولایتی نیز فعالیت داشت.
بعدها مسیری از مطرح شدنِ بحث و گفتگوها در پارلمان هلند برسر تداوم فعالیت و حضور نیروهای هلند در افغانستان و تمدید نقش آنها در این کشور، کابینه ائتلافی در هلند را به ورطه سقوط کشاند. در دوره بعد طی سال های ۲۰۱۱-۲۰۱۳ حمایت هلند متضمن ماموریت آموزشی پلیس با رویکردی یکپارچه، ضمن تاکید بر تقویت کیفی توان نیروی پلیس و ظرفیت سازی نهادهای قضایی، به ویژه در ولایت قندوز بود. به عنوان بخشی از ماموریت آموزشی پلیس، هلند همچنین ۴۰ مربی پلیس و پنج کارشناس قضایی را در ماموریت پلیس اتحادیه اروپا برای افغانستان (ایوپول/EUPOL) در کابل و قندوز تعیین ساخت.
به طور کلی دررابطه با آغاز مناسبات میان افغانستان و هلند به نظر می رسید جرقه این روابط به سال ها پیش باز گشته و پیشینه ای از صد سال تعاملات فی مابین را به دوش می کشد؛ روابطی که تا سال ۱۹۶۵، و پیش از آنکه افغانستان و هلند وارد روابط رسمی دیپلماتیک شوند چندان برجسته و مورد توجه نبود. می توان گفت این جریان از بازگشت تاریخ روابط دیپلماتیک بین افغانستان و هلند به دهه ۳۰ میلادی و یا زمانی که افغانستان هنوز یک پادشاهی بود؛ امری کمتر مطرح و یا شناخته شده است.
چنانچه همان گونه که عزیزالله رسولی کاردار سابق سفارت افغانستان در هلند بیان کرده است، در سال ۱۹۳۸، افغان ها استوارنامه مشترک فرستادۀ هلند به دولت ترکیه را مطرح و متعاقبا در سال ۱۹۳۹ معاهده ای توسط نمایندگان دیپلماتیک هلند و افغانستان در ترکیه امضا شد. با این حال، اشغال هلند توسط آلمان در ماه می ۱۹۴۰ باعث به تعویق افتادن روند تکمیل و تکامل این جریان شد.
پس از جنگ جهانی دوم، زمانی که افغانستان یکی از نخستین کشورهایی بود که استقلال اندونزی، مستعمره سابق هلند در آسیا را به رسمیت شناخت، تحولی جالب اما پیچیده رخ داد. در سال ۱۹۶۵، روابط دیپلماتیک بین هلند و افغانستان با معاهده ای جدید، اما هنوز بدون ایجاد نمایندگی های دائمی متقابل احیا شد. در دهه ۶۰، افغانستان در میان گردشگران هلندی، به ویژه در میان جوانانی که انتظار تعطیلات بی دغدغه، ماجراجویانه و انبساط خاطر را در سرزمینی دوردست داشتند، محبوب شد و به طور گسترده ای با کنسولگری افتخاری آن زمان در کابل برای حل و فصل مسائل مربوطه تماس و تعاملاتی برقرار شد. نهایتا پس از وقایع افغانستان در سال ۱۹۷۸ / ۲۰۰۱، سرانجام دو کشور رابطه ای پایدار برقرار کرده که با افتتاح سفارت هلند در کابل مشخص شد.
در قسمت نخست از این تحلیل به ذکر فراز و فرودهای منتهی به برقراری مناسبات دیپلماتیک مابین هلند و افغانستان و تعاملات دوجانبه آنها ذیل ارائه مفاهیمی از صلح و همکاری های مرتبط با توسعه و کمک رسانی، و متعاقبا تحلیل هلندی ها از درگیری/جنگ افغانستان و احتمالاتی از ورود به تحولات افغانستان پرداختیم. اما در ادامه با ظهور نقش متمایز هلند در این کشور و حضور نیروهای هلندی ذیل پیشبرد عملیات ناتو در افغانستان، به بررسی رویکرد برجستۀ هلندی ها در این عرصه خواهیم پرداخت.
۱۱ سپتامبر و تجربیاتی از حضور نظامی هلند در افغانستان
علی رغم نقش پیشین هلند در مشارکت برای ارائه کمک و دغدغمندی در مسیر صلح و ثبات، با روی دادن حوادث ۱۱ سپتامبر به نحوی نقش این کشور نیز در مسیری بیشتر و بسیط تر -در وجوه نظامی و غیرنظامی- تعریف شد. بدین ترتیب از سال ۲۰۰۱، نیروهای هلندی عمدتاً به عنوان نیروی زمینی در افغانستان مستقر شدند. چنانچه هلند در این کشور دارای ۶ فروند بالگرد آپاچی و ۵ فروند بالگرد کوگار و همچنین ۶ فروند هواپیمای جنگنده اف۱۶ بود.
نیروهای هلندی بخشی از ائتلاف تحت رهبری ایالات متحده بودند که پس از ربایش انتحاری هواپیماهای مسافربری در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ در افغانستان و تحولات این کشور ورود کردند. هنگامی که هلند و سایر اعضای اروپایی ناتو به ماده ۵ پیمان آتلانتیک شمالی پس از حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ استناد می کردند؛ تقریباً به طور قطع پیش بینی نمی کردند که با انجام این کار، نیروهای مسلح خود را یک دهه در افغانستان درگیر سازند. چراکه بیانیۀ ماده ۵ (که ۱۱ سپتامبر را حمله ای به امنیت جمعی ناتو می دانست)؛ به عنوان ژستی کم هزینه برای همبستگی فرا آتلانتیک با ایالات متحده و مردم آسیب دیده آمریکا در نظر گرفته می شد و نه به عنوان تعهدی عملیاتی برای ایجاد یک درگیری طولانی و ناامید کننده. اما نظامیان اروپایی در گردابی از درگیری های بی پایان افغانستان افتادند.
بدین ترتیب می توان گفت فقدان مداوم اشتیاق برای جنگ در میان مردم اروپا، تردید در اینکه منافع حیاتی آنها در افغانستان می تواند در خطر باشد، و انتظارات بیشتری از ایالات متحده، به روابط فرا آتلانتیک، اعتبار جنگی ناتو و تلاش نظامی جمعی در افغانستان لطمه زد. به گفتۀ ریچارد وایتز، تحلیلگر آمریکایی موسسه هادسن، تجربه هلند در افغانستان گویای چالش ها و هزینه هایی بوده است که دولت های اروپایی در تلاش برای راه اندازی یک عملیات ضد شورش موثر در افغانستان و در مواجهه با مخالفت های داخلی مردمی با جنگ با آن مواجه بوده اند.
هلند نه تنها در ولایت جنوبی ارزگان، بلکه در سایر نقاط کشور مانند بغلان، بامیان، کابل و قندهار نیز فعالیت داشت. گروه ویژع یا ضربت ارزگان[۱] حدود ۱۲۰۰ تا ۲۰۰۰ عضو داشت که از ارتش سلطنتی هلند بودند. مهم ترین کمک هلندی ها به این مأموریت، تیم بازسازی ولایتی بود که به دولت افغانستان کمک می کرد تا اقتدار دولت را تقویت و فعالیت های بازسازی دولت و دیگر بازیگران را تسهیل سازد. رویکرد سه دی (۳-D) (دیپلماسی، توسعه و دفاع) از ابتدا در تیم بازسازی ولایتی هلند آشکار شد. به عنوان مثال، این تیم در دهراود فعالانه در ایجاد فرصت هایی برای شمول اجتماعی و مشارکت زنان مشارکت و همچنین پذیرش انتصاب زنان در مشاغل عمومی را داشت. (Jansen et al, 2010: 250)
هلند از نزدیک در استقرار نیروها و کمک های توسعه ای به افغانستان تحت عملیات آیساف ناتو مشارکت داشته است. ابتدا در ولایت شمالی بغلان و سپس از اپریل ۲۰۰۶ به بعد در ولایت ارزگان در جنوب.
هلندی ها از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۱ در ولایت ارزگان حضور داشتند. بدین ترتیب که در سال ۲۰۰۶، دولت هلند تصمیم گرفت ۱۸۰۰ سرباز را برای شرکت در مأموریت نیروهای بین المللی کمک به امنیت (آیساف) به رهبری ناتو (سازمان پیمان آتلانتیک شمالی) در جنوب افغانستان اعزام کند. از اوت ۲۰۰۶ به بعد، حدود ۱۷۵۰ سرباز هلندی به عنوان کارگروه ویژه/یا گروه ضربت ارزگان تحت مرحله سوم آیساف، عمدتاً به عنوان هسته اصلی تیم بازسازی ولایتی (PRT) در ارزگان در افغانستان مستقر شدند. کارگروه ویژه بازسازی استرالیا در ارزگان نیز به طور کامل در تیم بازسازی ولایتی به رهبری هلند ادغام شد. شایان ذکر است تیم بازسازی ولایتی به رهبری هلند شامل نیروهایی از ایالات متحده، استرالیا، بلژیک، اسلواکی، فرانسه و سنگاپور بود.
متعاقبا تعداد ۲۰۰ نیروی هلندی دیگر به مدت طولانی در قندهار، و همچنین ۲۰۰ تن دیگر نیز برای مدت زمان فرماندهی منطقه ای چند ملیتی آیساف به رهبری هلند به صورت چرخشی از اوت ۲۰۰۶ تا می ۲۰۰۷ مستقر شدند. دویست سرباز هلندی نیز در کابل مستقر بودند. نیروهای هلندی در ارزگان عمدتاً در ولسوالی های ترینکوت و دهراود مستقر بودند. رهبری فرماندهی منطقه ای آیساف – جنوب بین هلند و بریتانیا در چرخش بود.
در سال ۲۰۰۹، دولت هلند اعلام کرد که تمام نیروهای رزمی خود را از افغانستان خارج می کند که موضوعی نگران کننده برای استرالیا محسوب شد. متعاقبا آخرین واحد اصلی ارزگان را در اوت ۲۰۱۰ ترک کرد و فرماندهی محلی را به نیروهای آمریکایی و استرالیایی سپرد. بزرگترین پایگاه نظامی، تحت عنوان اردوگاه هلند(camp Holland)، به پایگاه چند ملیتی ترینکوت ([۲]MBTK) تغییر نام داد و و تحت فرماندهی استرالیا، به عنوان بخشی از تیم چندملیتی ارزگان آیساف قرار گرفت.
بر خلاف انتظارات، خروج هلند منجر به خروجی آبشارگونه از عقب نشینی دیگر اعضای ناتو نشد. اما به هرروی بر اساس گزارش وب سایت وزارت دفاع هلند؛ دولت هلند برای عملیات آزادی پایدار در افغانستان، تجهیزات دریایی و هوایی را در اختیار سربازان بریتانیایی مستقر در عمان قرار داد. (Tanter, 2010)
نهایتا هلند در سال ۲۰۱۰ و پس از چهار سالی که در آن مدت زمان، ۱۹۵۰ سربازش به دلیل کارآمدی و تاثیرگذاری خود مورد تحسین قرار گرفتند، به ماموریت نظامی خود در افغانستان پایان داد. بدین ترتیب فرماندهی هلند به طور رسمی در یک مراسم کوچک روز یکشنبه ۱ آگوست ۲۰۱۰ در پایگاه اصلی نظامی در ارزگان -جایی که اکثر سربازان هلندی در آن مستقر بودند- به ایالات متحده و استرالیا واگذار شد. در بیانیه نیروی بین المللی کمک به امنیت (ایساف) به رهبری ناتو چنین بیان شد که: «نیروهای هلندی با سربلندی در ارزگان خدمت کرده و ما فداکاری آنها و همتایان افغانشان در دوران تصدی هلند در این ولایت را ارج می نهیم».
سخنگوی طالبان در گفتگو با روزنامه هلندی «ولکسرانت»، به دولت و شهروندان آن کشور به خاطر بیرون بردن نظامیانشان از خاک افغانستان تبریک گفته و از سایر دولت های درگیر در این جنگ نیز خواسته است تا دنباله روی هلند در این امر باشند. به گفتۀ ژنرال پیتر ون اوهم، فرمانده وقت ارتش هلند در آن زمان، امنیت در ولایت ارزگان در طول استقرار هلند بهبود یافت، لیکن “همچنان لازم بود مسائل زیادی پس از روند خروج اتفاق افتد.” به گزارش دیوید لوین، خبرنگار بیبیسی در کابل، خروج هلندی ها که تنها درصد کمی از نیروهای ناتو را تامین کرده، تفاوت نظامی قابل توجهی ایجاد نخواهد کرد، اما تأثیری نمادین بسیار فراتر از تعداد نیروها خواهد داشت.
چراکه به باور برخی ناظران و تحلیلگران، تحلیلگران، نیروهای هلندی پیشگام تکنیک هایی بوده اند که از آن زمان به عنوان الگویی برای سایر نیروهای خارجی در افغانستان استفاده شد. این راهکارها شامل سیاست “۳D”- دفاع، دیپلماسی و توسعه[۳] بوده که شامل مبارزه با طالبان و در عین حال برقرار مراودات و تعاملاتی نزدیک با بزرگان قبایل محلی و تنظیم برنامه های توسعه بود. شایان ذکر است در آن زمان طالبان از عقب نشینی نیروهای هلندی استقبال و این جریان خروج را نشانۀ پیروزی خود در جنگ تلقی کرد.
در اوایل سال ۲۰۱۰، دولت هلند به دلیل اختلافات بین ائتلاف حاکم بر سر مسئله افغانستان( اختلاف نظر بر سر خروج یا ادامه ماموریت نظامی نیروهای این کشور در افغانستان) سقوط کرد. با این وجود، کشش همبستگی اتحاد بین رهبران هلند و بسیاری دیگر از دولت های ناتو به طرز شگفت آوری قوی بود.
در مجموع، استقرار نیروهایی نظامی که در سال ۲۰۰۶ آغاز شد و به قیمت جان ۲۵ سرباز تمام شد. این عقب نشینی پس از آن اتفاق افتاد که دولت هلند نتوانست مخالفان را متقاعد کند که مأموریت سربازان خود را طبق درخواست ایالات متحده به دو سال دیگر تمدید کنند که منجر به سقوط دولت در فوریه شد. بر اساس سند سفارت هلند، از زمان آغاز نقش رهبری آن در ارزگان با هزینه حدود ۱٫۴ میلیارد یورو (۱٫۸ میلیارد دلار) برای دولت هلند، تعداد سازمان های غیردولتی که کارهای مرتبط با توسعه و بهبود شرایط را در این ولایت انجام می دادند از ۶ به ۵۰ افزایش یافت. این امر حاکی از آن بود که ۵۰,۰۰۰ کودک در ارزگان روانه مدرسه شدند که چهار برابر سال ۲۰۰۲ بود. یک میلیون درخت میوه بین کشاورزان توزیع شد تا معیشت جایگزین برای کشت خشخاش فراهم شود. هلندی ها همچنین به ساخت جاده ای بین دو شهر پرجمعیت چوره و ترینکوت، در تلاش برای تقویت تجارت کمک کردند.
اما بر اساس گزارش رادیو اروپای آزاد، قرار بر آن شد که متعاقبا ارتش هلند ۱۶۰ سرباز را به عنوان بخشی از ماموریت جدید و محدود خود در این کشور به افغانستان اعزام نماید. روال کار از این قرار بود این نیروها که اکثراً کارکنان پشتیبانی برای ۲۲۵ مربی پلیس نظامی بودند، در استان قندوز مستقر و تحت حفاظت نیروهای آلمانی باشند. چنین برنامه ریزی شد که در مجموع ۵۴۵ نیرو/سرباز و مربی پلیس هلندی تا سال ۲۰۱۴ به ناتو در افغانستان کمک خواهند کرد که این گامی بزرگ از تعهد پیشین هلند برای اعزام ۱۶۰۰ نیرو بود. هرچند بخش عمده ای از نیروهای این کشور سال ۲۰۱۰ و پس از سقوط دولت هلند پیرامون تمدید استقرار آنها خارج شدند.
با این حال می توان گفت یکی از تلاش های اصلی کشور، در سال های بعد از جنگ، استقرار نیروها به شمال افغانستان به عنوان بخشی از فرماندهی منطقه ای شمال و سپس آموزش، مشاوره و کمک به فرماندهی شمال (ماموریت حمایت قاطع) بود. بدین ترتیب تا پایان ماموریت آیساف در سال ۲۰۱۴، هلند در آموزش نیروهای دفاعی و امنیتی ملی افغانستان در شمال افغانستان به عنوان بخشی از حمایت قاطع شرکت کرده بود، ماموریتی که تا دسامبر ۲۰۲۱ تمدید شد. (چنانچه در سال ۲۰۱۷ وزارت امور خارجه هلند با صدور بیانیه ای اعلام کرد که تمدید ماموریت نظامیان هلند در چارچوب نیروهای حافظ صلح سازمان ملل متحد در مالی و افغانستان تا پایان سال ۲۰۱۸ در جلسه هیات دولت تصویب شده است.)
در سال ۲۰۲۲ شورای وزیران دولت هلند تصمیم گرفته است تا موسسه مطالعات جنگ، هولوکاست و نسل کشی[۴] (NIOD) را با همکاری موسسه تاریخ نظامی هلند[۵] (NIMH) جهت انجام یک مطالعه مستقل، خارجی و علمی در مورد بیست سال استقرار هلندی ها در افغانستان راه اندازی کند. این مطالعه به ماهیت، دامنه، هزینه ها، دوره زمانی و اهداف تعیین شده استقرار نظامی، دیپلماتیک و غیرنظامی هلند در افغانستان از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۲۱، و همچنین محدودیت ها، معضلات و انتخاب های انجام شده در حین اجرای در محل مربوط می شود. دو نهاد مذکور نتیجه گیری های خود را در یک گزارش نهایی خلاصه به شورای وزیران ارائه نموده و انتظار می رود این مطالعه تا اواسط سال ۲۰۲۶ تکمیل شود.
نهایتا با سقوط کابل به دست طالبان و بازگشت مجدد این گروه به قدرت، در پایان ژوئن ۲۰۲۱، آخرین پرسنل نظامی هلندی افغانستان را ترک کردند. یک لحظه تاریخی، نشان دهنده پایان تقریبا ۲۰ سال حضور نظامی هلند. برای بزرگداشت این لحظه، وزارت دفاع دو پرچم ماموریت هلند را به موزه ملی نظامی در سوستربرگ تحویل داده است. آنک بیلهولد، وزیر دفاع وقت هلند در یک سخنرانی بیان کرد: “ضمن اینکه تصاویری از پیشرفت طالبان را می بینیم، با احساساتی آشفته و سردرگم -افغانستان را- ترک می کنیم.” وی افزود “وضعیت امنیتی نگران کننده است و ممکن است برخی از پیشرفت ها/دستاوردها از بین برود.”
بعد از انتقادهای شدید پارلمان هلند از عدم تخلیه مترجمان و کارکنان محلی ارتش این کشور از کابل، وزرای خارجه و دفاع هلند استعفا کردند. هلند پس از سقوط کابل و سلطه طالبان بر افغانستان، حدود دو هزار نفر از کارکنان و همکاران محلی افغان را به این کشور منتقل کرد اما صدها نفر دیگر همچنان در شرایطی ناامن در انتظار به سر برده و این موضوع دولت هلند را دچار چالش کرد. بدین ترتیب در ابتدا سیگرید کاگ، وزیر خارجه هلند در واکنش به انتقاد پارلمان این کشور از سرپرستی وزارت خارجه کنارهگیری و متعاقبا آنک بیلهولد، وزیر دفاع هلند از حزب محافظهکار دمکرات مسیحی استعفا داد.
اما حتی پس از پایان ماموریت نظامی، اذعان شده است که هلند به حمایت فعال از کشور ادامه خواهد داد. هلند معتقد است که جلوگیری از تبدیل شدن افغانستان به پایگاهی برای تروریسم بین المللی مهم است. هلند در سطوح دوجانبه و چندجانبه (اتحادیه اروپا، سازمان ملل، ناتو و ائتلاف ضد داعش) برای پیشبرد این اولویت ها کار می کند. در کنار تلاش های دیپلماتیک ما، هلند همچنین در حال بررسی گزینه هایی برای همکاری های توسعه ای و کمک های بشردوستانه است که به نفع مردم افغانستان باشد. در سال ۲۰۲۲، هلند ۲۰ میلیون یورو را برای کمک های اضطراری به مردم افغانستان در دسترس قرار می دهد.
رویکرد هلندی ها با رویه ای از دیدگاه دعوت طالبان به چای
فلسفۀ هلند برای به دست آوردن قلب و ذهن مردم محلی و در نتیجه کمک به امنیت از سال ۲۰۰۶ به نام “رویکرد هلندی” معروف بود. این رویکرد برخلاف توسل به اجبار و زور، از اعمال خشونتی بیش از حد خودداری می کرد و به دست آوردن قلوب و اذهان از طریق بازسازی جامعه، با روش “لبخند زدن و دست تکان دادن” و در جهت توانمند ساختن مقامات محلی برای به دست گرفتن مسائل نظم عمومی طراحی شده بود. در همین راستا نیروهای هلندی کمترین قدرت ممکن برای جلب اعتماد مردم به کار بسته و یا اقداماتی جهت پرهیز از تنش انجام می دادند.
آنها برای اینکه مردم افغانستان را به یاد روس ها نیندازند عینک آفتابی آینه ای به چشم نمی زدند. و یا ترجیح می دادند در صورت امکان به صورت پیاده گشت زنی کنند. سربازان کمتر لباس حفاظتی می پوشیدند و هنگام رانندگی، از وسایل نقلیه با سقف باز یا خودروهای زرهی سبک استفاده می کردند که به آنها اجازه می داد خودی نشان دهند. روزنامه کانادایی گلوب اند میل در این باره چنین نوشته بود که: کانادایی ها و آمریکایی ها پایگاه های عملیاتی پیشرو (FOB) را در مناطق ناپایدار ایجاد کرده و اغلب آنها را در قلعه هایی از کیسه های شن و سیم های خاردار بزرگ می سازند و از آنها به عنوان نقطه انجام برای عملیات استفاده میکنند. اما هلندیها ترجیح میدهند ترکیباتی با دیواره های گلی بسازند که آنها را «قلعه های چند منظوره» می نامند.
این روزنامه بریتانیایی تایمز اعلام کرد که هلندی ها «با دعوت از طالبان به چای میخواهند آنها را شکست دهند» و «محل فرماندهی نظامی به عنوان مهمان خانه عمومی اداره میشود». چنانچه برخلاف انگلیسیها که در سنگرهای و استحکامات نظامی خود پنهان میشدند، هلندی ها کلبه هایی گلی می ساختند که در آن مهمانان افغان را دعوت میکردند و با چای، آجیل و میوه های خشک از آنها پذیرایی میکردند. در همین راستا سرهنگ ولوگلِس [فرمانده نیروی ویژه هلند ارزگان] بیان کرده بود: “قرار نیست -استحکامات- چیزی شبیه به قلعه به نظر رسد – باید بین قابلیت دسترسی و قابلیت دفاع تعادل وجود داشته باشد. شما باید در میان مردم باشید تا بر آنها تأثیر بگذارید.”
این «رویکرد هلندی» با انتقادهایی از جمله از سوی نیروهای بریتانیایی و کانادایی مواجه شد که سربازان زیادی را از دست داده بودند و خواستار اتخاذ رویکردی جدی و مصمم تر از هلندی ها بودند. در حالی که هلندی ها در آن مقطع زمانی تنها متحمل چند کشته و تعدادی زخمی شدید شدند، بنابراین دلیلی برای تغییر رویکرد خود نمی دیدند. در پایان ماموریت در سال ۲۰۱۰، تعداد تلفات آنها به بیست و پنج تن رسید. (Moelker,2013: 97-98)
اما امروزه و با روی کار آمدن مجدد طالبان از اون ۲۰۲۱ بدین سو نیز موضع گیری های دولت های اروپایی در قبال آینده افغانستان و رژیم طالبان چندان مشخص و آشکار نیست و شاید بتوان گفت همگی به محوی در پی فراهم آمدن شرایطی مساعد برای برقراری تعامل با طالبان و شاید در گام بعدی به رسمیت شناختن حکومت آنها باشند. چنانچه به گزارش ایندیپندنت فارسی در تاریخ ۱۸ نوامبر ۲۰۲۱ نمایندگان ویژه کشورهای آلمان و هلند، با مولوی عبدالسلام حنفی و ملا برادر، معاونان نخست وزیر طالبان در کابل دیدار کردند.
در جریان این دیدار، مولوی حنفی به نمایندگان ویژه دولت های آلمان و هلند گفت که: «طالبان اطمینان میدهد که هیچ تهدیدی متوجه کشورهای منطقه و جهان نیست و زمینه برای سرمایهگذاری همه کشورها در افغانستان مساعد شده است.» حنفی از دولت های آلمان و هلند خواسته است که در بخش های مختلف از جمله معادن، انرژی و بهداشت در افغانستان سرمایه گذاری کنند. به نظر میرسد، هدف از سفر نمایندگان دولت های هلند و آلمان به افغانستان، بررسی زمینه های برقراری روابط با طالبان و در صورت امکان، بازگشایی سفارت های آن دو کشور در کابل است.
هلند و ارتکاب جنایات جنگی در افغانستان
پس از سال ها سکوت نسبی در مورد جنایات جنگی احتمالی نیروی نظامی هلندی در افغانستان -که بخشی از نیروهای بین المللی کمک به امنیت بودند- یک بررسی استرالیایی نشان داد که نیروهای ویژه خودشان احتمالاً ۳۹ غیرنظامی افغان را به طور غیرقانونی کشته اند. همچنین گزارش بازرس کل نیروهای نظامی استرالیا در افغانستان که معمولا به «گزارش بریتون» شناخته می شود؛ انگیزه جدیدی به پرونده کهنه و طولانیِ افغانستان در ارتباط با آنچه در افسانه نظامی هلندی به عنوان “نبرد چوره[۶]” شناخته می شود، ارائه داد.
فردی که وکالت قربانیان و خانواده های افغان را در یک پرونده مدنی علیه دولت هلند به دلیل جنایات جنگی در منطقه چوره افغانستان بر عهده داشته، در سال ۲۰۱۸ تلاش کرده بود تا با دولت هلند برای جبران خسارات وارده به قربانیان غیرنظامی جنگ مذاکره کند، اما این درخواست رد شد. به هرروی او در سال ۲۰۱۹ از هلند شکایت کرد اما تا مارس ۲۰۲۱ طول کشید تا قضات شخصاً به این پرونده رسیدگی کنند. به باور وی، نیروهای هلندی نتوانستند بین اهداف نظامی و غیرنظامی تمایز قائل شوند، از نیروی نامتناسب استفاده کرده، مرتکب جنایت شدند و لازم است به قربانیان غرامت پرداخت شود. این دعاوی حول محور نبرد سال ۲۰۰۷ بر سر دره چوره، تقاطع/منطقه ای استراتژیک در ارزگان بود که توسط طالبان هدف قرار گرفت. (VAN DEN BERG, 2021)
چنانچه در همین راستا و به گزارش وب سایت الجزیره، در ۱۷ ژوئن ۲۰۰۷، جت های جنگنده اف۱۶ هلندی ۲۸ بمب هدایت شونده را در ولایت ارزگان پرتاب کردند. هجده مورد از آنها در حوزه ای حفاظت شده نزدیک منطقه استراتژیک چوره فرود آمدند. برای بسیاری از ۱۴۰۰ سرباز هلندی که در این نبرد چهار روزه جنگیدند، این نقش آفرینی مایه افتخار است. همچنین این بزرگترین رویارویی نظامی هلند از زمان جنگ کره در دهه ۱۹۵۰ بود. حدود ۲۵۰ نفر از جمله ۵۰ تا ۸۰ غیرنظامی و ۲ سرباز هلندی در جریان جنگ کشته شدند.
وزارت دفاع هلند سال ۲۰۲۰ از دادستان ها خواسته بود تا بمباران ارزگان را بررسی کنند. این وزارتخانه استدلال کرده بود که ساختمان های مورد اصابت توسط جنگجویان طالبان و برای مقاصد نظامی مورد استفاده قرار می گرفتند که در نتیجه ارتش به محوطه حمله کرد؛ اما دادگاه هلند در نهایت خلاف این موضوع را تشخیص داد.
بدین ترتیب دادگاه منطقه ای لاهه در هلند حکم داد که بمباران سال ۲۰۰۷ در یک مجتمع مسکونی در افغانستان توسط نیروهای هلندی اقدامی غیرقانونی بوده است. این حمله شبانه که حدود ۲۰ غیرنظامی را کشت، قوانین بین المللی بشردوستانه را نقض کرده و این کشور را به پرداخت غرامت به خانواده های قربانیان محکوم کرده است. بدین ترتیب نتیجه آن شد که در سال ۲۰۲۳ دادگاه محلی لاهه در ماه نوامبر ضمن محکومیت حمله نظامیان هلندی در ولایت ارزگان، دولت این کشور را به پرداخت غرامت محکوم کرد.
جمع بندی
در مجموع می توان گفت گرچه مناسبات رسمی میان هلند و افغانستان به دهه ۱۹۶۰ باز می گردد اما کشور هلند از زمان سقوط رژیم طالبان در سال ۲۰۰۱ عملا در افغانستان و مسائل آن ورود یافت. این رویداد جامعه بین المللی را بر آن داشت تا بازسازی کشور افغانستان را جهت برقراری ثباتی بلند مدت آغاز کند. بدین ترتیب، علاوه بر کمک های انکشافی و حمایت های دیپلماتیک، سربازان هلندی از اول ژانویه ۲۰۰۲ به افغانستان اعزام شدند.
از آن زمان، نیروهای مسلح هلند به انحای گوناگون و در قالب ها و مکان های مختلف به ائتلاف بین المللی کمک کردند؛ از جمله کمک های مختلف به نیروی بین المللی کمک به امنیت (آیساف) که می توان به مواردی چون: استقرار یک گروهان پیاده نظام در کابل (۲۰۰۲-۲۰۰۳)، یک تیم بازسازی ولایتی در بغلان (۲۰۰۴-۲۰۰۶)، یک گروه ضربت در ولایت ارزگان (۲۰۱۰-۲۰۰۶)، و یک مأموریت آموزشی پلیس در ولایت قندوز (۲۰۱۳-۲۰۱۱) اشاره کرد.
همچنین در حمایت از این عملیات و تلاش های گسترده تر نیروهای ائتلاف که تحت عنوان عملیات آزادی پایدار در افغانستان صورت گرفت؛ نیروهای ویژه هلند و تجهیزات هوایی مانند اف۱۶ و بالگردهای تهاجمی نیز در افغانستان مستقر شدند. تا پایان ماموریت آیساف در سال ۲۰۱۴، هلند در آموزش نیروهای دفاعی و امنیتی ملی افغانستان در شمال افغانستان و به عنوان بخشی از حمایت قاطع شرکت کرده بود، ماموریتی که تا دسامبر ۲۰۲۱ تمدید شد.
اما در کل باید گفت مشارکت های مختلف در عملیات افغانستان تأثیر زیادی بر ارتش نسبتاً کوچک هلند داشته است. ضمن آنکه، این تأثیر با تکمیل فرآیند تحولی همزمان بود که ارتش هلند را از یک نیروی جنگ سرد به یک تشکیلات اعزامی تغییر شکل داد. در نتیجه، افغانستان نخستین آزمونی جدی را برای محک زدن توانایی های تازه به دست آمده هلند درراستای پیشبرد عملیات نظامی و به عنوان بخشی از ائتلافی بین المللی رقم زد. بنابراین، از نظر نیروهای مسلح هلند، مشارکت آنها در جنگ افغانستان نه تنها از نظر شدت گسترده بود، بلکه ماهیت چالش برانگیزی نیز داشت که تجربه ای بزرگ برای یک ارتش کوچک محسوب می شد.
در نهایت همان گونه که اشاره شد، راهبردِ سه وجهی نیروهای نظامی هلند (شامل دفاع نظامی، دیپلماسی و توسعه) که از سال ۲۰۰۶ در منطقه ارزگان افغانستان مستقر بودند، به الگویی برای سایر نظامیان خارجی در افغانستان تبدیل شد و این نیروها در واقع نقش نیروهای مسلح و محافظ پروژه های عمرانی، آموزشی و بهداشتی در این منطقه را ایفا میکردند. همچنین لازم به ذکر است که هلند درپی برقراری صلح و ثبات در افغانستان و کمک به این کشور جهت قرار گرفتن در مسیری از بازسازی، توسعه و پیشرفت برآمد؛ لیکن شاید بتوان گفت هلند در جریان حضور نظامی خود و به ویژه با خطای فاحشی از گرفتن جان تنی چند از غیرنظامیان، دچار اشتباهاتی محاسباتی در القای رویکری مسالمت جویانه و صلح آمیزش گردید که در نهایت به محکومیت آن منجر شد.
منابع:
– bbc, (2010), “Dutch troops end Afghanistan deployment”, https://www.bbc.com/news/world-south-asia-10829837
– Jansen, Emma, José de Vries and Dewi Suralaga, (2010), “The Netherlands”, A Project of the Global Network of Women Peacebuilders
– Kamminga, Jorrit, (2019), “ONE HUNDRED YEARS OF FRIENDSHIP AND SOLIDARITYnBETWEEN AFGHANISTAN AND THE NETHERLANDS”, Afghan Dutch Conference (ADC)
– Kitzen, Martijn, (2019),”The Netherlands’ Lessons,”Article 6 0f Afghanistan’s Lessons: Part I, Parameters 49, no. 3
– Moelker, Rene´, (۲۰۱۳), “The Genesis of the ‘Dutch Approach’’ to Asymmetric Conflicts: Operations in Uruzgan and the ‘‘Softly, softly’’ Manner of Approaching the Taleban”, Forum: Revisiting Small Wars, Armed Forces & Society, Vol 40(1) 96-117
– Rasoully, Azizullah, (2014), “Dutch-Afghan relationship”, https://diplomatmagazine.eu/2014/04/06/looking-forward-dutch-afghan-relationships/
– Tanter, Richard, (2010), “Coalition forces – Netherlands”, https://nautilus.org/publications/books/australian-forces-abroad/afghanistan/coalition-forces-netherlands/
– van de Goor, Luc & van Leeuwen, Mathijs, (2000), “The Netherlands and Afghanistan: Dutch Policies and Interventions with regard to the Civil War in Afghanistan”, Conflict Policy Research Project (CPRP)
– VAN DEN BERG, STEPHANIE, (2021), “DUTCH WAR CRIMES IN AFGHANISTAN: THE AUSTRALIAN TRIGGER”, https://www.justiceinfo.net/en/79791-dutch-war-crimes-afghanistan-australian-trigger.html
[۱] The Task Force Uruzgan (TFU)
[۲] Multinational Base Tarin Kowt
[۳] the “3D” policy )defence, diplomacy and development(
[۴] Institute for War, Holocaust and Genocide Studies
[۵] The Netherlands Institute of Military History
[۶] the battle of Chora