وضعیت بی ثباتی پایدار، معمای لاینحل افغانستان
۶ آبان(عقرب)۱۴۰۲-۲۰۲۳/۱۰/۲۸
طی بیش از چهل سال گذشته جنگ و ناامنی و متعاقب آن بی ثباتی افغانستان به معمایی لاینحل و داوم دار تبدیل شده است. چنانچه ایجاد افغانستانی بی ثبات و فارغ از جنگ و منازعه به یک آرمان جمعی دست نیافتنی تبدیل شده است. به ویژه اینکه در دو دهه گذشته با شدت گرفتن جنگ و پیامدهای ویرانگر سیاسی افغانستان روزهای دشواری را تجربه کرد که منجر به فعال شدن گزینه مذاکره و صلح با طالبان شد. امری که با پیچیدگی ها و دشواری های زیادی همراه بود و در نهایت منجر به سرنگونی دولت سابق و تسلط آسان طالبان بر افغانستان شد. بازگشت طالبان هرچند ناامنی را تا حد زیادی کاهش داد اما این کشور همچنان ناتوان از مدیریت بحران سیاسی و ایجاد حکومتی با ثبات بود. به طوری که تسلط طالبان ارمغان آور صلح و ثبات به معنای واقعی نبود , این کشور فصل تازه ای از تاریخ خود را با چالش های جدی آغاز کرده است. این درحالی است که طالبان در تلاش اند تا خود را حکومتی یک دست و با مدیریت صحیح نشان دهند. اما پرسش این است که آیا نظام اسلامی طالبانی توانایی ایجاد ثبات را در افغانستان زخم خورده از بحران های متعدد سیاسی دارد؟
نگاهی به دو دهه بی ثباتی در افغانستان
طالبان یک جنبش بنیادگرای سنی اسلامی و عمدتاً پشتون، از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ بیشتر مناطق افغانستان را تحت کنترل داشتند. در اکتبر ۲۰۰۱ نیروهای ایالات متحده و متحدانش به این کشور حمله کردند و به سرعت رژیم طالبان را پس از خودداری از تحویل اسامه بن لادن در این کشور سرنگون کردند. پس از تهاجم ایالات متحده، رهبری طالبان به جنوب افغانستان و در آن سوی مرز به پاکستان نقل مکان کردند و از آنجا شورش علیه دولت تحت حمایت غرب در کابل، نیروهای امنیت ملی افغانستان و نیروهای ائتلاف بین المللی را به راه انداختند. هنگامی که ائتلاف به رهبری ایالات متحده رسماً ماموریت جنگی خود را در سال ۲۰۱۴ پایان داد، نیروهای دفاعی و امنیت ملی افغانستان، مسئولیت امنیت را بر عهده گرفتند. با این حال، نیروها در حفظ قلمرو و دفاع از مراکز جمعیتی با چالش های مهمی مواجه بودند. طالبان همچنان به مناطق روستایی و انجام حملات انتحاری در شهرهای بزرگ ادامه دادند که در این بین نیروهای امنیت ملی افغانستان متحمل خسارت زیادی شدند. باوجود افزایش اندک نیروهای ایالات متحده در سال ۲۰۱۷، ادامه ماموریت جنگی و تغییر استراتژی نظامی ایالات متحده برای هدف قراردادن منابع طالبان که شامل حملات هوایی علیه آزمایشگاه های مواد مخدر و سایت های تولید تریاک بود، جنگ تقریباً به مدت ۶ سال در بن بست باقی ماند. طالبان برای مدت کوتاهی مرکز ولایت فراه را در ماه می ۲۰۱۸ تصرف کردند و در ماه اوت ۲۰۱۸ مرکز ولایت غزنی را به تصرف خود درآوردند و این شهر را برای نزدیک به یک هفته قبل از اینکه نیروهای آمریکایی و افغان کنترل را مجدد به دست بگیرند، در دست داشتند.
در فوریه ۲۰۲۰، پس از بیش از یک سال مذاکره مستقیم، دولت ایالات متحده و طالبان توافقنامه موسوم به توافقنامه دوحه را امضا کردند که یک جدول زمانی را برای خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان تعیین کرد که دوطرف تعهداتی را نسبت به یکدیگر داشتند. ازجمله خروج ایالات متحده و تعهد طالبان مبنی بر عدم اجازه به استفاده از گروه های تروریستی از مناطق تحت کنترل و مذاکره با دولت افغانستان . با این حال هیچ آتش بس رسمی برقرار نشد. پس از کاهش کوتاه مدت خشونت، طالبان به سرعت حملات خود را به نیروهای امنیتی و غیرنظامیان افغان از سر گرفتند. گفتگوهای مستقیم بین دولت افغانستان و طالبان در ماه مارس ۲۰۲۰ آغاز شد. با این حال، مذاکرات با تاخیرهای متعدد مواجه شد و در نهایت پیشرفت کمی داشت. چنانچه که خشونت در سرتاسر افغانستان در سال های ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ ادامه یافت. زیرا ایالات متحده حملات هوایی و حملات خود را علیه طالبان افزایش داد. طالبان نیز به نوبه خود به اهداف دولت افغانستان و نیروهای دفاعی امنیتی افغانستان حمله کردند و دستاوردهای ارضی قابل توجهی به دست آوردند.
در همین زمان، تلفات غیرنظامیان در سراسر افغانستان نسبت به چندسال گذشته همچنان بالا بود. سازمان ملل متحد در سال ۲۰۱۸ رکورد تلفات غیرنظامیان را ثبت کرد. اگرچه در سال ۲۰۱۸ کاهش جزئی مشاهده شد اما تلفات و جراحات غیرنظامیان برای ششمین سال متوالی از ده هزار نفر گذشت و سازمان ملل مجموع تلفات غیرنظامی را از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۲۰ بیش از صدهزار نفر ثبت کرد. این درحالی بود که علاوه بر تهاجم طالبان، افغانستان با تهدید دولت اسلامی نیز مواجه بود.
در تابستان ۲۰۲۱ طالبان به حملات خود ادامه داد و مناطق شهری تحت کنترل دولت را تهدید کرد و چندین گذرگاه مرزی را تصرف کرد. در اوایل ماه اوت، طالبان حملات مستقیم را بر چندین منطقه شهری ازجمله قندهار و در هرات آغاز کردند. در ۶ اوت ۲۰۲۱، طالبان مرکز استان نیمروز را به تصرف خود درآورد و کابل را تنها منطقه شهری اصلی تحت کنترل دولت باقی گذاشت. در ۱۵ اوت ۲۰۲۱ بیش از دو هفته قبل از مهلت رسمی خروج ایالات متحده جنگجویات طالبان وارد پایتخت شدند. رئیس جمهور اشرف غنی افغانستان را ترک کرد و دولت افغانستان سقوط کرد.
اما بازگشت دوباره طالبان فصل تازه ای از بحران های مختلف و بی ثباتی را در کشور رقم زد. تسلط طالبان افغانستان را یک بار دیگر به پناهگاه امن تروریست ها تبدبل کرد. چنانچه که در یک ارزیابی پنتاگون در سال ۲۰۲۳ نشان داد که دولت اسلامی دوباره از افغانستان به عنوان پایگاهی برای برنامه ریزی و هماهنگی حملات در سراسر جهان استفاده می کند(Center for Preventive Action,2023). همچنین، ایجاد نظامی انحاصارطلب و حذف سایر گروه های قومی و جریان سیاسی از قدرت و به حاشیه راندن آنها، سرکوب شدید مخالفان، نقض گسترده آزادی بیان و حقوق بشر و بی توجهی به فشارهای جامعه جهانی منجر شده که ایجاد وضعیتی بی ثبات دور از دسترس تلقی شود.
درواقع،رویدادها و روندها در افغانستان براساس سناریوی منفی پیش می رود. باوجود اینکه سانسور اطلاعاتی شدیدی در کشور وجود دارد، اما هنوز برخی از اخبار در مورد وضعیت افغانستان وجود دارد. اقتصاد کشور وخیم است و هیچ روند مثبتی در این بخش دیده نمی شود. وضعیت انسانی پایدار اما بحرانی است. سرکوب سیاسی علیه مخالفان طالبان ادامه دارد و نظام مند شده است و عمدتاً علیه اقلیت های قومی، به ویژه تاجیک ها و هزاره ها رخ می دهد. اقدامات گروه های تروریستی جهانی نیز باعث نگرانی دولت ها شده است. اظهارات مربوط به تهدیدات امنیتی از سوی گروه های تروریستی توسط سازمان ملل متحد، ایالات متحده و هند و کشورهای اتحادیه اروپا ارائه می شود. به شکل متناقضی، باوجود وضعیت دشوار اقتصادی و اجتماعی، پیش بینی تحولات سیاسی همچنان مشکل است. افغانستان تحت کنترل طالبان یک مورد کلاسیک از نظریه علوم سیاسی و یک رژیم مستبد نظامی سفت و سخت و خشن با مشروعیت متوسط است. توده ها نمی توانند نظرات سیاسی خود را با توجه به سرکوب نهادهای دولتی بیان کنند. هنوز هیچ قانونی در افغانستان وجود ندارد که بتواند طالبان را سطح ملی به چالش بکشاند. درحال حاضر، و احتمالاً در میان مدت، هیچ جایگزینی برای طالبان وجود ندارد. اپوزیسیون متشکل از اقلیت های ملی از پتانسیل نظامی و حمایت لازم در میان مردم برخوردار نیست. با این وجود، محافل دیپلماتیک بین المللی و نمایندگان کشورهای پیشرو جهان فعالانه به رهبران طالبان توضیح می دهند که چنین وضعیتی برای همیشه ادامه نخواهد داشت. مراکز قدرت جهانی علاقه ای به بی ثباتی کامل افغانستان و آغاز یک رویایی نظامی-امنیتی در آنجا ندارند. با بدتر شدن وضعیت اقتصادی-اجتماعی، تضادهای موجود در جامعه می تواند منجر به قیام مسلحانه شود و حتی مظلوم ترین گروه های قومی دیر یا زود شروع به مقاومت در برابر رفتارهای اقتدارگرایانه طالبان خواهند کرد.
یکی از جنبه های واقعی بی ثبات سازی احتمالی آینده می تواند سیاست پاکستان باشد. باوجود اینکه اسلام آباد خالق، حامی و مشاور اصلی طالبان است که از تروریسم به عنوان روشی برای مبارزه سیاسی استفاده می کرد، تناقضات خاصی بین آنها وجود دارد. در ماه سپتامبر، رهبران پاکستان تصمیم گرفتند که تمام پناهجویان افغان را که به طور غیرقانونی در این کشور زندگی می کنند، اخراج کنند. به گفته رسانه های پاکستانی این بدان معناست که در آینده نزدیک حدود یک میلیون و ۱۰۰ هزار افغان به افغانستان خواهند رفت. دولت پاکستان می گوید که این تعداد افغان در دو سال گذشته به پاکستان گریخته اند، علاوه بر این چندین میلیون نفر دیگر که سال ها در کشور همسایه زندگی می کنند. این درحالیست که تصمیم برای اخراج پناهجویان غیرقانونی افغان در زمینه مبارزه با تروریسم، قاچاق ارز و تجارت غیرقانونی شکر و کود گرفته است(Asatrian,2023).
بنابراین، پیش بینی رویدادهای سیاسی در افغانستان دشوار است. طالبان همچنان در یک وضعیت «بی نظمی پایدار» به حیات خود ادامه می دهد، بدون اینکه به طور کامل سقوط کند یا ثبیت شود. آینده نزدیک در افغانستان تاریک به نظر می رسد با اطمینان کمی که طالبان قادر خواهد بود کشوری را که اساساً پس از چهار دهه درگیری، جنگ و بی ثباتی سیاسی از هم پاشیده است، اصلاح کند. در داخل افغانستان نیز طالبان ناتوانی خود را در مقابله با شورش های دولت اسلامی خراسان، که به طور بی امان به اهداف فرقه ای برای تضعیف طالبان و بی ثبات کردن کشور حمله می کنند، نشان داده اند. تنها زمینه ای که طالبان در آن مهارت نشان داده اند، در سرکوب خانگی، عقب نشینی از حقوق زنان و دختران، تعطیل کردن تظاهرات ها و ارعاب تظاهرکنندگان است که به اندازه کافی شجاعانه در مورد شرایط رو به وخامت کشور صحبت می کنند. بنابراین، بی ثباتی در افغانستان از شهروندان این کشور قربانی می گیرند، درحالی که این کشور به طرز باور نکردنی شکننده است. متاسفانه آینده نزدیک در افغانستان تاریک به نظر می رسد، با اندک اطمینانی که طالبان قادر خواهند بود کشوری را که به نظر می رسد اساساً در پی چهار دهه جنگ و بی ثباتی سیاسی شکسته است، اصلاح کنند. رهبری طالبان همچنان تحت تحریم است. این درحالی است که با وجود صدها تعامل دیپلماتیک از زمان به دست گرفتن قدرت، هیچ کشوری حاضر نشده است که دولت طالبان را به رسمیت بشناسد با این حال طالبان گام های معدودی و یا حتی هیچ گامی برای اثبات تمایل و توانایی خود به عنوان یک عضو عادی جامعه بین المللی برداشته است(Norozi,2023).درواقع، دو سال گذشته نشان داده که کابل هیچ راه حل جدی برای ایجاد ثبات در افغانستان در دستور کار خود قرار نداده است. برای این گروه انحصار قدرت ولو با وجود موانع بسیار، مهم تر از ایجاد ثبات و نظم پایدار از طریق شامل کردن سایر گروه ها و اتخاذ سیاست های نرم تر هم در داخل و هم در برابر جامعه جهانی است.
منابع
Asatrian,Georgi(2023), “No Alternatives for Taliban but Danger of Future Civil Conflict”, https://moderndiplomacy.eu/2023/09/30/no-alternatives-for-taliban-but-danger-of-future-civil-conflict/
Center for Preventive Action(2023), “Instability in Afghanistan”, https://www.cfr.org/global-conflict-tracker/conflict/war-afghanistan
Norozi,Ebrahim(2023), “Afghanistan in a State of ‘Durable Disorder’ Under the Talibsn Government”, https://thesoufancenter.org/intelbrief-2022-november-16/