افغانستان قبرستان امپراطوری ها: تکرار تاریخ در کجکی
نام فیلم: کجکی:داستان واقعی
کارگردان: پاول کیتیس
نویسنده: تام ویلیامز
بازیگران: مارک استنلی، علی کوک ،دیوید الیوت
ژانر: درام و جنگی
سال اکران:۲۰۱۴
مدت زمان: ۱۰۸ دقیقه
۲ آبان(عقرب)۱۳۹۹- ۲۰۲۰/۱۰/۲۳
کجکی: داستان واقعی، فیلمی در ژانر درام و جنگی در باره داستان سه نیروی بریتانیایی در افغانستان است. این فیلم که به کارگردانی پاول کیتیس و نویسندگی تام ویلیامز در سال ۲۰۱۴ ساخته شد، بر اساس داستان واقعی مارک رایت و گروهی از سربازان انگلیسی است که در نزدیکی سد کجکی در افغانستان اتفاقاتی برای آنها رخ می دهد. این فیلم ۱۰۸ دقیقه ای درباره حضور سربازان انگلیسی در کشور است که بخش بیشتر فیلم هم در میدان مین می گذرد. کجکی : داستان واقعی، نامزد جایزه بفتا در سال ۲۰۱۵ برای شروع برجسته یک نویسنده ،کارگردان یا تهیه کننده انگلیسی شد. همچنین، موفق به دریافت جایزه فیلم های مستقل بریتانیا برای بخش تهیه کننده سال و جوتیز بفتای اسکاتلند برای بهترین بازیگر نقش اول مرد شد.
این فیلم بر اساس یک روایت واقعی از زندگی سه نفر از سربازان بریتانیایی که برای نابود کردن موانعی که طالبان در جاده قرار داده بودند بمبی را منفجر کردند که در اثر انفجار این بمب یکی از این سه نفر پای خود را از دست داد. آنها پا در منطقه ای پر از مین گذاشته بودند که از زمان حمله شوروی در افغانستان در این منطقه وجود داشت. هدف آمدن سربازان انگلیسی برای نابود کردن شرّی به نام بنیادگرایی و طالبان از افغانستان است. مسئله ای که در فیلم اصلا به آن توجه نشده است. تنها ما از فاصله بسیار دور شاهد سایه هایی از خطر که گویا طالبان هستند، هستیم. به عبارت دیگر، در این فیلم هرچند هدف اصلی تروریسم است اما کاملا به حاشیه رفته است.
ابتدای فیلم با نمایی زیبا ، آرام و ساکت شروع می شود که به یکباره با صدای انفجاری همه چیز خراب می شود. شروعی که از همان ابتدا نماینگر واقعیت افغانستان این کشور اسیر مانده در جنگ است. نقطه اصلی شروع داستان زمانی است که سه سرباز برای حمله به طالبان که در نزدیکی آن ها قرار دارند تلاش می کنند که خود را به آنها برسانند که در این میان پای یکی از آنها روی مین رفته و قطع می شود. و می فهمند که در میدان مین بزرگی قرار گرفته اند جایی که امکان کمک رسانی به آنها را دشوار می کند. با جلوتر رفتن فیلم بر سختی های سربازان اضافه می شود که نماینگر واقعیت جامعه افغانستان است. امری که همه را درمانده کرده است حتی کشورهای خارجی. حل نشدن پرونده جنگ در افغانستان و گیرماندن یا شکست کشورهای خارجی افغانستان را به قبرستان امپراطوری ها بدل کرده است. مسئله ای که در فیلم کجکی نیز به آن اشاره کرده است.در نهایت پس از ساعت ها تلاش و گیر ماندن در میدان مین هیلکوپتری برای نجات جان سربازان که تعدادشان افزایش یافته بود می آید.
در این فیلم در کنار نکات مثبتی که دارد، دارای اشتباهات و یا هم بهتر بگوییم تناقضاتی نیز است. در ابتدای شروع فیلم هنگامی که سربازدر حال گفتگو و یا هم مشاجره با پسرکی است، در کمی آنطرف تر نوجوانی سلاح به دست دارد. امری که در هنگام حضور سربازان خارجی در محلی مردم عادی از سلاح استفاده نمی کند( و یا هم حق استفاده ندارند حداقل در ملاعام). رفتار سربازان در ابتدای فیلم نشان می دهد که فیلم خوب موفق به برقراری ارتباط با مردم و یا هم دامنه وسیع تری از جنگ افغانستان نشده است و فقط در یک محدوده خاص محصور باقی مانده اند. از طرف دیگر،فیلم تا رسیدن به نقطه اوج داستان خیلی خسته کننده به نظر می رسد. همچنین بازیگر اصلی در فیلم که طالبان است در این داستان محذوف است. نشانه های کمرنگی از او در داستان دیده می شود.
افغانستان کشوری پر از داستان است. واقعیت پیچیده این سرزمین هم خود افغان ها و هم بازیگران خارجی را درمانده کرده است. حضور کشورهای متعدد در این سرزمین و شکست ،خروج و یا هم گیرماندن آنها همه را خسته کرده که این جغرافیا را به گورستان امپراطوری ها بدل کرده است. امری که فیلم کجکی سعی کرد آن را نشان دهد. فیلمی که با سوژه قرار دادن جنگ افغانستان تا حد زیادی این واقعیت را به تصویر کشاند.