۱۲ دی(جدی)۱۳۹۹-۲۰۲۰/۱/۱
چین تاکنون در حاشیه گفت و گوهای میان افغانی قرار دارد اما می تواند نقش زیادی در پایان دادن به درگیری ها داشته باشد.
چین و افغانستان
مولانا سمیع الحق- که او را پدر طالبان می نامند- در سال ۲۰۱۸ گفت: از چین به عنوان میانجی در مذاکرات(برای صلح در افغانستان) استقبال می شود و نباید این چنین موضوعات بزرگِ مهم را منحصراً در اختیار ایالات متحده گذاشت. درنهایت، مذاکرات صلح بین دولت افغانستان و طالبان-پس از توقف طولانی – از شروع مذاکرات ایالات متحده با طالبان که خروج نیروهای ناتو و آمریکا پیش بینی شده در سپتامبر در قطر آغاز شد. پاکستان و ایالات متحده هردو به شدت از فرآیند صلح حمایت می کنند. اما ایده آوردن چین بر روی میز مذاکره هرگز مطرح نشد.چین علاقه زیادی به حل منازعات در افغانستان دارد. با وجود این که روابط نزدیکش با طرف های درگیر یعنی دولت افغانستان، طالبان و پاکستان این وضعیت را در بهترین موقعیت برای میانجیگیری گفتگوها نشان داده است،بیجینگ به طور قابل توجهی خود را از مذاکرات دور نگه داشته است.
زمان آن فرارسیده که چین قدم جلو بگذارد و از نفوذ اقتصادی و قدرت سیاسی خود برای کمک به پایان دادن به ۴۰ سال درگیری افغانستان استفاده کند.درحالی که چین علاقه چندانی به دلایل اصلی درگیری در افغانستان نشان نداده است، اما دو هدف استراتژیک در این کشور دارد. با این وجود چین برای به عهده گرفتن نقش صلح در افغانستان کاملا مجهز است.
در سطح محلی، طالبان پیش از این از مسلمانان اویغور که در شورش افغانستان می جنگند حمایت کرده و از آنها استقبال کرده اند، بنابراین چین از احتمال تهدید و نفوذ از سوی اویغورها در ولایت(استان) سین کیانگ ترس دارد. به همین جهت با گسترش نگرانی در مورد سه شر در سیاست خارجیاش –افراط گرایی،تجزیه طلبی و تروریسم- و با کاهش دخالت ایالات متحده در منطقه، منافع و مشارکت چین در افغانستان افزایش یافته است.
به دنبال اولین سفر رئیس جمهور غنی به چین در سال ۲۰۱۴، او گزارش استرداد ۱۵ شبه نظامی اویغور که در خاک افغانستان پناه گرفته بودند را تایید کرد. در سال ۲۰۱۵ نمایندگان طالبان در جهت تنش زدایی از جنگ با استانکزی ، از شورای صلح افغانستان دیدار کرد. به نظر می رسد چین مایل است با طالبان و رهبری افغانستان همکاری کند تا رابطه بین افراط گرایان طالبان و جدایی طلبان سین کیانگ اویغور را قطع کند.
اقدامات صورت گرفته اخیر چین علیه جمعیت اویغور –از جمله بازداشت ۲ میلیون نفر در اردوگاه های بازآموزی در جهت نظارت فراگیر بر جمعیت از طریق عقیم ساز زنان نشاند دهنده ترس آن ها از شورش و تروریسم عله دولت و سیاست خارجی شان است. ثبات و صلح در افغانستان می تواند یکی از منابع اضطراب داخلی را که در حال حاضر بیجینگ را اذیت می کند، کاهش دهد. اما بیجینگ همچنین به عنوان بخشی از برنامه بزرگ خود برای توسعه منطقه ای از طریق طرح کمربند و جاده، هدف بسیار بزرگتری برای ارتقا سرمایه گذاری اقتصادی دارد. یک قطعنامه یا حتی کاهش درگیری ها در افغانستان یک فضای اقتصادی با ثبات تر را برای رشد اقتصادی بیشتر چین تضمین می کند.
اگرچه مرز مشترک چین با افغانستان تنها ۷۶ کیلومتر طول دارد، این دوازه کوچک به طور وسیعی به روی بازارها و تجهیزات مورد ضرورتِ توسعه مداوم چین باز است. ابتکار کمربند و جاده چین همراه با کریدور اقتصادی چین و پاکستان از طریق زیرساخت ها و بازارهای لازم به دنبال اتصال آسیای مرکزی و پاکستان و افغانستان به خاورمیانه،آفریقا و اروپا است.
از دست دادن این فرصت برای چین گران تمام می شود و بدون ثبات و صلح در افغانستان، چین به نتیجه مطلوب خود نخواهد رسید. امروز چین بزرگترین سرمایه گذار خارجی در افغانستان است که قرارداد استخراج۴/۴ میلیارد دلاری برای توسعه معادن مس عینک را خریداری کرده است. چین حتی با افزایش سرمایه گذری در بخش معدن افغانستان به دلیل ادامه درگیری ها قادر به فعالیت کامل نبوده است.ثبات در افغانستان با اقتصاد بزرگ متکی به انرژی و موادخام به چین کمک می کند ، در حالی که به افغانستان نیز کمک می کند تا وابستگی خود را به کمک های بین المللی پایان دهد.
رهبران چین مدت هاست از مذاکرات صلح حمایت می کنند و گزارش های رسانه ها نشان دهنده آن است که بیجینگ آمادگی پیوستن به پاکستان را به عنوان ضامن توافقنامه صلح دارد. به گفته دکتر شی یین هونگ(Shi Yinhong) مشاور امور خارجه شورای دولتی چین: «تا زمانی که که فرصتی وجود داشته باشد، چین مذاکرات صلح را به روش خصوصی پیش می برد» چین همچنین ادعا می کند که در صورت لزوم، به همکاری نزدیک با همه طرف ها برای سازش، ادامه می دهد. به همین ترتیب، سهم بلاقوه چین می تواند توسط همه طرفین در روند سازش صلح پذیرفته شود.
نویسنده: نوید جعفری
منبع:: https://www.lowyinstitute.org/the-interpreter/can-china-be-peacemaker-afghanistan