فرمانده مسعود: رهبر نام دار جنگ های چریکی افغانستان
۳۱ شهریور(سنبله)۱۴۰۰-۲۰۲۱/۹/۲۲
جنگ سوم افغان و انگلیس
بیست سال پس از دوران حکومت طالبان بر افغانستان، افغان ها باری دیگر شاهد حاکمیت این گروه افراطی هستند و به نظر می رسد دور تازه ای از عدم قطعیت و خونریزی برای این کشور آغاز شده است. طالبان در طی کمتر از یک هفته با پیشروی سریع خود، افغانستان و جهان را به شوک بزرگی برد. و معادلات را به یکباره تغییر داد. در چنین شرایطی، اکثر مردم و سیاستمداران و رهبران نظامی سریعاً از کشور خارج و این کشور وارد بحران تازه ای شد. در این میان پنجشیر به عنوان تنها نقطه مقاومت در برابر طالبان به رهبری احمد مسعود، پسر احمدشاه مسعود شخصی که به طور رسمی قهرمان ملی افغانستان یاد می شود، به تصرف این گروه در نیامد. امری که موج تازه ای نبرد را در کشور رقم زد. در این میان یکی از نکاتی که در مقاومت پنجشیر برجسته شد، رهبری این جبهه به دست فرزند احمد شاه مسعود، شخصی که بیست سال پیش در برابر طالبان ایستاد و نهایت توسط دو خبرنگار ترور شد.
این در حالی است که دو روز (پنجشنبه ۱۸ شهریور) بیستمین سالگرد شهادت او بود. همه ساله در افغانستان این روز در نقاط مختلف کشور تجلیل می شد اما با تصرف طالبان بر افغانستان خبری از مراسم سالگرد او نبود و برعکس شاهد تصاویری از تخریب آرامگاه توسط این گروه بودیم. در واکنش به این حادثه مریم مسعود، دختر احمد شاه مسعود در صفحه شخصی خود نوشت:« مسعود مشتی خاک نیست، مسعود شیشه و سنگ نیست، مسعود در و پنجره نیست، مسعود مکتب است، مسعود آرمان هست، مسعود راه هست، مسعود باور هست، به این سادگی از بین نمی رود».اکنون در بیست سالگی شهادت او و تصرف دوباره افغانستان به دست طالبان ضرورت است تا نگاهی به عملکرد او شود. به همین جهت در این مصاحبه با آقای شفق سیاه پوش، هنرمند و فعال سیاسی افغانستان نگاهی به عملکرد و کارنامه این رهبر برجسته سیاسی انداخته ایم.
۱ .در بیستمین سالگرد ترور احمد شاه مسعود، قهرمان ملی افغانستان، این کشور دوباره به دست طالبان افتاد و به عقب بازگشت. این در حالی است که او یکی از چهره های جدی مبارزه با این گروه افراطی است. با توجه به این مسئله، ویژگی ها و توانایی های احمدشاه مسعود در برابر طالبان چه بوده است؟
فرمانده شهید احمد شاه مسعود ضمن اینکه امور نظامی را خوب میدانست در طول جهاد و مقاومت به پختگی سیاسی به ویژه در روابط خارجی رسیده بود، فرمانده مسعود به خوبی درک کرده بود که کشور های منطقه و جهان فکر میکنند شریک مطمئن قدرت به آنها قوم افغان=پشتونها هستند، این دیدگاه شوروی سابق هم بود. فرمانده مسعود اول بنای یک جنگ فرسایشی را با نیروهای نظامی تروریسم بین المللی به رهبری پاکستان، ملیشه های طالب، چچنی، عربستانی، سودانی، ازبکستانی قطری، اماراتی و… را نهاد. پس از آن روی تغییر دیگاه سنتی کشورهای منطقه مثل روسیه، هند، چین، ایران حتی پاکستان کار کرد، به این کشورها توصیه و ثابت کرد که اقوام غیر افغانِ=پشتون افغانستان، هم میتوانند شریک قابل اعتماد برای آنها باشند.
با همین رویکرد حتی زمانی ۹۰٪ خاک افغانستان توسط تروریستان پاکستانی و عربستانی اشغال شد، اجازه نداد در عرصه بین المللی کرسی افغانستان را در سازمان ملل به تروریستان طالب بدهند یا کشورهای بزرگ آن ها را رسمیت بشناسند. متاسفانه پس از شهادت فرمانده مسعود یاران او تمام دار و ندار معنوی جبهه را قربانی خوش خدمتی غربی ها به ویژه آمریکایی ها کردند. کشورهای منطقه از روسیه تا چین و ایران دوباره بی اعتماد شدند، و این شد که در روز حمله ارتش پاکستان و تروریستان بین المللی طالبان به مرکز مقاومت پنجشیر، جبهه پنجشیر تنها ماند.
۲ .عده ای احمد شاه مسعود را فرمانده «جنگ های چریکی» می دانند. چنانکه گفته می شود در آکادمی های مختلف شیوه جنگی او تدریس می شود. باتوجه به این مسئله نحوه مدیریت و رهبری جنگ این فرمانده چگونه بوده است؟
فرمانده مسعود همان طور که گفته بود: در میان نظام های مختلف حکومتداری به نظام کشور سویس باورمند است، یعنی نظام فدرالی، در جنگ هم تلاش میکرد امنیت را تا جای ممکن محلی بسازد. مگر زمانی که نیاز شدید به نیروی کمکی میبود. بخش مهم و حیاتی جنگ فرمانده مسعود جنگ استخباراتی بود که تلاش میکرد مدت ها پیش از تصمیم دشمن آگاه باشد. فرمانده مسعود در بحث های عقیدتی سیاسی، فرهنگی، سینمایی برعکس سایر مناطق افغانستان بسیار فعال بود. در دل جنگها و حضور ارتش سرخ و حکومت کمونیستی کابل به جشنواره سینمای فجر ایران هئیت سینمایی میفرستاد. همین تفاوت های نظامی، اجتماعی فرهنگی باعث ماندگاری و پایداری او شده بود.
۳ .او را همچنین از مخالفان جدی پاکستان می دانند. علت مخالفت جدی او با اسلام آباد چه بود؟
خوب مشکلی اصلی افغانستان و پاکستان معاهده دیورند است. طبق این معاهده که اسنادش هم در موزه بریتانیا موجود است، منطقه خیبرپختون خواه تا قسمت های اطراف پشاور چهارده بار توسط شاهان افغان=پشتون به انگلیسی ها که حاکمان وقت پاکستان بودند فروخته شده است. اما طی دهه ها حکومتهای تک قومی افغانستان طوری تبلیغات کردند که گویا پاکستان آن مناطق را اشغال کرده است. حتی امروز هم طوری این تبلیغات توسط هندی ها و حاکمان کابل دامن زده میشد که بسیاری شهروندان افغانستان مدعی هستند نیم پاکستان جز خاک افغانستان است. به همین دلیل هر دولتی که در کابل حاکم میشود پاکستانی ها تلاش میکنند آن دولت معاهده دیورند را بطور علنی به رسمیت بشناسد. پاکستانی ها این توقع را از احمد شاه مسعود هم داشتند، اما مشکلات زیادِ پیرامون فرمانده، کشور های رقیب پاکستان مانع حل دائمی این مسئله شدند. شاید اگر فرصت میبود حکومت استاد پرفسور برهان الدین ربانی این موضوع خیالی و سلاح قومی سیاسیون یک قوم را در افغانستان برای همیشه از بین میبردند.
۴ .با تصرف طالبان در افغانستان پس از بیست سال، پنجشیر زادگاه احمد شاه مسعود تنها نقطه ای است که در برابر این گروه مقاومت می کند. با این حال این گروه بر بخش هایی از این منطقه مانند آرامگاه قهرمان ملی تسلط پیدا کرده و تخریب کردندو اما دختر او در واکنش به این حادثه از احمد مسعود به عنوان مکتب یاد کرده است. آیا به راستی او، اندیشه هایش و عملکردش را می توان به عنوان یک مکتب به رسمیت شناخت؟ چرا؟
«من باشم یا نباشم مقاومت ادامه دارد». همین جمله کلی حرف دارد، طوری که می بینید تنها پنجشیر ایستاد و ۳۳ استان اکثرا هم بدون جنگ تسلیم شدند.
مشکل اصلی جنگ پنجشیر ولایات همجوار آن است، بطور مثال تنها از ولایت بدخشان که روزگاری مهد جمعیت اسلامی افغانستان حزب شهید مسعود بود ۸ هزار طالب هجوم آودند، همینطور از سایر ولایات، هر ولایت ۳ هزار نفر هجوم آوردند.حالا این نیرو ها را به اضافه ارتش پاکستان، تانک، توپ هواپیما و... آن کشور اضافه کنید. مشکل دیگر جنگ پنجشیر تراکم خانوادههای مهاجر و ساکنین پنجشیر بود که دست وپای مدافعین را بسته بود، اما میبینیم که گروه تروریستی طالبان فقط خط جاده را اشغال کردند که اتفاقاً آرامگاه فرمانده مسعود هم کنار جاده است. اطراف جاده، روستاها، دهکدهها در کل ۲۲ دره در اختیار نیروهای مقاومت است که آرام آرام همه چیز به نفع نیروهای مقاومت در حال تغییر است. مکتب مسعود یعنی مقاومت که شما شاهد مقاومت هستید.
۵ .هرچند احمد شاه مسعود را «قهرمان ملی افغانستان» می دانند. اما نقدهای جدی نیز بر او وارد است به ویژه از سوی سایر اقوام در افغانستان. چرا؟ مهم ترین نقدها به او و عملکردش چه بوده است؟
حکومت استاد ربانی که احمد مسعود وزیر دفاع آن بود، حکومت توده های غیر افغان=پشتون بود در طول تاریخ ۳۰۰ ساله برای دومین بار ظهور کرده بود.اکثر اقوام نقد آنچنانی ندارند، تنها سیاسیون افغان=پشتونها شکایت دارند چون احمد شاه مسعود سلسله استبدادی حکومت های تک قومی را در هم شکسته و به سایر اقوام گفته بود: شما هم حق ریاست جمهوری و وزیر شدن دارید. در حکومت شهید مسعود تمام اقوام حداقل سه چهار وزارت را در اختیار داشتند ولی باز هم گله و شکایت وجود داشت. امروز که طالبان حتی زبان ریشه دار پارسی از سرزمین مولانا حذف کردند و هیچ وزارتی را به اهل تشیع ندادند و همینطور دیگر اقوام را، چگونه سیاسیون افغان=پشتون و متحدان شان حرفی ندارند. در حقیقت، جنگ افغانستان جنگ قومی است و جرم شهید مسعود شکستن سلسه حکومت های تک قومیست.
۶ .یکی از سوالات مکرری که بعداز مرگ احمد شاه مسعود پرسیده می شود این هست که آیا او میتوانست یک رهبر سیاسی خوب برای افغانستان باشد؟ رابطه او با دخالت خارجی ها و حضور کشورهای خارجی چگونه خواهد بود؟
ملاک رهبری بسیج همه مردم در شرایط حساس مقابل اشغالگران است، شهید مسعود با اینکه محور مقاومت بود و دیگران چون امروز کشور را ترک کرده بودند یا جای پای نداشتند، تک تک همه را دعوت کرد و با آغوش باز پذیرفت. جنرال دوستم ازبیک، استاد خلیلی هزاره، حاجی قدیر پدر ظاهر قدیر از جلال آباد پشتون=افغان،محمد محقق هزاره، استاد سیاف افغان=پشتون، حتی نخست وزیر حکومت احمد شاه مسعود که هواپیمای شان در بامیان سقوط کرد و اکثر اعضای کابینه شهید شدند آقای عبدالرحیم غفور زی از قوم افغان=پشتون بود. یعنی جبهه مقاومت فرمانده مسعود تنها مربوط تاجیک ها نبود، اگر مردم افغانستان طی ۲۰ از حق شهروندی و حقوق نسبی برخوردار شدند حاصل همین بسیج بود. در بحث خارجی هم فرمانده مسعود گفته بود: روابط ما با کشور های همزبان، هم جوار و جهان طوری باشد که برابر همدیگر باشیم نه برادر بزرگتر همدیگر. جنگ های تحمیلی زیاد در مدت کم به فرمانده مسعود آن چنان اجازه نداد تا به تمام مقاصد خارجیاش ” تامین روابط خارجی” برسد.
۷ .آیا حضور او می توانست تغییراتی در وضعیت کنونی افغانستان به وجود بیاورد؟ در حالی که بسیاری از همرزمان او پس از ورود امریکا متهم به دزدی و سو استفاده از مناصب خود هستند.
یک. با حضور فرمانده مسعود حتماً شرایط این چنین نبود. دو دیگر اینکه همرزمان فرمانده البته کارتن کلان ها و نه همهی شان در حضور فرمانده چنین آلوده نمی شدند. البته که یاران همه احزاب افغانستانی از جمله یاران آقای مزاری و… هم متهم هستند. دزدی و فساد آمر فردی است. اگر فرمانده زنده بود برگشت طالبان نا ممکن بود به همین دلیل هم باید شهید میشد.
۸ .آینده ی پنجشیر و فرماندهی جبهه ی دوم مقاومت توسط فرزند احمد شاه مسعود تا چه حد با رویکرد و نبوغ نظامی پدرش قابل مقایسه است و آیا مقاومت وی حتی عقب نشینی مقطعی وی می تواند در آینده امیدی برای بازگشت و بازپس گیری کشور را زنده نگاه دارد؟
آینده مقاومت پنجشیر روشن است. چون مبارزین برای احقاق حقوق زنان و مردان این سرزمین می رزمند. برای اینکه دختران بتوانند مکتب بروند. زنان حق کار داشته باشند. زبان اکثر مردم افغانستان ” فارسی” حذف نشود. یک قوم حاکم و برتر نباشد. هویت کسی حذف نشود و… پس آینده این مبارزه روشن است. اما بحث نبوغ نظامی شهید احمد شاه و احمد مسعود را باید زمان مشخص کند.
جنگ سوم افغان و انگلیس |جنگ سوم افغان و انگلیس |جنگ سوم افغان و انگلیس |جنگ سوم افغان و انگلیس |جنگ سوم افغان و انگلیس |جنگ سوم افغان و انگلیس |جنگ سوم افغان و انگلیس |جنگ سوم افغان و انگلیس |جنگ سوم افغان و انگلیس |جنگ سوم افغان و انگلیس |جنگ سوم افغان و انگلیس |جنگ سوم افغان و انگلیس