سر تیتر خبرهاسیاستنخستین خبرهایادداشت ها

فساد و زنجیره ای از مصائب آن در روند انحطاط ارتش افغانستان

۱۰ میزان (مهر) ۱۴۰۰ – ۲/ ۱۰/ ۲۰۲۱

ارتش افغانستان و طالبان

با شدت یافتن روندِ فروپاشی نیروهای دفاعی و افتادن کشور به دست نیروهای طالبان در کوتاه ترین زمانِ ممکن در اواسط ماه آگوست ۲۰۲۱، سوالات بسیاری دررابطه با کارایی و ظرفیتِ نیروهای امنیتی افغانستان و همچنین چگونگیِ عملکرد و سازماندهیِ ارتش در پاسخگویی به بحرانِ مشخصا شناخته شده و قریب الوقوعِ طالبان مطرح شد. سوالاتی که انگشتِ ضعف و ناکارآمدی در محافظت کشور از خطر سقوط را به سوی ارتش ملی نشانه می بُرد.

در همین راستا بسیاری از کارشناسان داخلی و خارجی بر فسادی ریشه دوانده در زیرساخت های ارتش و به دنبال آن سستی و رخوتِ نشات گرفته از همین فساد در قالب عملکرد نیروهای امنیتی متفق القول بودند. چنانچه به باور بسیاری از ناظران سیاسی، عدمِ واکنشِ به موقع، صحیح و برنامه ریزی شده و همچنین عدم وجود استراتژی جنگی کارآمد و مثمرثمر از جانب ۳۰۰ هزار نیروی ارتش، غالبا از وجود فرماندهانِ ارشد و مقامات عالی رتبه ی فاسد در نیروهای نظامی کشور و متعاقبا شکل گرفتن چرخه ای از فساد در ساختار فرماندهی ارتش آب می خورد.

لیکن تنها فسادِ ریشه گرفته در بن مایه ی ارتش نبود که مانند موریانه زیربنایِ مقاومت در برابر نیروهای مهاجم را می خورد، بلکه فساد گویی تمامیِ بخش ها و نهادها کلیدی حکومت را تهی ساخته بود؛ که نتیجه ی آن نیز درهم شکستنِ جسدِ بی جان و ظاهری توخالی از اقتدارِ صوری و نمایشیِ دولتی درمانده بود. اما برخلافِ باور بسیاری از ناقدان سیاسی که ناکارآمدی نیروهای ارتش را مورد نکوهش قرار دادند، چندی پیش وزیر دارایی اسبق افغانستان، خالد پاینده در مصاحبه با شبکه تحلیلگران افغانستان، براین امر اذعان داشت که افغانستان ارتشی ۳۰۰ هزار نفری و یا حتی ارتشی ۱۲۰ هزار نفری هم نداشت و در بهترین و خوش بینانه ترین حالت ۴۰ تا ۵۰ هزار سرباز حضور داشتند، اما فرماندهان ارتش سهم و حقوق و امتیازات دیگر از آنها را می گرفتند.

به باور خالد پاینده‌، هیچ انگیزه ‌ای برای جنگ در میان نیروهای ارتش وجود نداشت‌، زیرا فرماندهان بیشتر درگیر جمع کردن پول بودند در حالی که سربازان گرسنه و بی پول در سنگرها مانده بودند. حتی به اذعانِ خالد پاینده، تعدادی از فرماندهان ارتش افغانستان بیشتر در قلیان ‌خانه ‌های دبی بودند تا در دفتر کارشان‌.

علاوه بر این، پیشتر نیز بر طبق مصاحبه هایی محرمانه ی صورت گرفته توسط واشنگتن پست در سال ۲۰۱۹ از گروهی از مصاحبه شوندگان که شامل مقامات ایالات متحده، ناتو و افغان بودند، تخمین نیروهای امنیتی افغانستان در حرف و به صورت تئوری شاملِ ۳۵۲۰۰۰ سرباز و پلیس بود، اما در عمل دولت تنها می توانست ثابت کند که حدود ۲۵۴۰۰۰ نفر از آنها در این صفوف خدمت می کنند. این ازدیاد تعداد نیروها ناشی از وجود فرماندهان افغان فاسدی بود که حقوق هایی پرداختی مقرر را به جیب خود می ریختند. (MISHRA, 2021)

از ارائه کمک های مالی در مرتفع ساختن نیازهای جامعه، تا تبدیل شدن به عاملی برای فساد

در حقیقت، پس از سال ۲۰۰۱ و تعهد جامعه جهانی به افغانستان برای بازسازی این کشور، سیل عظیمی از کمک های مالی به سمت افغانستان سرازیر شد. کمک هایی که متناسب با ظرفیت جامعه افغانستان برای هضم و جذب آن در بدنه جامعه و رفع نیازهای آن برنامه ریزی نشده بود. درنتیجه این کمک ها در کنار عدم یک مکانیسم نظارتی دقیق و رقابت های سنگین سیاسی منجر به نهادینه شدن فساد در بدنه نظام افغانستان شد. به گونه ای که در ریشه یابی هر بحرانی به وجود فساد گسترده می رسیم.

در این میان باتوجه به هدف ایالات متحده برای ایجاد یک ارتش قوی در افغانستان اعطای کمک ها به بخش نظامی منجر به زمینه سازی فساد گسترده در کشور شد. چنانچه طبق گزارش فارن پالیسی در آگوست ۲۰۲۱، ایالات متحده و متحدانش میلیاردها دلار برای توسعه، تسلیح و آموزش ارتش، نیروی هوایی، کماندوهای نیروهای ویژه و پلیس افغانستان سرمایه گذاری کردند. به گونه ای که آمریکا به تنهایی ۸۳ میلیارد دلار برای بخش دفاعی افغانستان از سال ۲۰۰۱ هزینه کرده بود. در نتیجه این کمک ها در کنار عدم کارآمدی و مدیریت صحیح در سطح رهبری نیروهای نظامی، به روندی از آلوده شدن بخش امنیتی کشور به فساد منتهی شد.

در همین راستا، گزارش سیگار نشان می دهد که از سال ۲۰۰۵ ارتش ایالات متحده به دنبال ارزیابی آمادگی رزمی نیروهایی آموزش دیده بود، اما تا سال ۲۰۱۰ اذعان کرد که روش های نظارت و ارزیابی آنها برای این آمادگیِ رزمی به واسطه ی اندازه گیری عوامل غیرمحسوس و غیرملموس تری چون فساد، ناکام ماند.

همچنین روزنامه ۸ صبح نیزدر سال ۹۷ در مطلبی با عنوان “شبکه‌ فساد ارتش افغانستان” چنین مطرح ساخته بود که «احتمالا فساد مالی و سیاسی در هیچ کجای نظام، به پیمانه‌ ی وزارت دفاع افغانستان سرطانی نبود. فساد اداری در گزینش، عزل و نصب افسران روشن است. فرزندان‌ و وابستگان بی ‌سواد مقام‌ های سیاسی و نظامی در پادگان ‌های امن پایتخت گماشته‌ می ‌شوند و افسران جوان و تحصیل‌کرده نظام، به قندهار و هلمند و کندز گسیل می ‌شوند. فساد به گونه‌ چشم‌گیر و بی ‌سابقه‌ ای در تقرری ‌ها، تبدیلی سربازان، بریدملان و افسران، ترفیع و تقرر آنها رو به افزایش است. واسطه ‌سالاری و شناخت در میان ارتش، کار را بدان جا کشانیده است که هیچ فردی بدون شناخت و پول، توان تقرر در بست بالاتر و یا ترفیع را ندارد.»

بدین ترتیب باید گفت فساد سیستماتیک، متواتر و هدفمند در ساختار ارتش افغانستان اتفاقی یکی دو ساله نبوده و همین دیرینه و مستمر بودنِ آن تدریجا روندی از اضمحلال و انحطاط ارتش و متعاقبا سقوط کشور را رقم زد.

بی تفاوتی و عدم توجه کافی به سطوح گسترده فساد از سوی ایالات متحده

به باور برخی کارشناسان، ادعاهای مداوم و نگران کننده ای که درباره فساد و سوء استفاده از جانب رهبران افغانستان توسط ایالات متحده و متحدانش در ناتو تا حد زیادی نادیده گرفته شد، خود مسبب عقیم گردیدن تلاش ها در جهتِ ایجاد دولت و ارتشی مقتدر و توانمند در برابر طالبان و همچنین جلب حمایت مردمی قوی و مرتفع ساختن نیازهای افغانستان بود.

چنانچه افرادی چون ژنرال سامی سادات، فرمانده عالی رتبه ارتش افغانستان در ستون اخیر نیویورک تامیز و پس از تسخیر طالبان، جدا از مسئول دانستن سیاست های آمریکا در سقوط کشور، رهبران افغانستان که برخی از آنها متهم به فساد و سوءاستفاده جدی بوده اند را نیز مقصر دانست و از آن به عنوان “تراژدی ملی” یاد کرد که دولت و ارتش را پوسانده و ویران کرد.

بنابراین، وجود ژنرال هایی منتصب از طریق روابط و ضوابط خاص، نیروهای دفاعی با موجودیتی صرفا اسمی بر روی کاغذ، مختل شدن خطوط تامین توسط مسئولانی که لزوم منابع ضروری را حذف می کردند و همچنین زد و بندهای سیاسی با برخی از شخصیت های نه چندان خوشنام، همگی عوامل تقویت فساد در ساختار ارتش بودند. چنانچه به گفته ی پاتریشیا گاسمن، محقق ارشد دیدبان حقوق بشر، مشکلاتی مانند نقض هولناک حقوق بشر و فساد “قطعا” اعتبار دولت را در جوامع افغان تضعیف و “عامل عمده ای” در سقوط این کشور بود.

همچنین می توان گفت، در جریان تحولات افغانستان، ایالات متحده و متحدانش خود را با “برخی از چهره های بدنام که نزد بسیاری از جوامع به دلیل جنایات سابقشان مورد تحقیر قرار گرفته بودند” هم راستا ساختند. برخی از این رهبران افغان در داخل دولت، ارتش و پلیس به جنایاتی از جمله فساد تا قتل، تجاوز، شکنجه و جنایات جنگی متهم هستند. به هرروی، جدا از آشکار بودنِ وجود فساد در ارتش، به نظر می رسد همه ی بازیگران دخیل در جریان تحولات اخیر افغانستان به نوعی درصدد تبرئه و یا توجیه اقدامات خود هستند.

چنانچه لوید آستین وزیر دفاع ایالات متحده در تاریخ ۲۸ سپتامبر ۲۰۲۱ برای پاسخگویی به پرسش های کمیته نیروهای مسلح سنا و در پی اذعان به شکستی استراتژیک در برابر طالبان اذعان کرد که با پیش رفتن افغانستان به ورطه ی سقوط، قانونگذاران شکاک به فعالیت سیگار اشاره کرده اند که سال ها گزارش هایی در مورد شکست ماموریت ایالات متحده در ایجاد دولت و ارتش افغانستان منتشر کرده است. اما این واقعیت که ارتش افغانستان و و شرکای آموزش دیده ی ما به سادگی -و در بسیاری از موارد حتی بدون شلیک گلوله- در روند پیش آمده حل شدند، همه ما را شگفت زده کرد.

به گفته ی آستین، ایالات متحده اکنون باید با این واقعیت دست و پنجه نرم کند که عمق فساد و رهبری ضعیف و بی کفایتی در رده های ارشد ارتش افغانستان را به طور کامل درک نکرده بود؛ ما همچنین به تأثیر مخرب چرخش های مکرر و غیرقابل توضیح و بی دلیلِ رئیس جمهور غنی در میان فرماندهان خود توجه نکرده بودیم؛ همچنین ما اثر گلوله برفی ناشی از زد و بندهایی که فرماندهان طالبان با رهبران محلی در پی توافق دوحه انجام دادند را پیش بینی نکرده بودیم. (Bertuca, 2021)

اما شاید بتوان گفت اعترافاتی از این دست پیرامون معضل فساد در بین مقامات ارشد آنهم با توجیهی از عدم توجه، عدم پیش بینی و یا عدم درک صحیح و کافی، چندان منطقی و قابل قبول به نظر نمی رسد؛ روندی حائز اهمیت که به مرور زمان خود به خطری مصیبت بار و بزرگ تبدیل و همچون زنجیره ی حوادث ناگوار به سقوط کشور منتهی شد، چیزی که از آن به “اثر گلوله برفی” و تبدیل بحران فساد به بهمنی عظیم از فروپاشی نام می برند. بهمنی که برسرراه خود تمامِ دستاورهای بیست ساله ی مردم افغانستان را بلعید.

چرخه ای از تورم کمیت نیروهای ارتش به عنوان عاملی در تقویت فساد در ارتش

در سال های اولیه پس از مداخله بین المللی در سال ۲۰۰۱، ایالات متحده معتقد بود که بر اساس تعداد نیروهای طالبان که حدود ۳۰۰۰۰ نفر بودند، ارتش ملی افغانستان نیز باید از ۷۰۰۰۰ به ۵۰۰۰۰ نفر کاهش پیدا کنند. درواقع بحث بر سر این بود که افغانستان به ارتشی نیاز دارد که توان برآمدن ازعهده ی آن را داشته باشد و نظامی که بتواند کیفیت آن را حفظ کند. اما در عرض یک سال، شورش در افغانستان به سرعت گسترش پیدا کرد؛ به ویژه در جنوب و شرق افغانستان. در نتیجه افزایش حملات طالبان باعث شد تا برنامه ریزان تصمیم خود را برای کاهش تعداد نیروهای لغو کنند.

اما گسترش تعداد ارتش افغانستان منجر به قربانی شدن کیفیت نیروهای امنیتی شد. به طوری که سیگار در گزارش خود در سال ۲۰۱۰ هشدار داده بود که علی رغم میلیاردها دلار سرمایه گذاری بین المللی، آمادگی رزمی ارتش به دلیل ضعف سیاست های استخدامی، حمایت لجستیکی ناکافی، آموزش و تجهیزات ناکافی و رهبری ضعیف بود.

در همین رابطه سیگار هشدار داده بود که حمایت بین المللی از اردوی ملی نه تنها باید به معنای افزایش نیروها بلکه باید به معنای افزایش کیفیت نیروهای جنگنده نیز باشد. اما در پاسخ به تهدیدات فزاینده شورشیان سیاست جدب نیروی در ارتش افغانستان به شکل بی رویه ای بزرگ شد. به طوری که بین سال های ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۰ ارتش افغانستان از ۱۱۳۰۰۰ به ۱۵۸۰۰۰ افزایش یافت. چنانکه سیگار هشدار داده بود که ارتش افغانستان در حال متورم شدن است، بزرگتر از آنچه ژنرال های افغان قادر به مدیریت آن باشند. در این میان آنچه شرایط را دشوارتر می کرد فساد ریشه ای و عمیقی بود که ساختار ارتش افغانستان از آن رنج می برد.

سیگار طی چندین دهه هشدار داده بود که فساد ریشه ای عمیق دارد و به تدریج روحیه سربازان افغان که مایل به جنگ هستند را از بین برده و از توانایی رزمی آنها می کاهد، زیرا منابع نیروهای امنیتی توسط فرماندهان فاسد وابسته به جناح های سیاسی تصرف می شدند. در همین حال، جناح بندی های سیاسی و شکاف های قومی به دلیل فساد در بدنه ارتش لاینحل باقی ماند.

از طرف دیگر، به دلیل فساد زیاد که منجر به سیاسی شدن ارتش می شد، وفاداران سیاسی فاقد صلاحیت در نقش های کلیدی امنیتی حضور پیدا کردند. به طور مثال، حمدالله محب، مشاور امنیت ملی که هیچ تجربه نظامی نداشت و در فروپاشی امنیتی اخیر مسئول بود به دلیل وفاداری سیاسی به این پست رسیده بود.

حکمفرماییِ فساد با پنهان شدن در پسِ توجیهی از ازدیاد نیرو: سربازان خیالی

علیرغم میلیاردها دلار پشتیبانی نظام، تجهیزات و آموزش به رهبری ایالات متحده، ظرفیت ارتش به دلیل سالیان متمادی فساد شایع تهی شده بود. افسران ارشد آنچه را که می توانستند حذف و کنار می زدند، حقوق نیروهای رده پایین را به تاراج برده و همچنین سوخت و مهمات را فروختند. در همین رابطه برخی چنین مطرح کرده اند که اولا؛ فساد گسترده ای در وزارتخانه های دفاع و داخله افغانستان وجود داشت که در آن منابع، مهمات و تحویل مواد غذایی پیش از رسیدن به نیروهای میدانی به سرقت می رفت. مهمات و تجهیزات دیگر در بازار سیاه فروخته شد و سرانجام در دست طالبان قرار گرفت.

علاوه بر این، برخی از فرماندهان با ارائه درخواست وجوه و منابع مالی برای حقوق “سربازان خیالی”؛ یعنی سربازانی که در واقع برای ارتش ثبت نام نکرده بودند، به اختلاس مشغول بودند. همان طور که ناصر اعتمادی به خوبی درسال ۲۰۱ رادیو بین المللی فرانسه اذعان کرده بود، ده ها هزار “سرباز شبح” یا غیرواقعی که یا در نبردها کشته شده اند یا صفوف ارتش را ترک کرده اند، اما، همچنان به عنوان نفرات ارتش افغانستان محاسبه می شوند.

علت این امر آن بود که امرای ارتش افغانستان در ازای این “نفرات” تجهیزات و بودجه های هنگفت دریافت کرده یا به اصطلاح به جیب می زنند. با این روند، نیروهای امنیتی و دفاع ملی افغان حتی ماه ها بدون پرداخت حقوق در حال انجام وظیفه نگه داشته می شدند. پس جای تعجب نیست که نیروهای امنیتی و دفاع ملی افغانستان یکی از بالاترین آمار ترک خدمت و تلفات در جهان را داشته است. همچنین براساس یک تخمین، میزان فرسودگی ماهانه در بین این نیروها ۵۰۰۰ بود، در حالی که نرخ جذب ۳۰۰ تا ۵۰۰ بود.

دوما می توان گفت، این اختلاس و فساد باعث تضعیف روحیه در صفوف نفرات ارتش شد. لازم به ذکر است که درستی و صداقت رهبری ارشد در امور نظامی برای جلب احترام و وفاداری نیروها بسیار مهم است و برای بسیاری از نیروهایِ ماه ها بدونِ حقوق و دستمزد، سبک زندگیِ مجلل فرماندهانشان قابل درک و هضم نبود. (Basit, 2021)

فارن جفری، تحلیلگری مسائل افغانستان معتقد است که مردان افغان در ارتش و دیگر نیروها دیگر نمی خواستند برای کسانی که در فساد در کابل زندگی می کنند جان خود را از دست بدهند. به طوری که این مسئله در ماه های اخیر بیشتر دیده می شد. چراکه تنها انگیزه آنها حقوق شان بود. (Tollast, 2021)

از دیگر سو، ناصر اعتمادی براین باور است مشکل دیگر ارتش افغانستان رقابت های قومی در درون آن است. ترکیب فساد و رقابت های قومی از مهمترین دلایل نارکارآمدی ارتش افغانستان است. به هرروی، علی رغم اهمیت موضوع، این گونه گزارشات مربوط به فساد نباید شجاعت بسیاری از افسران پلیس و سربازان افغان که علیه طالبان جنگیدند را کمرنگ کند.

بنابراین در کلی می توان گفت، عوامل مختلفی همچون زدو بندهای سیاسی و وفاداری های قومی، نبود سیستم پاسخ دهی و نظارتی کارامد بر ارتش افغانستان، دزدی و اختلاس، عدم شناخت ایالات متحده از جامعه افغانستان و سیل کمک های مالی و قراردادهای بین المللی در یک سیستم غیرشفاف و شکننده که مسبب ایجاد ارتشی شد که متناسب با ظرفیت های جامعه افغانستان نبود، همگی منجر به فسادی گسترده و عمیق در بدنه بخش امنیتی و دفاعی افغانستان گردید که نتیجه آن سقوط زودهنگام افغانستان بود.

برخی معتقدند دولت پیش از این می بایست با اتخاذ تلاش های ضدفساد بر محدود کردن تبعیض های مختلف در دسترسی به مشاغل خاص به ویژه در ارتش ملی افغانستان و پلیس ملی افغانستان و گسترش عرصه برای گذار به شایسته سالاری و چرخش مناصب تمرکز می کرد. به طور مثال، یک استنباط برای محدود کردن تبعیض ها در خدمات امنیتی می توانست اطمینان حاصل کردن از این امر باشد که گروه های قومی خاص یا افراد از مناطق خاص بدونِ در نظرگرفتنِ خروج از چرخه قدرت برای مدت طولانی منصوب نشوند؛ همچنین سطوح فرماندهی توسط یک گروه قومیت خاص تحت سلطه قرار نگیرد؛ و در نهایت مقرری ها به طور مساوی توسط مافوق ها توزیع شود.

به هرروی در نهایت می توان گفت مقوله ی فساد چه در بُعد اقتصادی، چه اداری و یا سیاسی آن، پاشنه آشیلی برای فروپاشی کشور محسوب می شد. کشوری که علی رغم کسب هزینه های هنگفت برای تجهیز و بازسازی، زد و بندهای سیاسی- مالی در پیکره ی دفاعی امنیتی و فساد در میان مقامات ارشد ارتش آن، خود تیشه بر ریشه های اولین ستونِ بازدارنده ی ملی در برابر دشمن دیرین افغانستان زد و امکان مقاومت و پیروزی را به صفر رساند.

منابع:

– Basit, Abdul, (2021), “Why did the Afghan army disintegrate so quickly?
“, https://www.aljazeera.com/opinions/2021/8/17/why-did-the-afghan-army-disintegrate-so-quickly
– Bertuca, Tony, (2021), “Austin lays out ‘uncomfortable truths’ about U.S. war in Afghanistan”, https://insidedefense.com/insider/austin-lays-out-uncomfortable-truths-about-us-war-afghanistan
-MISHRA, SAARANSH, (2021), “Were the Afghan Defence Forces ever prepared to protect Afghanistan?” https://www.orfonline.org/expert-speak/were-afghan-defence-forces-ever-prepared-protect-afghanistan/
– Tollast, Robert, (2021), “How Afghanistan’s Army was pulled apart by corruption and backroom deals”, https://www.thenationalnews.com/world/asia/2021/08/16/afghan-armys-collapse-was-years-in-the-making-say-experts/

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا