نگاهی به فیلم: گرگ و گوسفند اثری از شهربانو سادات
۲۳ آبان(عقرب)۱۳۹۹-۲۰۲۰/۱۱/۱۳
نام فیلم: گرگ و گوسفند
کارگردان: شهربانو سادات
مدت زمان:۸۶ دقیقه
سال اکران:۲۰۱۶
فیلم گرگ و گوسفند در ۸۶ دقیقه به کارگردانی شهربانوسادات ساخته شده است. این فیلم داستان روستای دورافتاده ای در بامیان است که به دور فضای جنگ و خشونت در حال یک زندگی آرام هستند. خانم سادات در صحبت های خود درباره این فیلم می گوید که: قصه این روایت برگرفته از داستان زندگی شخصی خودش است. شهربانو پس از برگشت از ایران برای مدت هفت سال به یکی از مناطق دورافتاده بامیان می رود و آنجا زندگی می کند. داستان این فیلم نیز برگرفته از این هفت سال زندگی او در این روستا است. گرگ و گوسفند به خاطر کارگردانی قوی موفق به نمایش در جشنواره «پانزده روز کارگردانان» در حاشیه فستیوال سینمایی کن شد. «گرگ و گوسفند» نخستین فیلم در افغانستان است که به زبان بومی هزارگی تولید شد. تولید این فیلم به مدت هشت سال طول کشید تا ساخته شود.
شهربانو سادات در سال ۱۹۹۰ در ایران متولد شد. در سال ۲۰۰۱ به افغانستان برگشت و به مدت سه سال در دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه کابل درس خواند. او همچنین برای مدتی در تلویزیون طلوع نیوز نیز کار کرد. خانم سادات از موفق ترین کارگردانان افغان است که به خوبی توانسته در این عرصه عرض اندام کند. «لبخند به زندگی» نخستین فیلم کوتاه اوست. همچنین شهربانو یک فیلم دیگر با نام «نه در منزل» ساخت که در سال ۲۰۱۴ در جشنواره بین المللی فیلم رویتردام موفق به دریافت جایزه شد. در سال ۲۰۱۳ او شرکت تخصصی خود را ایجاد که که از همین طریق گرگ و گوسفند با همکاری شرکت های بین المللی ساخته شد.
گرگ و گوسفند نخستین فیلم بلند خانم شهربانو سادات است که با حمایت کامل شرکت های فیلم سازی بین المللی در تاجیکستان ساخته شد. تمام بازیگران این فیلم اهالی روستایی در بامیان هستند. به عبارت دیگر هیچ یک از بازیگران این داستان در واقعیت بازیگر نبوده و این فیلم نخستین تجربه حضور آن ها در برابر دوربین بوده است. و همین نکته موجب درخشش فیلم شده که مهارت کارگردان در به تصویر کشیدن دقیق بازی آنها را نشان می دهد. یکی دیگر از ویژگی های این داستان این مسئله است که فیلم دارای یک داستان اصلی نیست. بلکه به صورت پراکنده ساخته شده و منسجم و واحد نیست. از طرف دیگر،طولانی بودن بخش از قسمت های فیلم ممکن است چندان به مذاق مخاطبان خوش نیاید و حوصله بر باشد. این درحالی است که از آنجایی که داستان بر اساس یک زندگی واقعی ساخته شده سراسر نماد است و سمبل. امری که برای اهالی سینما مجذوب کننده است و برای مخاطب عادی کسل کننده. علاوه بر این، نکته دیگری که این فیلم را برجسته می کند نبود خشونت و جنگ در فیلم برعکس سایر فیلم های ساخته شده درباره افغانستان است. در داستان خبری از جنگ که ویژگی بارز افغانستان هست،نیست. هرچند در انتهای فیلم با ورود سربازان به روستا نشان از ورود روستا به دنیای جدید است اما محور اصلی قصه را شامل نمی شود. در این فیلم همه چیز بسیار ساده و ابتدایی چیده شده و خبری از پیشرفت و نمادهای مدرن نیست. امری که نشان می دهد کارگردان فقط خواسته نقش یک مشاهده گر را داشته باشد و تغییری در چینش اصیل داستان نیاورد و وقطعا ً همین امر فیلم را متفاوت نشان می دهد.
موسیقی در فیلم بخشی از زیبایی و ترکیب یک داستان و روایت است. اما در گرگ و گوسفند به این مورد هم پرداخته نشده و تنها به صدای اصیل و طبیعی مثل آواز پرندگان اکتفا شده است. به خاطر سادگی در فیلم این مورد هم چندان به چشم نمی آید و ببینده انتظار موسیقی هم ندارد. این فیلم ساده گی را به تمام معنا تعریف کرده است. نکته دیگر فیلم همانگونه که در بالا آمد داستان های کوچک است که قبل از آنکه ببینده را به خود درگیر کند رها می شود. اما با این حال همه چیز با جزئیات جلوی لنز دوربین به نمایش درآمده.
در نهایت، فیلم گرگ و گوسفند یک اثر عالی و موفق از یک کارگردان جوان است که توانسته روی موضوعی تمرکز کند که در افغانستان کمتر به آن پرداخته می شود. در افغانستان به دلیل سالها جنگ آنچه بیشتر به تصویر کشیده می شود مسئله جنگ، زنان بوده که بسیار هم کلیشه ای شده و این مسئله موجب مغفول ماندن توجه به دیگر زوایای زندگی در افغانستان شده است. به همین جهت خانم سادات با مهارت دست روی مسئله ای می گذارد که بسیار در افغانستان رایج است اما بی توجه از کنار آن می گذریم.