پذیرش از سر اجبار، نگاهی به مناقشه آبی افغانستان و ایران
۱۴ خرداد (جوزا) ۱۴۰۲ – ۴/ ۶/ ۲۰۲۳
شانتی ماریت دسوزا
دکتر شانتی ماریت دسوزا، بنیانگذار و رئیس موسسه تحقیقات راهبردی مانترایای (Mantraya) هند است. جان گرفتن مناقشات تاریخی در رابطه با بحران دیرین آب میان دو کشور ایران و افغانستان و تصاعد تعارضات فی مابین بر سر حقآبه، اظهاراتی احتمالی از وخامت بیشتر روابط تهران-کابل و یا بالعکس، عدم وجود احتمالاتی از تشدید و تداوم این جریان بحث برانگیز را مطرح ساخته است. چنانچه نویسنده در مطلب حاضر براین عقیده است که کابل و تهران دررابطه با تحولات مسئله سازِ آب رود هیرمند ادعاهای متضادی دارند، اما علیرغم این اختلاف دیرین، منافع متقابل فی مابین دو طرف را به هم پیوند داده و در نتیجه می تواند آنها را به یافتن حداقل یک راه موقت و موردی برای مدیریت اشتراکی آب و توافی بر سر این مسئله سوق دهد. مطلب حاضر توسط نازنین نظیفی برای سایت تحلیلی کلکین ترجمه شده است.
در ۲۷ می ۲۰۲۳ (۶ خرداد ۱۴۰۲) مرزبانان ایرانی و نیروهای طالبانی در نزدیکی پاسگاهی مرزی بین ایران و افغانستان در جنوب غربی ولایت نیمروز افغانستان به روی یکدیگر آتش گشوده که در این میان دو نفر کشته شدند. اگرچه به طور دقیق و جزئی مشخص نیست که چه چیزی منجر به این حادثه شد، اما آنچه آشکار می نماید آن است که روابط دو کشور طی ماه های اخیر و به دلیل طرح دعاویِ متفاوت پیرامون آب رودخانه هیرمند تیره و تار گردیده است. باوجود رخ دادن این حادثۀ درگیری و تیراندازی، محدودیتی مبنی براین مسئله نیز وجود دارد که هر یک از طرفین تا چه حد اجازه خواهند داد که روابطشان بیشتر رو به وخامت رود. چراکه تهران و کابل هر دو به یکدیگر نیاز داشته و نهایتا برای مدیریت ادعاهای متناقض و چالش برانگیز فی مابین راهی خواهند یافت.
اما باید اشاره کرد که رودخانۀ مورد مناقشه میان دو کشور مذکور، یعنی رودخانه هیرمند، از رشته کوه هندوکش سرازیر شده و در پیش از اینکه در نزدیکی مرز افغانستان و ایران انشعاب یابد، در افغانستان بوده و از این کشور سرچشمه می گیرد. در آنجا به رودخانه شل چارک (در ایران به نام پریان رایج می باشد) که مرز بین دو کشور را تشکیل می دهد، و همچنین رودخانه سیستان که به سمت غرب به ایران می ریزد؛ تقسیم می شود.
با محدود کردن جریان آب این رودخانه به طرف مناطق خشک شرقی ایران از سوی افغانستان، ایران نیز، حاکمان طالبان را به نقض معاهده ۱۹۷۳ متهم کرده است. طالبان در مقابل این اتهامتا را رد کرده و مدعی شده اند که رودخانه هیرمند خود آب چندانی ندارد. در واکنش اما، ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور جمهوری اسلامی ایران و احمد واحدی وزیر کشور پیشنهاد بازدید میدانی توسط مسئولین فنی و جهت اطلاع از وضعیت واقعی و حقیقی را مطرح ساختند. پیشتر در ماه می رئیسی به طالبان درباره نادیده گرفتن حقوق آب ایران هشدار داد بود و در مقابل یک مقام سابق طالبان نیز در ویدئویی انتشار یافته در فضای مجازی، واکنشی نمایشی صورت داد.
شایان ذکر است که مناقشه بر سر آب هیرمند پیشینه ای دیرین داشته و معاهده ۱۹۷۳ نیز کار چندانی برای حل و فصل آن انجام نداده است. در حالی که این معاهده دسترسی ایران به رودخانۀ مذکور را تضمین می سازد، لیکن مالکیت کامل مابقی ذخایر آبی را به افغانستان می دهد. این معاهده بین یک «سال آبی» و یک «سال آبی معمول/عادی» تمایز قائل شده و مطرح کرده است که در طول یک سال آبی عادی و معمول، افغانستان بایستی سالانه به میرزان ۲۲ متر مکعب در ثانیه با چهار متر مکعب اضافی، آب به ایران برساند و بدین ترتیب باید به طور متوسط سالانه ۸۲۰ میلیون متر مکعب در شرایط عادی تامین شود. باوجود آنکه معاهده مذکور دسترسی ایران به آب را تضمین می سازد، لیکن به افغانستان حقوق یکجانبه و مطلقی را پیرامون تامین آب رودخانه اعطا می کند. بنابراین، هر یک از کشورها به صلاحدید و دلخواهد خود می توانند به این معاهده استناد کنند. و از همه مهم تر آنکه از آنجایی که این معاهده توسط افغانستان مورد تصویب قرار نگرفته است، کابل چندان خود را متعهد و موظف به رعایت آن نمی بیند.
حاکمان افغانستان در طی دهه ها از مزیت این که کشوری بالا دستی در حوزه این رودخانه هستند درجهت کسب منافعی از تهران در ازای انتقال آب استفاده کرده اند. با این وجود، موضوع دعاوی متناقض در مورد آب همچنین از وابستگی بیش از حد ایران به آب هیرمند و یا سوء مدیریت مطلق آن بر منابع آبی در کشور نیز نشات می گیرد.
حامد کرزی، رئیس جمهور وقت افغانستان در آگوست ۲۰۰۲ به توافقی که با محمد خاتمی، رئیس جمهور وقت جمهوری اسلامی ایران و مبنی بر تامین ۱۰۰۰ ساعت انتقال آب به ایران، منعقد گردید، عمل نکرد. در نتیجه به گزارش رسانه های ایران، پس از ۲۴۰ ساعت، این جریان از انتقال قطع شد. همچنین در ماه مارس ۲۰۲۱، رئیس جمهور وقت افغانستان، اشرف غنی، بند کمال خان در ولایت نیمروز را افتتاح و از ایران خواست تا در ازای آب، متقابلا به افغانستان سوخت دهند.
اما طالبان پس از به دست گرفتن قدرت، سیاست پیشین اشرف غنی را تغییر داده و در ژانویه ۲۰۲۲، رژیم طالبان در پی رهاسازیِ آب بند کمال خان به دریاچه هامون در جنوب شرقی ایران که منطقه ای فقیر و خشک است، برآمدند. ایران نیز متقابلا از ین اقدام طالبان تشکر کرد. با این وجود، متعاقبا تصمیم مذکور مورد انتقاد برخی از افغان هایی قرار گرفت که خواستار دادن آب به کشاورزان افغان بودند. بدین ترتیب در پی این جریانات، وزارت آب و انرژی طالبان رهاسازی آب از افغانستان به سمت کشور ایران را تکذیب کرد.
درنتیجه شاید بتوان گفت ظاهرا طالبان مسئله حاضر دررابطه با حقآبه ایران و جریان انتقال آب به این کشور را چنین درک و دریافت کردند که اظهار دوستی و تحبیب با تهران که می تواند شریک تجاری بزرگ و مهمی برای افغانستان باشد، نبایست به قیمت رنجش افغان ها تمام شود؛ خصوصا اینکه در حال حاضر رژیم طالبان درصدد ارتقای محبوبیت خود در میان مردمان افغانستان است. بدین ترتیب بایستی تعادلی حفظ شود که در آن هیچ یک از طرفین از دیگری رویگردان و آزرده خاطر نگردند. در نتیجه این روند توازن و تعادلی ظریف و حساس است که می بایست برقرار شود، لیکن از دیگر سو لازم است این واقعیت را نیز در نظر گرفت که خود حاکمیت ایران از مسئله آب برای تبلیغ ملی گرایی در داخل کشور بهره برده و واقعیتِ مبنی بر وابستگیِ بیش از حد کشور به آب رودخانه هیرمند و سوء مدیریت حاد معضل آب در داخل ایران را پنهان می کند.
پیشتر اما اظهاراتی دررابطه با مصالحه و آشتی از سوی طرف طالبانی به گوش رسیده بود. کمیسیون سیاسی طالبان در ۲۸ مه تشکیل جلسه داد و توافقنامه پیمان آب ۱۹۷۳ را تایید و آن را “بهترین راه حل” خواند. اعضای کمیسیون نیز خواستار روابط حسنه با کشورهای همسایه به ویژه ایران شدند.
لازم به ذکر است طالبان نیازمند کشور ایران است؛ چراکه می توانند با آن وارد تجارت شده و در پی کسب الطاف این کشور برای خود باشند؛ به خصوص مسئلۀ حاضر با درنظر داشت این موضوع که هدف طالبان برای به رسمیت شناخته شدن و کشب مشروعیت از سوی جامعه جهانی به بن بست خورده است، امری حائز اهمیت تلقی می شود. در حالی که آب یکی از معدود حوزه های مورد مناقشه ما بین دو کشور می باشد، روابط دوجانبه بین آنها در سال گذشته پیشرفت مناسبی داشته است.
شاید بتوان گفت احتمال آن وجود دارد که ایران درصدد برآید تا طالبان را برای تقسیم آب بیشتر تحت فشار قرار دهد، اما بعید است که از این خط عبور کرده و برای بی ثبات ساختن رژیم طالبان قدم بردارد. بنابراین باید گفت، طیف وسیعی از منافع متقابل این دو کشور را به هم پیوند داده و درنتیجه می تواند آنها را به یافتن حداقل یک راه موقت و موردی برای مدیریت اشتراک آب سوق دهد.
منبع: thediplomat.com