روابط خارجیسر تیتر خبرهاسیاستنخستین خبرهایادداشت ها

دست یابی به قدرت، محرک اختلافات طالبان با اسلام آباد؟

۲۲ آذر(قوس)۱۴۰۰-۲۰۲۱/۱۲/۱۲

اکنون که طالبان پس از بیست سال دوباره در قدرت حضور پیدا کرده اند به نظر می رسد  بازیگر و برنده اصلی جنگ دو دهه اخیر افغانستان«پاکستان» به عنوان حامی جدی طالبان در طی این سال ها است. روابط نزدیک این دو گروه در کنار حمایت های طولانی مدت اسلام آباد از طالبان بر کسی پوشیده نیست. امری که منجر به نفوذ پاکستانی ها بر طالبان شده است. چنانکه در دو دهه گذشته و به ویژه پس از روی کارآمدن طالبان در ۱۵ آگوست، اسلام آباد یکی از نقاط محوری تحولات افغانستان بوده. به عبارت دیگر، تلاش های اسلام آباد در این سال ها به گونه ای طراحی شده که تمام مسیرهای منتهی به افغانستان را برای جامعه جهانی به خود ختم کند. هدفی که اسلام آباد برای رسیدن به آن دو دهه در کنار طالبان ایستاد و حمایت های جدی از این گروه داشت. اما این رابطه دوستانه ی تاریخی بین طالبان و پاکستان تنها یک روی سکه است. روی دیگر سکه اختلافاتی است که بین دو طرف وجود دارد. چنانکه در تازه ترین مورد ذبیح الله مجاهد سخنگوی طالبان در یک اقدام بی سابقه ای از نوع نظام سیاسی در پاکستان انتقاد کرد. او در مصاحبه ای با رادیو آزادی گفت که سیستم حکومتی پاکستان اسلامی نیست و دین اسلام برای مقامات این کشور اهمیتی ندارد. او گفت که سیاست دولت مردان پاکستان شبیه مقام های پیشین حکومت افغانستان است که  برایشان فقط مادیات مهم است نه اسلام. این نخستین اظهارات یک مقام طالبان در خصوص نوع نظام پاکستان، کشوری که ارتباط نزدیکی با طالبان دارد، است. اظهاراتی که نشان دهنده وجود دور جدیدی از رابطه طالبان با اسلام آباد پس از به دست گرفتن قدرت در کابل است.

در همین رابطه وب سایت انگلیسی دویچه وله آلمان در یادداشتی پیرامون اختلافات بین طالبان و پاکستان آورده است که « بیش از یک ماه پس از تسلط طالبان بر کابل، جنگجویان این گروه یک کامیون پاکستانی را در گذرگاه مرزی تورخم متوقف کردند و پرچم این کشور را از روی آن برداشت. این رویداد خشم پاکستان را برانگیخت که ذبیح الله مجاهد  بروز اختلاف بین اسلام آباد و رهبران جدید کابل را تکذیب کرد. اما به طور کلی به نظر می رسد نقاط اختلاف بسیاری بین طالبان و پاکستان وجود داشته باشد که بر روابط دو طرف در ادامه سایه خواهد انداخت.مانند: خط دیورند. امتناع طالبان از به رسمیت شناختن خط دیورند به عنوان یک مرز دائمی که منطقه پشتون نشین افغانستان و پاکستان را از هم جدا کرده است، باعث ایجاد نگرانی در اسلام آباد شده است. از طرف دیگر از زمان روی کارآمدن طالبان به قدرت تاکنون هیچ کشوری به ویژه پاکستان که به نظر می رسد به علت فشارهای ایالات متحده، این گروه را به رسمیت نشناخته است. امری که در ایجاد اختلافات جدید بین دو طرف تأثیر گذاشته و منجر به جهت گیری های تازه طالبان شده است. علاوه بر این، حمایت پاکستان از حقانی ها مانند انتصاب بیشتر افراد این شبکه در پست های کلیدی کابینه موقت طالبان که گفته می شود با دخالت پاکستان صورت گرفته باعث ناراحتی برخی از رهبران طالبان قدیمی طالبان شده است. چنانکه در همین رابطه تحلیلگران معتقدند که برخی از رهبران کهنه کار طالبان از اینکه اسلام آباد تلاش می کند رژیم جدید افغانستان را از طریق حمایت از حقانی ها تحت کنترل نگه دارد، ناراحت هستند.با این حال به نظر نمی رسد دامنه اختلافات اسلام آباد و طالبان آنقدر عمیق باشد که منجر به تقابل جدی و رودر رو بین دو طرف شود. چراکه به اعتقاد بسیاری از کارشناسان طالبان حکومت نیابتی پاکستان در کابل است». اما به طور کلی در کنار دوستی دیرینه بین طالبان و اسلام آباد، اختلاف نظرهایی جدی نیز وجود دارد که با حضور طالبان در قدرت و عدم شناسایی افغانستان توسط جامعه جهانی به ویژه پاکستان منجر به به کارگیری طالبان از نقاط اختلاف و حساس خود با پاکستان شده تا این کشور را تحت فشار جدی قرار دهد.

سهم پاکستان از تسلط طالبان بر کابل

همسایه شرقی افغانستان، یعنی پاکستان همچنان مهم ترین بازیگر در ترکیب سیاسی جدید در افغانستان است. پاکستان طولانی ترین مرز افغانستان را دارد که از کریدور واخان در شمال شرقی تا محل اتصال پاکستان، ایران و افغانستان در نزدیکی شهر زاهدان ایران در جنوب غربی امتداد دارد. این کشور همواره یک بازیگر کلیدی تحولات افغانستان و رابطه نزدیکی با طالبان داشته است. در این میان رابطه طالبان و اسلام آباد در کنار همکاری ها دچار فرازوفرودهای بسیاری نیز بوده که در موارد متعددی به مصاف یکدیگر رفته اند. به طور مثال، پاکستان در سال ۲۰۰۲ با نقض آشکار قوانین بین المللی، ملا عبدالسلام ضعیف سفیر سابق طالبان در این کشور را دستگیر و به ایالات متحده تحویل داد. نهادهای مجری قانون پاکستان نیز در سال ۲۰۱۰ ملا عبدالغنی برادر یکی از بنیانگذاران این گروه را دستگیر و به مدت هشت سال در زندان نگه داشت که نهایتاً در سال ۲۰۱۸ به درخواست ایالات متحده آزاد کرد. علاوه بر این پاکستان تلاش کرده تا با جناح های سیاسی تاجیک و هزاره در افغانستان ارتباط برقرار کند تا از این طریق تعامل خود را با بازیگران محلی متنوع کند.در مقابل طالبان نیز در برابر عملیات های تحریک طالبان در پاکستان سکوت کرده است.(و گاهاً رفتارهای مستقلانه ای از پاکستان در ارتباط با جامعه جهانی داشته اند).

بنابراین، با این پس زمینه، ظهور طالبان به عنوان صاحبان قدرت نهایی در کابل برخی از منافع استراتژیک پاکستان را تأمین و همچنین بسترساز چالش هایی برای این کشور همسایه خواهد بود. به طور مثال، فروپاشی دولت حامی هند در افغانستان و روی کارآمدن حکومتی نزدیک به طالبان منجر به آن شد که تشکیلات امنیتی پاکستان از درگیری دو جانبه با افغانستان و هند به طور همزمان رهایی یابد. پاکستان همچنین می تواند به عنوان پل ارتباطی طالبان و جامعه بین المللی ایفای نقش کند که این امر منجر به تقویت و تثبیت جایگاه پاکستان در افغانستان می شود. از طرف دیگر، تسلط طالبان بر افغانستان به پاکستان برتری ژئوپلتیک نسبت به هند در منطقه بزرگتر آسیای مرکزی داده است. درواقع، یک افغانستان باثبات می تواند به مجرای استراتژیک پاکستان و جمهوری های آسیای مرکزی تبدیل شود و به پاکستان کمک کند تا جاه طلبی های ژئواکونومیکی خود را در منطقه تحقق بخشد(البته افغانستان باثبات نیازمند اجماع سیاسی طالبان با سایر اقوام است).

در مقابل،  حمله و پیروزی طالبان بر افغانستان که منجر به رهایی زندانیان ازجمله رهبران ارشد تحریک پاکستان شد که یک چالش بزرگ برای این کشور است. هرچند طالبان بارها اعلام کرده اند که اجازه نخواهند داد از خاک افغانستان تهدیدات تروریستی متوجه هیچ کشوری شود اما آنها مواضع روشنی نیز در برابر این گروه مطرح نکرده اند(Karim,2021). همچنین، تداوم اختلاف بر سر خط دیورند و استقلال خواهی طالبان در حکومت داری اسلام آباد را در مسیر رسیدن به خواسته هایش به دردسر خواهد انداخت.

بازگشت دوباره طالبان به قدرت و چالش وفاداری طالبان برای اسلام آباد

از زمانی که طالبان کابل را تصرف کرده اند، رهبران نظامی و غیرنظامی پاکستان به شدت در تلاش هستند تا جهان را متقاعد کنند که طالبان نسخه جدیدتر و معتدل تری از گروه شبه نظامی اسلام گرا هستند که از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ بر افغانستان حکومت می کردند. این در حالی است که طالبان بیشتر از سه ماه است که در قدرت هستند اما اقدامات آنها به وضوح ادعاهای میانه رو بودن را رد می کند. چنانکه طالبان هریک از چهاروعده کلیدی خود را از جمله ایجاد یک دولت فراگیر، عفو عمومی برای کسانی که در دولت قبلی یا با نیروهای آمریکایی کار می کردند، حمایت از حقوق زنان و عدم اجازه به گروه های تروریستی برای فعالیت در خاک افغانستان را زیرپا گذاشته و تاکنون عملی نکرده است. اما پاکستان همچنان به تلاش های دیپلماتیک خود برای متقاعد کردن جامعه بین المللی برای شناسایی طالبان در تلاش هستند.

درواقع، تسلط طالبان در افغانستان یک پیروزی استراتژیک برای پاکستان به ارمغان آورد و برای اولین بار پس از ۲۰ سال، یک دولت دوست در کابل ایجاد کرد اما پاکستان ممکن است به زودی متوجه شود که دوستی با طالبان به این راحتی ها حاصل نخواهد شد. این مسئله به این دلیل است که اهرمی که اسلام آباد بر دارایی دیرینه خود از آن برخوردار بود-حمایتی که از طالبان در طول جنگی که اکنون به پایان رسیده است- در خطر از دست رفتن است. پاکستان از همان روزهای اول از طالبان حمایت کرد.این جنگجویان مجاهد ضد شوروی را پرورش داد که بعداً به طالبان تبدیل شدند. اسلام آباد یکی از تنها سه کشوری بود  دولت طالبان را در دهه ۱۹۹۰ به رسمیت شناخت و آخرین کشوری بود که روابط رسمی خود را با آن ها در سال ۲۰۰۱ قطع کرد. برای نزدیک به دو دهه پاکستان پناهگاه امن برای رهبران طالبان و امکانات پزشکی برای جنگجویان مجروح فراهم کرد. در نتیجه وابستگی طالبان به پاکستان اهرمی را به اسلام آباد داد و آن را قادر ساخت تا بر رفتار طالبان در میدان جنگ تاثیر بگذارد اما اکنون که طالبان به طور کامل افغانستان را کنترل کرده است بعید به نظر می رسد که چنین اهرمی دوام بیاورد. رهبران طالبان دیگر نیازی به پناهگاه در آن سوی مرز یا کمک برای جنگجویان خود ندارند و زرادخانه نظامی که آنها از دولت افغانستان و نیروهای امریکایی به ارث برده اند، هرگونه نیاز قانع کننده به تسلیحات پاکستان را برطرف می کند. در این میان اختلافاتی بین دو طرف نیز وجود دارد. به طور مثال پاکستانی ها از طالبان می خواهند که روابط خود را با تحریک طالبان پاکستان، گروهی که زمانی بزرگترین تهدید تروریستی پاکستان بود و اکنون به شکل بزرگتری در حال ظهور است، محدود کنند. تحریک طالبان پاکستان از سال ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۴ قبل از تضعیف شدن توسط حملات ضدتروریستی پاکستان، کارزار خشونت باری را در پاکستان به راه انداختند. اما در ماه های اخیر، رهبر جدید این گروه منشعب از تحریک طالبان پاکستان را دوباره متحد کرده است. درواقع پیروزی طالبان انگیزه را برای بسیاری از گروه های افراطی اسلامی تقویت کرده است. با این حال در مقابل، باتوجه به کمرنگ تر شدن وابستگی طالبان، آنها علاقه کمتری به پاسخ گفتن به درخواست های طالبان دارند به ویژه اینکه تحریک طالبان پاکستان یک شریک وفادار عملیاتی و ایدئولوژیک برای طالبان است. از طرف دیگر، از زمان به دست گرفتن قدرت پیام های طالبان نسبت به تحریک طالبان پاکستان مبهم بوده است. ذبیح الله مجاهد سخنگوی طالبان به یک شبکه تلویزیونی پاکستان گفته بود که خاک افغانستان توسط هیچکس برای از بین بردن صلح کشور دیگر استفاده نخواهد شد اما او همچنین گفت که این پاکستان است نه طالبان که باید تصمیم بگیرند که جنگ تحریک طالبان پاکستان مشروع است یا نه و در پاسخ به آن استراتژی تدوین کنند. در نتیجه نوع رابطه طالبان با تحریک طالبان پاکستانی یکی از عوامل مهم برای تشدید اختلافات بین دو طرف خواهد بود.

در کنار این مسئله وجود اختلاف بر سر خط دیورند بین دو طرف همواره وجود داشته است. تاکنون هیچ حکومتی در افغانستان مرز دیورند را به رسمیت نشاخته اند حتی طالبان در دور نخست حکومت داری خود در دهه نود میلادی. اکنون نیز به نظر می رسد باتوجه به تمایلات پشتون خواهی طالبان و وجود جمعیت کثیری از پشتون ها در دو طرف خط این گروه تمایلی برای به رسمیت شناخته شدن خط دیورند نداشته باشند. علاوه بر این رهبران طالبان مانند بسیاری از مردم افغانستان مرز افغانستان و پاکستان را به رسمیت نخواهند شناخت(Kugelman,2021).

در نهایت، با سخنان ذبیح الله مجاهد به نظر می رسد پاکستان که خود را کشوری اسلامی و همچنین «جمهوری اسلامی پاکستان» می ‌نامد، از سوی طالبان به عنوان یک کشور اسلامی رد شده است. همان گونه که اشاره شد، ذبیح الله مجاهد، سخنگوی ارشد طالبان در یک برنامه تلویزیونی در مورد پاکستان و اسلام گفت که ساختار حکومت در پاکستان بر اساس نظام اسلامی نیست. این ها همه در حالیست که در عنفوان روی کار آمدن طالبان در اوت ۲۰۲۱، ذبیح الله مجاهد پیشتر نیز اظهار داشت به هیچ کشوری حتی پاکستان اجازه ی ورود به مسائل افغانستان را نمی دهند. این رویکرد نخستین طالبان برای دور ساختن تبلیغات منفی و کشیدن خط بطلان بر تصور جهانی از القای پاکستان به عنوان راهبر و رهبرِ طالبان بود. طالبانِ امروز برای کسب استقلال، هویت و آزادی و همچنین روندی از به رسمیت شناخته شدن جهانی گام بر می دارد و برای سفت کردن جای پای خود به هر ریسمانی متوسل خواهد شد. به گزارش دیلی ایندیا، زیر سوال بردن سیستم حکومتی پاکستان توسط طالبان و امتناع این گروه از به رسمیت شناختن آن به عنوان اسلامی، به تحریک عناصر موجود در پاکستان که مدت ها برای تبدیل پاکستان به یک “امارت اسلامی” می جنگند و همچنین تحریک و تقویت کسانی که دولت منتخب پاکستان را به رسمیت نمی شناسند، دامن خواهد زد. خطرناک ترین آنها تحریک طالبان است که با نام طالبان پاکستانی نیز شناخته می شود. بدین ترتیب، به باور برخی منتقدان، این اظهارات ذبیح الله مجاهد سخنگوی ارشد طالبان قطعا زنگ خطری برای دولت پاکستان و جامعه پاکستان است، زیرا جشن و سرور جمعیت زیادی از پاکستان پس از پیروزی طالبان در افغانستان نشان می داد که چه بسیار سازمان هایی که در راستای تشکیل حکومت اسلامی در پاکستان فعال هستند و چقدر ذهنیت آنها شبیه به تفکر طالبان است. در چنین شرایطی اگر علنا از طالبان حمایت کنند، چنین نیروهای رادیکالی تشویق خواهند شد که مسئول ویرانی این کشور خواهند بود.

علاوه بر موارد، اکنون که طالبان به قدرت رسیده و در بسیاری از موارد به استقلال از پاکستان دست یافته اند در تلاشند تا وابستگی و نفوذ این کشور را بر سر خود کم کنند. این در حالی است که بسیاری از رهبران طالبان به واسطه زندانی شدن در محبس های پاکستانی دل خوشی از این کشور ندارند. چراکه در طی سال های حضور رهبران طالبان در پاکستان، اسلام آباد در واکنش به رفتارهای مستقلانه رهبران طالبان با بازیگران دیگر بر مسئله صلح دست به زندانی کردن رهبران طالبان می زد.

بنابراین، علی رغم پایداری نفوذ اسلام آباد بر این گروه، با توجه به بی نیاز شدن طالبان در بسیاری از بخش ها از اسلام آباد، به نظر می رسد شکاف های پنهان بین دو طرف به مرور زمان بازتر شود. اما به طور کلی فعلاً دلایل و شواهد قوی مبنی بر تسلط اختلافات بر منافع مشترک وجود ندارد. چراکه به نظر می رسد عمیق تر شدن اختلافات بین دو طرف منجر به ازدست رفتن منافع مشترک و متعاقب آن تضعیف طالبان و اسلام آباد در افغانستان شود. حمایت هردوطرف از یکدیگر سودهایی بیشتری را خواهد داشت اما به طور کلی به نظر می رسد طالبان قصد دارد حالا که به حکومت رسیده است برای تصویرسازی چهره ای مستقلانه از خود و کسب مشروعیت داخلی(چراکه به واسطه سال ها حمایت طالبان از پاکستان این کشور در اذهان عمومی افغانستان جایگاه خوبی ندارد) فاصله خود با اسلام آباد را حفظ کند.اما حضور شبکه حقانی به عنوان نزدیک ترین متحد پاکستان در بخش بزرگی از کابینه دولت طالبان این مسیر را کمی دشوار تر خواهد کرد.

منابع

Karim, Umer,(2021), “Opportunities and Challenges for Pakistan”, https://rusi.org/explore-our-research/publications/commentary/taliban-takeover-afghanistan-opportunities-and-challenges-pakistan.

Kugelman, Michael,(2021), “Pakistan’s Friendship With the Taliban Is Changing”, https://foreignpolicy.com/2021/09/13/pakistan-taliban-ties-afghanistan/.

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا